رد شدن به محتوای اصلی

روایتی کوتاه از آنچه آخوندها و آخوند زاده ها با ایران کردند

سیاهه ی مواردی که آخوندها در ۲۰۰ سال گزشته با آنها مخالفت کرده اند:


- تلگراف
- قتار
- قند
- برق
- بلندگو و میکروفن
- دوچرخه
- آب لوله کشی حمام
- رادیو
- سینما
- تلوزیون
- موسیقی و رقص
- شترنج
- کراوات
- ویدئو
- ماهواره
- اینترنت آزاد
- و هر چیز دیگر که باعث رفاه و شادی مردم شود...


پس از گزشت ۳۹ سال از حکومت الله، چند نمونه از اعترافات شورشیان فسیل ۵۷:

عزت الله سحابی (ملی - مذهبی):
"برنامه های شاه به نفع ایران بود و ما آن زمان متوجه نمی شدیم و از روی کینه و عناد با آنها دشمنی و مخالفت می کردیم".

اکبر گنجی:
"ما دروغ می گفتیم، ما به دروغ می گفتیم حکومت شاه ۱۵۰هزار زندانی سیاسی دارد. ما به دروغ می گفتیم حکومت شاه دکتر شریعتی را کشت. همه ی این دروغ ها را گفته ایم، آگاهانه هم گفتیم".

هما ناطق:
"خودم کردم که لعنت بر خودم باد...".
او در مقاله ای به شدت به انتقاد از روشنفکران و خودش در انقلاب سال ۵۷ می پردازد.

اسماعیل خویی (شاعر و فدایی پیشین):
"در پیشگاه ملت بزرگ ایران، از بدی هایی که در حق خانواده ی پهلوی کردم، صمیمانه عذر می خواهم. همچنین از شهبانو فرح، از شاهزاده رضا پهلوی و خانواده ی پهلوی، بارها و بارها معذرت می خواهم. لتفن مرا ببخشید و حلالم کنید".

محمد نوری زاد:
"من یک پوزش خواهی بزرگ به پیشگاه رضا شاه بزرگ و فرزندش بدهکارم".

عماد الدین باقی:
"آمار قربانیان دوره ی شاه دروغ بود، همه ساختگی و دروغ بود".

کیانوری (رهبر حزب خائن توده):
"محمد مسعود را ما کشتیم، همه جا شایعه کردیم و انداختیم گردن شاه".

سید روح الله حسینیان (آخوند):
"اگر قرار بر آباد کردن بود که شاه بهتر می توانست ایران را آباد کند".

سید مهدی هاشمی (از بنیانگزاران سازمان تروریستی سپاه پاسداران):
"شمس آبادی را کشتیم و انداختیم گردن ساواک و شاه".

آیت الله مردار هاشمی رفسنجانی:
"در زمان شاه، من با گزرنامه ی ایرانی در اروپا هر کجا که دلم می خواست بدون روادید سفر می کردم و کلی بهم احترام می گزاشتند".

محسن سازگارا (از بنیانگزاران سازمان تروریستی سپاه پاسداران):
"از انقلاب علیه شاه پشیمان هستم".

حمزه فراهتی (کنشگر سیاسی چپ و دوست صمیمی صمد بهرنگی):
"بهرنگی جلوی دیدگانم غرق شد و ما به دروغ گفتیم کار ساواک بوده".


عباس میلانی ( نویسنده و استاد دانشگاه):
"ما به دروغ می گفتیم که شاه نوکر آمریکاست. من با سند در کتابم ثابت کردم که شاه برای منافع ملت ایران، در کردار در حال جنگ با دولت آمریکا و دولت های اروپایی به ویژه انگل ایس بود. من ثابت کردم که دولت آمریکا و انگل ستان بارها خواستند شاه را سرنگون یا ترور کنند، اما موفق نشدند. من با مدرک ثابت کردم که شاه گامی جز برای منافع ایران برنداشت و ما انقلابیون به دروغ به او تهمت نوکری آمریکا می زدیم".

ما ۳۹ سال مردم ایران را با وعده های شرین
و دروغ های شاخ دار فریب دادیم

هرگز فراموش نکنید
اکبر گنجی که سرکرده ی ارشد سپاه بود، محسن سازگار هموند بنیانگزاران سپاه !! می گویند در نشستی بسیار محرمانه و حساس سخن می گفتند که خمینی حرامزاده گفت وای به روزی که مردم بفمهمند شما چکاره اید و بفهمند شما چه بلایی بر سر آنها آوردید، آنگاه مصیبت عظما خواهد بود.

این هیئت به رهبری خمینی حرامزاده تشکیل شد، تصمیم گرفتند برای دوام حکومت، اگر می خواهید مردم و خانواده ها همیشه در صحنه های سیاسی و اجتماعی و در صحنه ی انقلاب بمانند و آنها را به خیابان ها بکشانیم، باید از هر خانواده یک جوان شهید بشود، باید خانواده ها را مقید به حضور بنماییم. آنگاه است که آن خانواده، سالیان سال تابع امر و دستورات خواهند بود.

جنگ ایران و عراق نمونه ای از تهدیدات صدور انقلاب بود. اگر مردم کشور ما تاریخ را ورق می زدند و چند خطی از پشیمانی سلمان پارسی (روزبه) را می خواندند، هرگز مرتکب اشتباهات بزرگ نمی شدند. مردمی که تاریخ را نمی خوانند و نمی دانند، باز فریب خورده و تاریخ را تکرار می کنند.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د