رد شدن به محتوای اصلی

تعرض به معلول ذهنی کم شنوا، این بار به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی

به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی در بازداشت های فله ای سازمان تروریستی سپاه در اهواز، یک نوجوان معلول ذهنی هم بازداشت شده است

خبر از آزادی یکی از معلولان ذهنی که در اهواز و حومه ی آن بازداشت شده بود، حکایت دارد.


بر اساس این گزارش، "سعيد نعمتى" معلول ذهنى كه در تظاهرات فروردین ماه سال جاری بازداشت شده بود، پس از تحمل شکنجه‌ های فراوان، سرانجام آزاد شد. سعيد نعمتى معلول ذهنی کم شنوا و از اهالى "ملاشيه" یکی از فقیر ترین مناطق حاشیه‌ ای اهواز، به اتهام شرکت در تظاهرات ۱۵ فروردين، از سوی قرارگاه "ابوالفضل العباس" وابسته به اطلاعات سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در شهر اهواز بازداشت شده بود.

به گفته ی منابع حقوق بشری، این معلول ذهنی در معرض شکنجه‌ های وحشیانه قرار گرفته تا اینکه سرانجام اداره ی بهزیستی که پرونده ی مراجعات این معلول را در دست داشت، به دادش رسید و با مکاتبه با "دادگاه انقلاب" در اهواز و دخالت نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى و نمايندگان مجلس ارتجاع اسلامی، آزاد شد.

سعيد نعمتى که در بازداشت های فله‌ ای، به وسیله ی اطلاعات سپاه بازداشت شده بود، به طور وحشيانه در معرض شكنجه قرار گرفته بود تا جایی که هنوز آثار شكنجه بر روى تن او باقی مانده است. به گفته ی منابع حقوق بشری، مردم منطقه ملاشيه با مشاهده ی تن سعيد نعمتى و آثار شكنجه، بسیار متاثر و از کارکرد سازمان های سرکوبگر همانند سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، بی نهایت متنفر هستند.

سعید نعمتی که به دليل تنگدستى خانواده اش، با يک سه چرخه كار مى كند و به وسيله ی آن در ملاشيه آب مى فروشد و هتا به درستی نیز نمی تواند سخن بگوید، در تظاهرات فروردين در منطقه ی ملاشيه، به دليل داشتن بلندگوی دستی کوچک که برای تبلیغ کاسبی خود از آن استفاده می کرد، از سوی پاسداران اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه روانه شد.

در محرومیت ملاشیه کافیست بدانیم این منطقه در فقر و فلاکت و محرومیت آنچنان پر آوازه شده که "ایاد جمال الدین" آخوند شیعه و یکی از نمایندگان پیشین در مجلس عراق، که در سفری به ایران به طور تصادفی وارد این منطقه شده بود، در یک برنامه ی تلوزیونی، از آن به عنوان "نماد" محرومیت در پر درآمدترین استان‌ در ایران نام برد.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د