رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از مه, ۲۰۱۲

نشان شیر و خورشید سرخ

اين نوشتار درباره تلاش پيدايش نشان ايرانی امداد رسانی بين المللی در سال ١٩٠٦ ميلادی و حذف آن از گستره جهانی است تاریخچه صلیب سرخ جهانی در فوریۀ سال 1863 میلادی در ژنو در کشور سوئیس، به منظور حمایت و امداد رسانی به بیماران و مجروحان جنگی ، کمیته‌ای متشکل از پنج شهروند سوئیسی تشکیل شد که بعدها این کمیته به علت خدمات بسیار سودمندش گسترش پیدا کرد و سازمان جهانی صلیب سرخ را تشکیل داد.این سازمان جهانی در حال حاضر 7 اصل کلی دارد که عبارتند از: 1-انسان دوستی:نهضت بین الملی صلیب سرخ و هلال احمر زائیدۀ ارادۀ فراهم آوردن کمک های بشر دوستانه و انسانی در زمان جنگ بوده و هدف اصلی این نهضت حمایت از زندگی و سلامت انسان ها ،ضمانت احترام به حقوق بشر،تشویق تفاهم،دوستی،همکاری متقابل و برقراری صلح پایدار در میان انسان ها است. 2- بی غرضی:صلیب سرخ و هلال احمر هیچ گونه تبعیضی در نژاد،مذهب،اعتقادات،طبقه و دیدگاه های سیاسی قائل نیست. 3- بی طرفی: این نهاد به منظور جلب اعتماد و اطمینان عمومی ،در منازعات و اختلافات بین المللی ، سیاسی،نژادی و عقیدتی کمال بی طرفی را رعایت می کند. 4- است

بهروز وثوقی، استوره ی سینمای ایران

تورقی درکتاب "زندگی نامه ی بهروز وثوقی" اين‌روزها همانطور که خوانده و مي‌دانيد و خبردار شده‌ايد، کتاب زندگي‌نامۀ «بهرزو وثوقي» بازيگر توانا و مشهور سينماي ايران، بعد از مدت‌ها انتظار چاپ و منتشر شد. کتاب به نثر و نوشتار «ناصر زراعتي» است که خود دستي در داستان‌نويسي معاصر و نقد فيلم دارد. برخلاف بازيگران سينماي اروپا و آمريکا که در مرحله‌اي از زندگي، به نوشتن بيوگرافي و شرح جزيياتي از زندگي و فعاليت‌هاي هنري خود مي‌پردازند، متاسفانه در ايران ايده و يا فکر اينکه هنرمندان نيز شرح حال و زندگي‌نامه‌اي از خود بنويسند و بگذارند، نبوده و نيست.  گرچه سابقۀ آشنايي ايرانيان با مقولۀ فيلم و سينما به دوران مظفرالدين‌شاه قاجار مي‌رسد، و علاقه‌اي که مي‌دانيم از همان آغاز براي ساختن فيلم و آموزش هنر بازيگري وجود داشته و حافظۀ تاريخ سينماي ايران که نام صدها هنرمند را در خود دارد. در ايران جدا از چند کتاب و مجموعه‌اي که بيشتر حاوي يک مصاحبۀ بلند، ‌همراه با چند مقاله به قلم صاحب‌نظران و منتقدان فيلم در معرفي و ارزيابي کارنامۀ عمدتا کارگردان‌هاي سينما، مانند «داريوش مهرجوئي»، «پرويز کي

بز فهم ...

شش پاسخ به علی شریعتی، بوزینه شجاع و دلاور نامی ال اسلام، گربه ی حرم نقوی و توله ی بدلی، ماله کش رافزی و هوادار علی قمه کش، وصله ی اله بیت و شلوار گدایان بابا کاظم موسا؛ که درباره فردوسی گفت آری این چنین بود برادر اما نه چون شاهنامه كه در 60 هزار بيتش ، يك بار، تنها يك بار ، از نژاد ما و از برادري از ما ( كاوه ) سخن گفت . از آهنگري كه معلوم بود از تبار ماست ، و آزادي و انقلاب و نجات مردم و ملت را تعهد كرد ، اما هنوز برنخاسته ، اين تنها قهرمان تبار ما كه به شاهنامه راه يافت ، گم مي شود . كجا ؟، چرا ؟ چون تبار و نژاد فريدون درخشيدن گرفته است ، اين است كه در تمام شاهنامه بيش از چند بيت ، از او سخن نرفته است  . " این گونه سخن های شریعتی و امثال او چنان در جامعه ما اثر کرده است که گروهی با برچسب "نژاد پرستی" حس شاهنامه دوستی و میهن دوستی را زشت جلوه می دهند و به یکپارچگی ملی ایرانی آسیب می رسانند. در این جا پاسخ هایم را به این ادعا می نویسم. 1-        نخست اینکه شاهنامه ویرایش نشده حدود 50 هزار بیت دارد. ویرایش گران شاهنامه از 5 درسد به بیشتر آن را هم که الحاقی شناخته ان