رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۱۸

دادگاه اسلامی پاکستان، ۲۰ قاتل زنده سوزان دو مسیحی این کشور را تبرئه کرد

دادگاه ایالت پنجاب پاکستان، یک گروه ۲۰ نفره از اوباش الله پرست محلی، که در سال ۲۰۱۴ یک زن و مرد مسیحی پاکستانی را زنده زنده در آتش سوزاندند و موجب مرگ فجیع آنها شدند را تبرئه کرد. این گروه تروریست اسلامی، "شاما شهزاد" و "شهزاد مسیح" از کارگران آجرپزی را به اتهام کفر گویی و آتش زدن نجاست قرآن، زنده زنده در کوره ی آجرپزی انداختند. این رویداد الله پسندانه، در شهر "کوت رادها کیشان" در ایالت پنجاب روی داد. پلیس الله پرست نیز، پس از آنکه مشخص کرد آن زوج هتا مرتکب چنان اقدامی هم نشده بودند، شمار بسیاری از افراد متهم را بازداشت و به دادگاه معرفی کرد. دادگاه موسوم به ضد تروریسم پنجاب، در سال ۲۰۱۶ پنج نفر از عاملان زنده سوزی این زوج را به اعدام و ۱۰ نفر دیگر را به زندان محکوم کرد. ۹۳ نفر دیگر از متهمان تبرئه شدند. دادستان دادگاه پنجاب گفت: "دادگاه رای تبرئه ی ۲۰ نفر دیگر از متهمان را صادر کرده و آنها آزاد شده اند" !! پاکستان در دهه ی ۱۹۸۰، قانونی را از تصویب گزراند که به موجب آن، مجازات کفر گویی به مزخرفات اسلامی و دری وری های قرآنی، اعدام است

جیبوتی پادگان نظامی جهانی

جیبوتی کجایی، ها ؟؟!! جیبوتی در ساحل باختری تنگه ی باب المندب و مشرف به کانال داریوش (سوئز) واقع شده و چارمین آبراه بزرگ بین کشورهای اروپایی، دریای مدیترانه، اقیانوس هند و خاور آفریقا به شمار می‌ رود. شمار کشتی‌ ها و نفت‌ کش‌ های غول پیکری که سالانه از این آبراه می گزرند، به ۳۰ هزار کشتی می‌ رسد. جیبوتی در درازنای دو دهه ی گزشته، به چیزی شبیه به پادگان نظامی جهانی تبدیل شده است. هم‌اکنون ۱۳۵۰ نظامی فرانسوی در خاک جیبوتی مستقر هستند. بزرگ‌ ترین پایگاه نظامی آمریکا در قاره ی آفریقا نیز در جیبوتی واقع شده و شامل حدود چار هزار نظامی است. ایتالیا در سال ۲۰۰۹، یک پایگاه نظامی کوچک در آنجا بر پا کرد و پس از آن، ژاپن در سال ۲۰۱۱ گام بر این کشور گزاشت. در سال ۲۰۱۷، چین نخستین پایگاه نظامی در خارج از مرزهای خود را در جیبوتی ایجاد کرد. عرعربستان نیز با دولت جیبوتی به توافقی دست یافت که در آینده ممکن است به ایجاد یک پایگاه نظامی منجر شود. شایعاتی نیز مبنی بر اینکه هند و روسیه قصد دارند در این منطقه نفوذ کنند، وجود دارد. این حضور نظامی خارجی در جیبوتی، به یک عامل تنش تبدیل شده است

پنج معیار چپولی و یک پرسش

رفیق فرج سرکوهی به تازگی مقاله ای دراز در دفاع از چپ نوشته و ضمن درهم کوبیدن بسیاری از جریان های چپ، پنج معیار را برای شناخت جریان موسوم به "چپ اصیل" معرفی کرده است که با هم آنها را می خوانیم و سپس تنها یک پرسش مطرح می کنیم... رفیق فرج سرکوهی می نویسد: "هر کس که گفت «من چپ هستم» با او بحث ذاتی و اصطلاحی نکنیم، بلکه بینش، نطرها، مواضع، گفتار و کردار او را بررسی کنیم و با چه معیار و سنجه ای ؟" معیارهای به تقریب پذیرفته شده اینها است: ۱ـ مخالف و مبارز جدی و پیگیر هر نوع بهره کشی انسان از انسان در هر قالبی. این در عصر ما یعنی مخالفت و مبارزه با سرمایه داری، از سرمایه داری مونوپولی آمریکا تا سرمایه داری دولتی شوروی سابق و سرمایه داری مافیایی روسیه ی کنونی، از سرمایه داری دولتی ـ خصوصی چین کنونی و سرمایه داری رانتی ـ نفتی ایران تا سرمایه داری دولتی ـ انگلی خاندان اسد در سوریه و... (از صفت های نادقیق که نوشته ام بگزریم. نمونه هایی نوشته ام که در بحث با شما اهمیت دارد). ۲ ـ مخالف و مبارز جدی و پیگیر هر نوع استبداد در هر قالب. از استبداد جمهوری اسلامی و استب

آيا به راستی در ميان مردم ايران، هستند كسانى كه از نازيسم هيتلرى دفاع می كنند ؟!

شوربختانه پاسخ، یک آری بزرگ است !! سال ها پیش تیم ملی فوتبال آلمان جهت برگزاری یک دیدار در برابر تیم ملی فوتبال به ایران آمد، "هنگامی كه تيم فوتبال آلمان به فرودگاه تهران وارد شد، انبوهى از ايرانيان براى استقبال از بازيكنان اين تيم، در محوطه ی فرودگاه گرد آمده بودند. با مشاهده ی آنها ناگهان صدها دست براى ابراز همبستگى با تيم آلمان، با درود "هايل هيتلر" (Heil Hitler) بالا رفت !! براى تيم آلمان اين يك توهين بود، در حالی كه ايرانی ها تنها می خواستند خوش آمد بگويند. "پیش از آغاز مسابقه ی فوتبال بین تیم های مذکور نیز، شمار بسیاری از تماشاگران، به هنگام پخش سرود ملی آلمان این کار را تکرار کردند". "ياسمين خسروى" استاديار رشته ی اسلام شناسى دانشگاه است كه با یج گروه پژوهشی از دانشجويان و استادان آلمانى به ايران سفر كرده و می گوید: "در دیدار با یک گروه NGO در اصفهان كه براى بهبود محيط زيست فعاليت می کند، يكى از خانم ها كه ما روى او به عنوان زنى آگاه و روشنفكر خيلى حساب می كرديم، بى مقدمه لب به سخن گشود و با هيجان به تعريف از هيتلر پرداخت. او گفت

اطلاعات برای شمایی که با یک بچه ازدواج کرده اید !!

رویه ی نخست جزوه ی اطلاعاتی اداره ی کل تامین اجتماعی جمهوری اسلامی  سوئد : "اطلاعات برای شمایی که با یک بچه ازدواج کرده اید !!" سونامی اعتراض به یک جزوه ی دولتی باورنکردنی: "اطلاعات برای شمایی که با یک بچه ازدواج کرده اید !!" پس از نه محکمی که هفته ی گزشته احزاب دست راست به سه حزب چپ، سوسیال دمکرات و سبز در رابطه با اعمال استثنا برای چند همسری و ازدواج با کودکان در پارلمان گفتند، رسوایی تازه و باورنکردنی دیگری در این رابطه، تبدیل به بزرگ ترین سر عنوان اخبار روز پنج شنبه ی سوئد شد. بامداد روز پنج شنبه، نخست خبری در شبکه های اجتماعی سوئد منتشر شد، مبنی بر اینکه اداره ی کل تامین اجتماعی سوئد (سوسیال استیرلسن)، جزوه ای را با عنوان "اطلاعات برای شمایی که با یک بچه ازدواج کرده اید"، برای استفاده ی الله پرستان بجه بازی که به همراه کودک همسران خود به سوئد آمده اند، منتشر کرده است. بر روی جلد این جزوه، تصویر یک کودک الله زده ی پوشیده با حجاب نیز دیده می شود. موضوع آن قدر باورنکردنی بود که نخستین تصور همگان بر این بود که این یک خبر جعلی است، ا

الله پرستان در اروپا، بهانه ای برای پایانی ساختن حکومت فاشیسم جهانی

گروه گروه سرازیر شدن الله پرستان به اروپای مسیحی و بی خدا، اگر خالی از حکمت نباشد، خالی از توطئه نیست. اینگونه به دید می رسد که یا اروپا پس از سده ها جنگ های صلیبی، دلش به حال آوارگان و سرکوب شدگان سوخته یا اینکه دولت هایشان به فکر برآوردن نیاز به نیروی کار بوده اند. اما، هر چند که تحلیل های بسیاری بر این دو مورد از سوی دیگران نوشته شده است و کم و بیش درستند، اما آنچه که چون حقیقت، هیچ گاه یا گفته نمی شود یا اینکه در لفافه و با استعاره و اشارات غیر مستقیم و تلویحی بدان پرداخته می شود، یکی این حقیقت است که اروپا و جهان، به واسطه ی این آب گل آلود چه ماهی ها می توانند برای خود صید نمایند و این ترفند را آنانی می دانند که خود الزامن مشکل را ایجاد کرده اند. به دیگر سخن، از همان آغاز که جنگ های ویرانگر را می بینیم و تا آنجا به پیش می رود که تشکیل جهانگیری ها رخ می دهد، چه در زمان های گزشته و چه امروزه، همیشه میل به مهار سرزمین ها و منابع انسانی و مادیشان مد نظر بوده است و این یعنی قدرت. آنچه که قدرتی با مردمان روا می دارد را نیز، یا بیدادگری گویند یا دادگری. از اینرو ما ایرانیان

استبداد ذهنیت مصدقی

پس از صدور فتوای ترور سلمان رشدی از سوی خمینی (حرامزاده)، سید عطا الله مهاجرانی کتابی نوشت با عنوان "نقد توطئه ی آیات شیطانی"، یا در پاسخ به "شبهات" و "تحریف های" شجاع الدین شفا" در کتاب "تولدی دیگر"، در جمهوری اسلامی کتاب هایی نوشته شد. این هم از ویژگی های حکومت های مکتبی و تمامیت خواه است که کتابی را ممنوع اعلام کنند و هم زمان در پاسخ و کوبیدنش، کتاب بنویسند و منتشر نمایند !! همان سنت حسنه ی تنها به قاضی رفتن و راضی برگشتن !! البته از حکومت اسلامی ایران و آدم هایش بیش از این انتظاری نیست، اما کسانی که به این پاسخ نامه ها وقع می گزارند و آن را می خوانند، ارزش یک پژوهش کلان روانشناسانه را دارند. این دسته از افراد، کتاب را برای یاد گرفتن نمی خوانند، بلکه هدفشان تحکیم باورهای پیشین و گرفتن ماساژ روحی است. بدبختانه این خصلتی است کم و بیش رایج بین بسیاری از ما، فارغ از دیدگاه های سیاسی، روزگاری "علی میر فطرس" کتابی نوشت در نقد  مصدق  که ولوله ای به پا کرد و یک حقوق ثابت از فحش و انگ و دری وری را مصدقیون برایش تدارک دیدند که تا

سوئد تا ۲۰ سال دیگر درگیر جنگ داخلی خواهد شد

"کن رینگ"، مشهور ترین خواننده ی هیپ هاپ  سوئد : "سوئد تا ۲۰ سال دیگر درگیر جنگ داخلی خواهد شد". کن رینگ مشهورترین خواننده ی هیپ هاپ سوئد در گفتگویی با "ان ار ک" تلوزیون سراسری نروژ، سخنان تکان دهنده ای را در رابطه با واقعیت های امروز سوئد بر زبان آورد. برادر این هنرمند آفریقایی سوئدی چندی پیش در محله ی حاشیه ای "هسلبی" در استکهلم به قتل رسید. این هنرمند مشهور هیپ هاپ در سوئد به تلویزیون سراسری نروژ می گوید که کودکی او در محله ی هسلبی در حاشیه ی استکهلم در امنیت و آرامش سپری شده است، اما می افزاید که امروز وضعیت کاملن از کنترل خارج شده است: "امروز جنگی تمام عیار در جریان است. برادر خود من به قتل رسیده است". او شرایط زندگی در مناطق حاشیه ای امروز استکهلم را تحت تاثیر جرایم سنگین و خشونت آمیز، خرید و فروش آشکار مواد مخدر و مقامات دولتی نظاره گر، توصیف می کند. به گفته ی او، سیاست مدارانی که خود باعث و بانی این وضعیت هستند، همگی در فاصله ای امن از این مناطق مشغول زندگی هستند و ادامه می دهد: "روزنامه نگاران و سیاست مد

حضرت عمام مسعود الرجویة (ق)، بر اثر بیماری ایدز به شهادت رسید

مسعود رجوی سرگرده ی الله پرست و مارکسیست گروهک تروریستی مجاهدین خلق، بر اثر بیماری ایدز ریق رحمت الهی را سرکشیده است. مسعود رجوی به خاطر مهمانی هایش در اطراف پاریس و روابط سواستفاده آمیز جنسیش با زنان، شناخته می شود. چار سال پیش، پس از آنکه پزشکان آمریکایی در دانشگاه جان هاپکینز به او گفتند، متوجه شد که به ویروس اچ آی وی مبتلا شده است. فرنشین اداره ی اطلاعات و امنیت رژیم سعودی شاهزاده "ترکی الفیصل"، نخستین کسی بود که مرگ سرکرده ی مجاهدین خلق را اعلام نمود. وی تاسف خود را به مجاهدین خلق و نیز به "مریم رجوی" ابراز کرد و گفت که وی و همسرش قهرمان آزادی و دمکراسی می باشند. رجوی که ژوزف استالین و سیاست مشت آهنین وی را تا حدی بسیار باشکوه و عظمت می ستود، که گاهی خودش نیز بدون هیچ رحم و شفقتی، از پیروانش می خواست تا از زنانشان جدا شوند تا خودشان را وقف ارباب برگزیده ی شان کنند. بنگاه اطلاعات خارجی فرانسه (DGSE)، گفت که رجوی یک "معتاد جنسی" بوده است و با زنان بسیاری رابطه ی جنسی داشته است. او هیچ گاه از وسایل پیشگیری از بارداری به هنگامی که با زنان درمی

یادی از استاد مصدق السلطنه به یاد گل به خودی های استاد اسدی

وسط بیرون کشیدن نطق  مصدق  در مجلس چاردهم بودیم که دیدیم به به، حضرتش یک سخن گوهربار دیگر هم گفته اند !! می فرماید: "در روزنامه ی رعد در توجیه اقدامات دولت کودتایی سید ضیا نوشته اند که شاه (احمد شاه) فرمان به ریاست او داده و او هم اقداماتی کرده، پس کودتایی نبوده. در حالی که فرمان شاه در ششم حوت به ولایات ارسال شده و سید ضیا و دولتش کار خود را از شب سوم حوت ۱۲۹۹ آغاز کرده بودند. در نتیجه، "کودتا" بوده است. انصافن که حق می گوید و سخن حق پاسخ ندارد !! اما مصدق این سخن را در ۱۳۲۲ گفته، یعنی نزدیک به ۱۰ سال پیش از رویدادهای سال ۱۳۳۲. بنا بر استدلال مصدق، فرمان شاه پیش از عملیات، یعنی اطلاق نکردن عنوان "کودتا". فرمان عزل مصدق و نصب زاهدی در شب ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ ابلاغ شد. مصدق فرمان را دید و رسید امضا داد، اما از فعالیت دولت جلوگیری کرد. اکنون چگونه می توان به دولت زاهدی، دولتی کودتایی گفت ؟! مصدقی ها باید فکری به حال خود مصدق کنند که مدام گل به خودی می زند. کلن کار مصدقی ها شده جمع کردن توپ هایی که  استاد مصدق  به دروازه ی خودی شلیک می کند !! همین جستار

یک انجمن اسلامی در سوئد، از هموندی همجنسگرایان خودداری کرد

قطع کمک های مالی دولتی به انجمن اسلامی ترولهتان، به خاطر جلوگیری از هموندی همجنسگرایان انجمن فرهنگی اسلامی "ترولهتان" در شهر ترولهتان واقع در شمال گوتنبورگ، به مانند دیگر انجمن های فعال در شهر، جهت تامین مخارج اجاره ی محل و دیگر فعالیت های خود، از جیب مالیات دهندگان شهر کمک های مالی بی بازگشت (بیدراگ) دریافت می کند. یکی از مهم ترین شرایط پرداخت کمک های بی بازگشت مالی به انجمن ها در سوئد، باز بودن درهای انجمن بر روی همه ی شهروندان است. یک انجمن مجاز نیست جلوی هموندی یک شهروند را بگیرد. به عبارت دیگر، یک انجمن بر اساس قانون، برای نمونه مجاز به اعمال تبعیض بر اساس تعلق قومی، معلولیت جسمی و یا گرایش جنسی نیست. از آنجایی که "انجمن مفخم فرهنگی اسلامی ترولهتان"، به صراحت و با وقاحت ویژه ی آخوندی و گستاخی مد روز و مخصوص مومنین به ویژه اسلامگرایان، اعلام نموده که حاضر به پذیرش الله پرستان همجنسگرا در انجمن خود نیست، مسئولین شورای شهر اعلام کرده اند که کمک های بی بازگشت مالی به این انجمن را قطع خواهند نمود. "محمد علی" سخنگوی "انجمن فرهنگی اسلامی ت

فرمان راسولولا

در روایت ۶۶ اُم از کتاب "ناسخ التواریخ"، جلد ۴، رویه ی ۳۵۹ می خوانیم: "ابو جدعه زنی را در محله ی قبا دیدار کرد و دل به او داد، چون دست به او نداشت، حیلتی انگیخت و سلبی شبیه به جامه ی رسول خدا در بر کرده، به محلت قبا رفت و گفت این جامه را از پیغمبر خلعت گرفته ام و اینک مرا به مهمانی شما فرستاده اند، مردم قبا او را به خانه بردند و مقدم او را بزرگ داشتند. ابو جُدعه چشم از زنان برنمی گرفت و فحص حال محبوب خویش می داشت، مردم قبا این کار را نکوهیده یافتند و دو کس به حضرت رسول فرستادند، رسول خدا از کردار زشت و گفتار ناصواب او به خشم شد، فرمود: «یک زرزر عربیه !!» آنگاه چند کس بفرستاد و فرمان کرد بشتابید و او را دریابید و به قتل رسانید و در آنش بسوزانید !! لاکن گمان نمی کنم که او را دیدار کنید، تا شما بدو رسید، او به سزای خود رسیده باشد، از قضا پیش از رسیدن فرستادگان پیغمبر، او جُدعه به آب تاختن بیرون شد و ماری او بگزید، چنانکه در جای سرد گشت". نکته ی این حدیث آنست که حضرت عن یعنی ممد مستفا، یک تروریست بوده است و دستور به ترورهای سیاسی و عقیدتی می داده است. آن هم

دو چشم هیز و کاسه ی خون در ماتحت

کاستی کار انسان ها، در خود نبودن حقیقیشان خلاصه می شود؛ بودن و نبودن، از همینروی معنا می گیرد، که فرد انسانی هست، اما شخصیت او شخصیتی اصیل نیست و این ساختگی بودن ماهیت شخصیت اوست که او را در عین بودن، با خود بیگانه و با جهان برساخته ی مصنوعی، هماهنگ و آشنا می سازد. این است که انسان برده است، برده ی زمان و مکان خویش و با اندک تفاوتی در دک و پز و خور و نوش و رفاه، همچنان همان غربت زده ای است که هتا دیگر به دنبال چرایی بودنش در زمین هم نیست، اما همچنان مانند نیاکان خود در هزاران سال پیش از این، می خورد و می چرد. فتیله ی عمرش که تمام شود، فراموشی او را فرامی گیرد و رستاخیز مردگان نه در جهنم و بهشتی موهوم، که دلالی خون و نانش در روی زمین و از سوی بازماندگان خونخواه و البته خونخوار انجام می گیرد؛ اگر کشته شده باشد، جان و مال قاتل را می گیرند و اگر خدای مهربان او را کشته باشد، نان و میراثش را !! از همام روز نخست که آن دغلباز، عبارت "انسان موجودی سیاسی است" را به عبارت "انسان موجودی اجتماعی" است، به غلط و تعمدی ترجمه کرد، هم حقانیت سخن افلاتون را به بیراهه ی گ