رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2019

سیمای مشترک کردهای قهوه ای و گروهک تروریستی مجاهدین خائن خلق

گروهک مصدق الهی مچاله های چپ خلقی یا همان فرقه ی رجوی، گروهکی برخاسته از آرمان تروریست های چپ اسلامی به منظور ایجاد جنگ داخلی و خیابانی علیه پادشاهی مشروطه ی ایران است که در خیانت به میهنمان ایران، موفق به ربودن گوی پستی و بی شرافتی از دیگر حرامزادگان ایران ستیز شده است. سال دوم فاک (فرار از کرکوک کردی) فرخنده باد میان دو گروهک تروریستی مجاهدین خلق و پانکردهای تجزیه طلب از جمله گروهک تروریستی دموقراط کوردلستان، سیمایی مشترک وجود دارد که جا دارد در روزگار دوم فاک (فرار از کرکوک)، بدان پرداخته شود. در حالی دشمنان یکپارچگی ایران عزیز بر سر تکه پاره کردن میهنمان همسو و هم دست بوده و هستند که هر دوی این گروهک های تروریستی از آغاز خود را ایرانی جا می زدند و داعیه ی میهن دوستی می داشتند تا بلکه از رهگزر این فریب کودنانه، بتوانند خیلی از مردم ناآگاه را به سوی خود جذب نمایند. در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق که عامل اصلی به وجود آمدنش، همانا فتنه ی "خمینی حرامزاده" به دستور لندن و آمریکای دمکرات بود، کردهای قهوه ای یا پلاستیکی، در همسویی با رژیم ولایت فقیهی که پیشتر آنها را د

جنگ و صلح

از یکسو به عبارت های روزنامه ی پگاه فکر می کرد و نیازمندی های قتار شده ای را دیده بود که برای جلب توجه در روزنامه، بالایشان پول رفته بود. هنوز ناشتا نخورده بود که رادیو را روشن کرد تا دلنگ و دولونگی بکند. من نه هوادار آمریکا هستم و نه اسراییل. نه سوئدی می شوم و نه ژاپنی. من نه هوادار جمهوری اسلامی هستم و نه مشتاق یورش بیگانه ای به کشورم. من تنها ایرانیم. یک انسان ایرانی اخبار داشت تمام می شد و یک موسیقی مخدری که جز روال برنامه ی هر روز، باید دز مناسبی از آن را پخش می کردند، پشت سرش اجرا شد. با حالت ضعف، رفت کنار اجاق تا آب جوش آورد. یادش آمد که امروز آدینه است و دیشبش با چه هزیان هایی که با خود در ذهنش روبرو نشده بود. با فردی در ذهنش بر سر جنگ بگو مگو راه انداخته بود و از اینکه در این مخمصه گیر کرده بود، حسابی کلافه و درمانده شده بود. علتش این بود که او کوچک ترین اختیاری در کل ماجرا نداشت و هیچ کاری هم از دستش برنمی آمد. مرتب بر سر آن که در ذهنش بود، داد می زد و عباراتی را در رد جنگ و اقدامات تحریک آمیز کرم های زیر پوست ایراد کرده بود و نمی توانست بپذیرد که جمعی نابرگزید

روزگار زرین ایران عزیز هنوز آغاز نشده است

بر این باوریم که دوران ایرانساز خاندان ایرانمهر و میهن پرست پهلوی، دوران طلایی یا به عبارت پارسی، روزگار زرین ایران عزیز بوده است. این گفته درست است، اما شایان کمال نیست. این درست است که پهلوی به مانند برگ درخشانی در تاریخ پر فراز و نشیب میهنمان درخشید و ایران را از صدها سال خفت و ذلت رهایی بخشید و به نزدیکی های آغاز راه دروازه های تمدن بزرگ رسانید، اما این نیز درست است که ما هرگز و به خاطر یورش جهانی به رهبری انگل ستان، نتوانستیم آغاز راه رسیدن به آن دروازه های درخشان تمدن انسانی را بپیماییم و با شبیخونی ویرانگر، هر آنچه که کاشته بودیم یکسره نابود شد. اما ایران عزیز همچون سیمرغ، باری دیگر از خاکستر خود برخواهد خواست و این نوزایی بزرگ ایرانیان در مسیر پیشرفت و فرگشت همه جانبه خواهد بود. این پیمانی است که بر سر ایران و تمامیت هر آنچه که هست، چه آباد و چه ویران، ایستاده ام و جز این از میهن پرستان و آنان که به راستی دلشان رنگ آبی میهن دارد، توقعی نمی رود. روزگاری که ایران آهنگ رفتن از این منجلاب اسلامی توده ای کند، روزی است که دیگر هیچ کس را توان جلوگیریش نتواند بود و این

مشت آهنین سوئد به صورت سرکردگان الله پرست در این کشور

کشور زیبا و مهد دمکراسی و آزادی اروپای شمالی، به تازگی متوجه اوج وخامت اوضاع این کشور علیه آزادی های بنیادین و ارزش های سکولار و دمکراتیک این هازمان شده است و با ضربه شستی آهنین به سرکردگان الله پرستی در این کشور، گامی بزرگ و رو به جلو در پیکار با بنیادگرایی اسلام ناب محمدی برداشته است. تروریسم اسلامی، دینی برخاسته از بیانبان و با روحیه ای بیابانی است. اگر غیر از توحش و خونریزی، از اسلام توقع دیگری دارید، خیلی ساده باید گفت که شما احمقید کشور سوئد که از دهه ی ۴۰ میلادی، به عنوان نخستین کشوری که همجنسگرایی را قانونی اعلام نمود و تمام قد از آزادی های جنسی پشتیبانی کرد، نمی تواند در سرشت و ماهیت خود، برتابنده ی اصول نجس و ضد انسانی اسلامی، یهودی و مسیحی باشد که بر خود روا می دارند تا آزادی زیست و کنش انسان ها را سرفن به خاطر رویکردهای جنسیشان، پایمال کنند و هتا دست به حذف فیزیکی همجنسگرایان بزنند. این دست پشتیبانی ها از آزادی ها فردی در سطح کلان و اجتماعی، روح قوانین انسان مدارانه ی سوئد را تشکیل می دهد و این تنها بیان یک نمونه از یک دریا آرامش قانونی در این کشور زیباست.

جمهوری چندم اخوی ؟!

پامنقلی های ولی فقیه، امروز دارند تمبان اسلامی خود را باد می دهند تا ابعاد وجودیشان بیشتر شود، گویا پیش خود فکر کرده اند که باد به سوراخ انداختن، راه و رسم راسولولا در "الترسُ بالرعب" می باشد !! آنان که در برابر ستمگران کرنش می کنند و آزادیشان را با وهم و دروغ تاخت می زنند، موجوداتی زبون هستند که هم شایسته ی آزادی را داشته اند و هم نانشان را از دست داده اند  جمهوری اسلامی که در سیمای مشترک خود با گروهک تروریستی مجاهدین خلق، دو دندان لق جمهوری و اسلامی دارد، در همه ی این چهل سال شکست گزشته، بی دریغ آنچه که به دست خود به عنوان جنگ شهری و شورش های مسلحانه ی خیابانی انجام داده است را جنگ چریکی و آزادی خواهی خوانده و در عین حال، مجاهدین تیپا خورده را مشتی تروریست قلمداد کرده است. تنها خواستم با این اشاره گفته باشم که برای من، تفاوتی میان "عن و گه" وجود ندارد !! اکنون چلیده های نظارت های استصوابی رژیم اسلامی که از تعفن و لجن زدگی سبزرنگ خود، نام اسهال طلبی حکومتی را در ماتحت اسلام زده ی توده ایشان حمل می کنند، در آیت الله بی بی سی راست کرده اند که "جمهوری س

انفجار سه بمب اسلامی در سوئد ظرف ۲۴ ساعت

انفجار سه بمب اسلامی در سوئد ظرف ۲۴ ساعت تروریسم اسلامی به مانند هشت پایی آدمخوار، بر جان و روان کشور زیبا و آزاد سوئد افتاده است و با مکیدن خون منابع و دسترنج مردم سختکوش این کشور، به قلدری روزافزون اسلامی خود ابعاد گستاخانه تر و تهاجمی تر داده است. این بار، اسلام ناب محمدی تنها در ظرف ۲۴ ساعت، سه بمب را در مهاجرنشین ترین شهر سوئد یعنی "مالمو" ترکاند تا رحمت کزایی الله مدینه را فراهم آورده باشد !! یکی از این سه مرکزی که هدف نفرت اسلامی قرار گرفته است، یک دیسکوی شبانه بوده است. نخستین یورش تروریستی اما، در ساعت ۲ بامداد در حومه ی شهر "روزنگورد" رخ داد که منطقه ی موسوم به "آنجا نروید" است که به معنی انبوه و پرتلاطم الله پرستان و وجود فضای خفقان و غیر سوئدی می باشد. یک ساعت پس از این بمب گزاری، بمب دوم اسلام اهریمنی در دیسکوی شبانه منفجر می شود تا نفرت اسلام از آزادی و خوشی و شب نشینی را به تصویر کشیده باشد. شهر جنایت اسلامی خیز روزنگورد که در چنبره ی الله پرستان و تبهکاران اسلامی گرفتار شده است، اکنون از این یورش اسلامی در شوک به سر می برد. ترو

امید به رحلت جانگوز

بسیاری از ایرانیان از روی ساده اندیشی و بسیاری دیگر از روی ساده لوحی، بر این وهمند که با سقط شدن یک دیکتاتور، کل سامانه ی دیکتاتوری از هم می پاشد و می توانند نفس راحتی بکشند. باید عرض کنم که زهی خیال باطل !! خمینی حرامزاده، عمام ۱۳ اُم اسلام ناب محمدی است این مردم ایران بودند که نه تنها دجال آدمخواری به نام "خمینی حرامزاده" را فرش قرمز انداخته و به ضحاک زمانه لبخنده زده و خوش آمد گفتند و با این خوش آمدگوییشان به یکی از پلید ترین فرزندان اهریمن، پا بر روی خون جاوید نامان انقلاب بزرگ مشروطه و میهن پرستانی گزاردند که زندگیشان را وقف سامان دادن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... ایران عزیز کرده بودند، بلکه پس از گزشت نزدیک به یک دهه از ورود اهریمن خمینی حرامزاده به میهن، در تشییع مردار نجس وی نیز سنگ تمام گزاردند و بزرگ ترین مراسم سوگواری جهان را به نام آن دیوخوی پست سرشت، برگزار کردند. با بستن چشمان و هم دستی در همه ی جنایت های خمینی حرامزاده، آخوندها و تروریست پاسدارهایش، به این نکته باید دقت شود که در زمان آن اهریمن بود که شورش و جنگ داخلی و منطقه ای شعله ور شد و ا

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا - ۱/۲

سرنوشت دانشجویان اشغالگر رایزنی آمریکا پس از گزشت چار دهه از شورش شوم ۵۷، نگاهی به ترکیب گروه دانشجویان پیرو خط عمام و آنچه در نهایت پس از ماجرای اشغال رایزنی آمریکا بر آنها گزشت و نیز، این موضوع که مرتکبان آن خیانت و تجاوز، امروز چه فعالیتی دارند، برای امروز ما و آیندگان مهم است. دانشجونمایانی که پسین روز ۱۳ اُم آبان‌ ماه سال ۱۳۵۸ فرار خورشیدی، به عنوان اشغالگران رایزنی آمریکا در برابر خبرنگاران قرار گرفتند و ضمن به دست دادن شماری از سلاح‌ های آمریکایی‌ ها، دو بیانیه درباره ی چرایی و چگونگی این اقدام خواندند، برای معرفی خود عبارت "دانشجویان پیرو خط عمام" را به کار بردند. از همان زمان، در همه ی نشست های خبری و برنامه‌ های تلوزیونی و رادیویی و نشریات، نام این دانشجویان برده نمی‌ شد و بیشتر رسانه‌ های مزدور جریان اصلی، به همان عبارت کزایی و من درآوردی "دانشجویان پیرو خط عمام" اکتفا می کردند. پس از گزشت چار دهه از این رویداد تروریستی، نگاهی به ترکیب این گروه به اصطلاح دانشجویی و آنچه سرانجام پس از ماجرای اشغال رایزنی آمریکا بر آنها گزشته و اینکه این حرامزادگ

نام شهرهای ایرانشهر

متن کوچکی است که در واپشین سده ی شاهنشاهی ساسانیان نوشته و در آن نام شهرهای ایران آورده شده است. این متن ارزشمند در کنار اسناد دیگری همچون سنگ نبشته‌ های "شاهپور یکم" و "کرتیر"، نشان می‌ دهد که ایرانیان به موجودیت تاریخی و سرزمینی (جغرافیایی) خود آگاهی داشته‌ اند. در متن، نام شهرستان های ایران با توضیحی کوتاه درباره ی تاریخ ساخت و سازندگان این شهرها و رویدادهای مهم آنجا آمده که درونمایه ای تاریخی استوره‌ ای دارد. برای نمونه می گوید: "شهرستان آذربایگان را ایرانگشسب که سپهبد آذربایگان بود ساخت". همین درونمایه، نشان‌ دهنده ی آگاهی ایرانیان به جغرافیای سرزمینشان است. با وجود دگرگونی‌ های مرزهای ایران در اثر جنگ‌ ها، ایرانیان درک روشنی از ماهیت سرزمینی کشورشان داشتند. در جهان بینی باستانی ایرانی، جهان به هفت کشور بخش می‌ شد. در میان این هفت کشور، "خُوَنیرَه" قرار داشت و ایرانشهر در اینجا واقع بود. این جهان بینی، به دوره ی ساسانیان و سپس دوره ی اسلامی انتقال یافت و سرزمین ایران در میانه ی جهان دانسته شد. از جمله در پیش گفتار شاهنامه ی &

سنگسار در اسلام - ۳: سنگسار در قرآن آمده است

سنگسار در اسلام - ۱ سنگسار در اسلام - ۲ سنگسار در قرآن آمده است همچنین در سوره ی کزایی مائده، آیه ی ۴۳ آمده است: "وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَـئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ". "چگونه تو را داور قرار می دهند در حالی که تورات که دربردارنده ی حکم الله است، در نزد آنهاست ؟ سپس از حکم تو رويگردان می شوند و اينان ايمان نياورده اند". تصویر یکی از نخستین اعدام های جمهوری اسلامی به روش سنگسار که نر و ماده های عرضشی یا تروریست های سپاه پاسداران مشغول فراهم کردن بساط سنگسار می باشند بسیاری از مفسران تازی نامه به این اعتقاد دارند که این آیه در مورد سنگسار آمده است و یهودیان برای آزمایش کردن پیامبر خودخوانده ی اسلام و آگاهی از میزان دانشش از تورات، از او پیرامون مجازات زناکار پرسش کرده بودند. برای نمونه، به تفسیر زیر توجه کنید: حجه التفاسیر جلد ۴، رویه ی ۱۵۱، خط ۱۴: و ای پیامبر، چگونه تو را حکم می سازند و حال اینکه تورات نزد ایشان است، در آن حکم خدا (به سنگسار)، سپس اعتراض می ک

احمدی‌ نژاد شورش ۵۷ را کار انگل ستان می دانست

بنده خودم در این نشست در ولنجک حضور داشتم و بدتر از موارد بالا را گفتند و به دلیل توهین ایشان، آن نشست را ترک کردم و مقدمه ی قطع ارتباطم با ایشان شد   احمدی نژاد شورش ۵۷ را کار انگل ستان می دانست  آخوند حجة الاسلام "امیری‌ فر"، آخوند نزدیک به "محمود احمدی‌ نژاد" در دوران انتصابش به ریاست‌ جمهوری‌ رژیم، برخی اظهارات جنجالی او را تایید کرد. آخوند عباس امیری‌ فر در یادداشت فرستاده ی خود به تارنمای حکومتی "انصاف‌ نیوز"، سخنان منسوب به احمدی‌ نژاد که شورش سال ۵۷ را کار انگل ستان و فاحشه ی بریتانیا ملکه الیزابت چندم خوانده بود، تایید کرد. در حالی که مشاور احمدی‌ نژاد آن را دروغ خوانده است. آخوند امیری‌ فر، در متن پیرامون گفتاوردی از تروریست پاسدار محمود احمدی‌ نژاد، در نشستی خصوصی که گفته بود: "انقلاب کار انگل ستان بود"، نوشت: "سلام «برادران» عزیزم. بنده خودم در این جلسه در ولنجک حضور داشتم و بدتر از موارد فوق را گفتند و به دلیل توهین ایشان آن جلسه را ترک کردم و مقدمه ی قطع ارتباطم با ایشان شد. حالا مختارید باور کنید یا نکنید و به

از خاور تا باخترمان را اسلام فراگرفته؛ هر جای می رویم، بوی گند اسلام می درخشد !!

من نمی دانم مردم با این همه کلاهی که بر سر دارند، چگونه است که احساس خفگی نمی کنند !! اسلام اهریمنی، از جمله ادیان سه گانه ی ابراهیمی است که به گونه ای رسمی، بچه بازی را قانونی کرده است در تویله های اسلامی جهان که رسمن حکومت خونین ناب محمدی را بر پا کرده و جمهوری کزایی خود، چه ناسکولار و چه سکولارنما را یدک می کشند، جملگی اهل فن یا همان آخوندهای فقه باز، بر این عهدند که اسلام چیز خعلی خوب و مطهری می باشد !! با نگاهی ساده به فلاکت های تو در توی هازمان های الله زده، می توان بوی گندشان را شنید !! البته این شاید با دید تیزبین عقلناک جور درنیاید، اما همینست که هست !! اسلام فروش اوغانی که آلت عمر را از پشت به اندرون امة فرو می کند، دستار بر سر و قرآن به کف، از شاش خوردن آن اعرابی هزرط راسولولا را گفت که بول هزرط ختمی مرتبت بوی عطر می داد و آن پروفسور بادیه نشین در پی نیوشیدن آن زهر شیرین شاش زرد ممد تازی، دیگر هرگز تشنه و گرسته نشد و چون چنین سخن سترگی به ابعاد ماتحت مومنان بالله خوش آمد، آخوند در پیش خود گفت پس بگزار یک کیر معنوی دیگر هواله ی شان کنم تا مبادا از درد بی دینی بر خ