همه ی کتابخانه ها، موزه ها و نگارخانه های هنرى را تعطيل مى کردند. اديان و سران آنها، تخم خرافات مى پاشند، اندیشگان مردم را فلج و زهر آلوده مى کنند، تخيل کودکان را آلوده ساخته و قلب هايشان را از ترس پر مى کنند. در قاموس اينها، رياکارى قابل احترام است و صداقت و صراحت ناپسند و زشت. در نتيجه ی آموزش های آنها، انرژى انسان ها به هرزگی مى رود، انسان ها به گمراهى کشيده مى شوند، ناشناخته ها را پرستش مى کنند، به نيروهاى مرموز دعا مى کنند، به ناممکن هاى نابخردانه متوسل مى شوند، انسانيت خود را فراموش و به برده ی حقير و پست خدا که يک استوره ی هيولايى و زاده ی نادانی و ترس انسان است، تبديل مى شوند.
تا هنگامی که انسان ها به مجازات خود در آن جهان معتقدند، در همين زندگى کنونی به خود و ديگران ستم روا مى دارند. اين خرد و اندیشه ی یک بيمار دينى است که جنگ هاى خونين مذهبى را به سود طبقات دارا به راه مى اندازد. اين منطق مذهب است که هزاران جان را به شمشير اسلام و مسيحيت مى سپارد. هيچ انسانى اگر در نادانی و ناچارى به سر نبرد، نمى تواند داستان هاى دهشتناک تجاوز و سلاخى انسان ها را در کتاب هاى بربريت اديان يهود، مسيحيت و اسلام بخواند و اين وحشی گرى ها را متعالى و برتر از خرد و شعور انسان بپندارد. هيچ خرد سليمى اگر در ناچارگی و بیچارگی و بدبختى نباشد، قادر به گوارش و تایيد اين جنون و اين وحشی گرى نيست و آن را تنها اميد و راهنماى انسان ها براى آينده، و مبناى اخلاقيات و تمدن بشرى نمى پندارد. هيچ انسان سالم و بى غرضى نمى تواند آنچه را که اسلام در چند دهه ی گزشته بر سر مردم ايران و افغانستان و الجزاير و فلستين و مسر و سودان و... آورده را والا و انسانى بداند.
انسان آزادى که خرافه در ذهنش رسوخ نکرده باشد، به خوبى مى داند که تعصب شکنجه ی جاودان در روز موهوم رستاخیز و جهنم، يک دروغ محض است. او همچنين مى داند که اگر اين تعصب حقيقت داشته باشد، هر انسان شريفى بايد با هر قطره ی خونش از آفریننده ی اين جهان متنفر شود. وى همچنين مى داند که هيچ انسان شريفى نمى تواند در بهشت بماند، تا آن هنگام که بیشتر خیل نژاد بشر، در جهنم در حال زجر و شکنجه دیدن به سر می برند.
به خاطر نقش ویرانگر خداپرستى و دين در پراکندن ترس و مرگ، تبليغ نفرت و خشونت در میان مردم، هواله دادن بهبود زندگى مردم به جهان پس از مرگ، و به خاطر ارتکاب اين همه جنايت و نسل کشى است که بايد خداپرستى و دين را افشا و عليه نمايندگان آنها مبارزه کنيم. بايد زمينه هاى نادانی و فقر و بدبختى که باعث مى شود مردم از سر ناچارى و ضعف، رو به مذهب و خدا و خرافات بياورند را از بين برد. بايد دين را که از ارکان اصلى نادانی و خرافات و بدبختى بشر است، طرد کرد. بايد خداپرستى و اديان را طرد کرد تا زهرهای آنان زندگى مردم را دیگر آلوده نکند.
همین جستار در ایران گلوبال
تا هنگامی که انسان ها به مجازات خود در آن جهان معتقدند، در همين زندگى کنونی به خود و ديگران ستم روا مى دارند. اين خرد و اندیشه ی یک بيمار دينى است که جنگ هاى خونين مذهبى را به سود طبقات دارا به راه مى اندازد. اين منطق مذهب است که هزاران جان را به شمشير اسلام و مسيحيت مى سپارد. هيچ انسانى اگر در نادانی و ناچارى به سر نبرد، نمى تواند داستان هاى دهشتناک تجاوز و سلاخى انسان ها را در کتاب هاى بربريت اديان يهود، مسيحيت و اسلام بخواند و اين وحشی گرى ها را متعالى و برتر از خرد و شعور انسان بپندارد. هيچ خرد سليمى اگر در ناچارگی و بیچارگی و بدبختى نباشد، قادر به گوارش و تایيد اين جنون و اين وحشی گرى نيست و آن را تنها اميد و راهنماى انسان ها براى آينده، و مبناى اخلاقيات و تمدن بشرى نمى پندارد. هيچ انسان سالم و بى غرضى نمى تواند آنچه را که اسلام در چند دهه ی گزشته بر سر مردم ايران و افغانستان و الجزاير و فلستين و مسر و سودان و... آورده را والا و انسانى بداند.
انسان آزادى که خرافه در ذهنش رسوخ نکرده باشد، به خوبى مى داند که تعصب شکنجه ی جاودان در روز موهوم رستاخیز و جهنم، يک دروغ محض است. او همچنين مى داند که اگر اين تعصب حقيقت داشته باشد، هر انسان شريفى بايد با هر قطره ی خونش از آفریننده ی اين جهان متنفر شود. وى همچنين مى داند که هيچ انسان شريفى نمى تواند در بهشت بماند، تا آن هنگام که بیشتر خیل نژاد بشر، در جهنم در حال زجر و شکنجه دیدن به سر می برند.
به خاطر نقش ویرانگر خداپرستى و دين در پراکندن ترس و مرگ، تبليغ نفرت و خشونت در میان مردم، هواله دادن بهبود زندگى مردم به جهان پس از مرگ، و به خاطر ارتکاب اين همه جنايت و نسل کشى است که بايد خداپرستى و دين را افشا و عليه نمايندگان آنها مبارزه کنيم. بايد زمينه هاى نادانی و فقر و بدبختى که باعث مى شود مردم از سر ناچارى و ضعف، رو به مذهب و خدا و خرافات بياورند را از بين برد. بايد دين را که از ارکان اصلى نادانی و خرافات و بدبختى بشر است، طرد کرد. بايد خداپرستى و اديان را طرد کرد تا زهرهای آنان زندگى مردم را دیگر آلوده نکند.
همین جستار در ایران گلوبال
نظرات