رد شدن به محتوای اصلی

مغالطه ی مصادره به مطلوب یا استدلال مدور

"مغالطه ی مصادره به مطلوب"، بدین معنی است که فرد پیش از آنکه نکته ای را به اثبات برساند، در فرض خویش می گنجاند و آن را درست طلقی می کند. در واقع، خود "مغالطه" بدین معنی است که چیز نادرست و دروغی را درست جلوه داده و در جایگاه حق بنشانند.



این نکته از اینروی بسیار مهم است که در رفتارهای انسانی، به ویژه در میان توده ها و بی سوادان و هتا در میان روشنفکر نمایان التقاطی، "مغلطه و سفسته" بیداد می کند. در سخنان و نوشته های ما و رویکردها و استدلال های ما، مغالطه موج موج، کران ذهن و تصمیم گیری های ما را درمی نوردد و هم از همین روست که همه خود را  بر  همه چیز "محق" دانسته و می پندارند که حق با ایشان است و ایشان درست می گویند و این رویکردی است سفاهت آمیز که یونانیان خردمند باستان، بر آن نام "سفسته" گزاشته و سفسته بازان را "سوفستاییان" خوانده اند.

نمونه ای که می توان درباره ی مغلطه ی "مصادره به مطلوب" بیان نمود، همان دری وری های اسلامی است که در گوش دراز امت همیشه پرور گفته می شود و آخوندهای دستار بر سر و فکل کراواتی و هتا انواع اوباش خون آشامش چون ازگندی ها و عن کلام ها و حاجی لک لک ها (دوقتور رائفی پور مشهور)، واق واق های الهی را چون سگانی دریده و هار بر خلق و لعبتکانی چون موم رام گشته در بازی استبداد دینی و سیاسی، به گوش خلایق هر چه لایق می رسانند که آری، نه محمد زن باره بود و نه بچه باز بود و نه برده دار !! و اینها همه بر خلاف تاریخ مشعشع اسلام است که حدیث همه ی این هرزه کاری های رسول در کتاب های تاریخی خود الله پرستان آمده است و خواننده ی فهیم خود به ایشان می تواند بازبرد کند و از تبری و واقدی و ابن خلدون و بسیاری دیگر بخواند تا بداند.

فرد مغالطه کار، یا ساده لوح است و نسبت به ناآگاهی خود، بی اطلاع، و یا اینکه می داند که سخنش سست و دلایلش نااستوارند، اما همت خویش را مصروف راست و درست جلوه دادن آن می کند و اینگونه است که دروغ پردازی را به درجات حرفه ای خود رسانده، آداب دروغگویی را بهینه سازی می کند و دست به مغالطه می زند و با این اقدام خویش، نه تنها به شعور مخاطبان که عمدتن عوام کالانعام باشند، توهین می نماید، بلکه در راستای خفت دادن شعورشان و خرسازی و تحمیق آنان، جانانه می کوشد.


با احترام به شعور خواننده ی گرامی، لتف فرموده از نگاه سخیف به این متن متین پرهیز کرده و به ت و ط گیر ندهید !!







همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...