به قلم:
داریوش افشار (محمد حکمت افشار)
در تاریخ ۳ اُم خورداد ماه ۲۵۷۷ برابر با ۲۳ اُم می ماه ۲۰۱۸، در مجموعه دروغ پراکنی های رژیم علیه کنشگران سیاسی حقیقی و براندازان واقعی رژیم، به اصطلاح مستندی در قالب اعترافات ساختگی معمول رژیم پخش شد که در آن، یکی از مهره های صادراتی رژیم به نام "آریاسب باوند"، نقش اولش را بازی می کرد؛ وی که من همواره از او به عناوین مختلفی چون "دلقک سیاسی"، "زباله ی سیاسی"، "باوند زاده ی حرامزاده"، "آریا اسبه" و... یاد می کردم، دبیر کل خودخوانده ی همان حزب است که به آن لقب "حزب کزا" دادم.
من پس از مدتی همراهی با این جرثومه ی کثافت رژیم یعنی آریاسب باوند و پناه دادن به او و خانواده اش شامل همسر صیغه ای و پسر ۱۵ ساله و مادر پیرش به مدت ۳ ماه و همراهی با تشکیلات حزبی که خود را در پناه شاهزاده دوستی و پادشاهی خواهی پنهان کرده بود، سرانجام به ماهیت دروغین وی پی بردم و بی درنگ پس از خروج از ترکیه و ورود به سوئد، علیه وی و تشکیلات مسموم و دروغینش، دست به افشاگری گسترده زدم.
در واقع، آنچه که من در قالب افشاگری انجام دادم، نخستین جریان افشاگری علیه آریاسب باوند و گروهک تجزیه طلب اتحاد شوراها بود.
کانال افشاگری در تلگرام
برگه ی افشاگری در ف. بوک
کانال افشاگری در یوتوب
ویدیوی اعتراف ساختگی تلوزیونی مزدور آریا اسب باوند را در اینجا ببینید:
در این به اصطلاح مستند اعتراف تلوزیونی شبکه ی خبر رژیم درباره ی آریاسب باوند، تصویر من نیز نشان داده می شود که این تصویر از بخشی از یک مصاحبه ی آریاسب باوند با من و در خانه ام در ترکیه نشان داده می شود که درباره ی "نظریه توطئه" سخن می گویم. در آن هنگام، من هنوز وارد این حزب نشده بودم و سرفن به دلیل آثار ترجمه ام پیرامون نظریه ی توطئه که اختصاصن به یکی از نویسندگان و پژوهشگران بزرگ به نام جناب "دیوید آیک" می پردازد.
وی این مصاحبه را در ۴ بخش با من انجام داد که مجموعه ی این گفتگوها را می توانید در ویدیوهای زیر تماشا کنید.
بخش نخست:
بخش دوم:
بخش سوم:
بخش چارم:
آنچه که من در قالب افشاگری انجام دادم، دو بن مایه ی اصلی را شامل می شد:
- اپوزوسیون نمایی آریاسب باوند و دروغین بودن ادعای وی مبنی بر مبارزه با رژیم.
- تجزیه طلب بودن وی و تشکیلاتش.
اگر کسی می خواهد یک روند کامل از خیانت های تجزیه طلبانه ی آریاسب باوند و نیز هم زمان هم دستیش با اصلاح طلبان حکومتی را متوجه شود، تنها می تواند با بازبرد به کانال افشاگری در تلگرام، به این اسناد دسترسی پیدا کند. اسنادی که دربردارنده ی سرکردگان این گروهک برای یورش نظامی به ایران نیز می شود.
او به دروغ می گفت که با شاهزاده رضا پهلوی در ارتباط است.
به دروغ می گفت که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، بر روی شاهزاده و خانواده اش فشار می آورد و مانع از تحرکات واقعی ایشان علیه رژیم می شود.
به دروغ می گفت که یک مازنی است، در حالی که وی از خانواده های کرد تبعیدی به شمال ایران بود.
در واقع، وی از هر جنبه که مورد تفسیر و دقت قرار گیرد، پر از ابهام و دروغ است. یکی دیگر از لقب هایی که به درستی به وی داده ام نیز، "دروغگوی حرفه ای" است.
و جالب اینجاست که به خود من می گفت که در کردستان عراق با پانکردهای تروریستی که صحبت می کرده، زبان یکدیگر را به روانی متوجه می شدند !! در زرزرهای تلگرامیش (این نایز نامی است که من به سخنرانی های وی که سرفن در تلگرام و در گروه ها و کانال های حزب گفته می شد، داده ام) می گفت که پس از سرنگونی رژیم، وی قصد دارد که به ویلای جنگلیش در شهنه کلاه برود و بقیه ی عمرش را در زیر درختی که آن را "پنجه ی شیطان" می خواند، نان و ماست فقیرانه اش را بخورد.
وی در حالی که در مستی بود، این اعتراف را در نزد من کرد که پدرش که از خلبانان خائن ارتش بوده است که به فرقه ی خمینی پیوستند، یکی شوفر هوایی مورد اعتماد رژیم برای ترابری آخوندها و سرکردگان رژیم بود که نام آخوند "قرائتی" را مشخصن بر زبان آورد.
ویدیوی افشاگری و تجزیه تحلیل جناب "سعید قاسمی" از "رستاخیز سیمرغ" درباره ی جریان اپوزوسیون سازی ولایت فقیه در برون مرز و به تله انداختن کنشگران و مخالفان سیاسی اصلی رژیم:
در خلال افشاگری های گسترده ای که علیه وی انجام می دادم، پیشتر یکی به این نکته اشاره کردم که وی با اصلاح طلبان حکومتی درون رژیم در ارتباط است که مشخصن یکی از آنها با نام "روزبه مشکین خط" هفت خط می باشد. وی نیز یک زباله ی سیاسی به گفته ی خودش "اصلاح طلب تندروست" که در عین حالی که درون ایران راست راست راه می رفت، اما با آریاسب باوند کنفرانس تلگرامی راه می انداخت و برای اغفال شدگان به تله افتاده، زرزرهای نخ نما و ابلهانه می کرد.
روزبه مشکین خط که به وی نیز لقب هفت خط داده ام، یکی از مزدوران اطلاعاتی رژیم است که دو تارنمای "ایران سرفراز" و "کردستان سرفراز" را به گونه ای موازی ایجاد کرده بود تا این تصور را القا کند که کشوری به نام کردستان نیز در کنار کشور ایران وجود دارد و با این اقدام خائنانه، در واقع ادبیات تجزبه طلبی را در لوای مبارزه ی کزایی سیاسی کادو پیچ شده ی شان، به خورد مردم ساده لوح می داد.
داریوش افشار (محمد حکمت افشار)
در تاریخ ۳ اُم خورداد ماه ۲۵۷۷ برابر با ۲۳ اُم می ماه ۲۰۱۸، در مجموعه دروغ پراکنی های رژیم علیه کنشگران سیاسی حقیقی و براندازان واقعی رژیم، به اصطلاح مستندی در قالب اعترافات ساختگی معمول رژیم پخش شد که در آن، یکی از مهره های صادراتی رژیم به نام "آریاسب باوند"، نقش اولش را بازی می کرد؛ وی که من همواره از او به عناوین مختلفی چون "دلقک سیاسی"، "زباله ی سیاسی"، "باوند زاده ی حرامزاده"، "آریا اسبه" و... یاد می کردم، دبیر کل خودخوانده ی همان حزب است که به آن لقب "حزب کزا" دادم.
من پس از مدتی همراهی با این جرثومه ی کثافت رژیم یعنی آریاسب باوند و پناه دادن به او و خانواده اش شامل همسر صیغه ای و پسر ۱۵ ساله و مادر پیرش به مدت ۳ ماه و همراهی با تشکیلات حزبی که خود را در پناه شاهزاده دوستی و پادشاهی خواهی پنهان کرده بود، سرانجام به ماهیت دروغین وی پی بردم و بی درنگ پس از خروج از ترکیه و ورود به سوئد، علیه وی و تشکیلات مسموم و دروغینش، دست به افشاگری گسترده زدم.
در واقع، آنچه که من در قالب افشاگری انجام دادم، نخستین جریان افشاگری علیه آریاسب باوند و گروهک تجزیه طلب اتحاد شوراها بود.
کانال افشاگری در تلگرام
برگه ی افشاگری در ف. بوک
کانال افشاگری در یوتوب
ویدیوی اعتراف ساختگی تلوزیونی مزدور آریا اسب باوند را در اینجا ببینید:
در این به اصطلاح مستند اعتراف تلوزیونی شبکه ی خبر رژیم درباره ی آریاسب باوند، تصویر من نیز نشان داده می شود که این تصویر از بخشی از یک مصاحبه ی آریاسب باوند با من و در خانه ام در ترکیه نشان داده می شود که درباره ی "نظریه توطئه" سخن می گویم. در آن هنگام، من هنوز وارد این حزب نشده بودم و سرفن به دلیل آثار ترجمه ام پیرامون نظریه ی توطئه که اختصاصن به یکی از نویسندگان و پژوهشگران بزرگ به نام جناب "دیوید آیک" می پردازد.
وی این مصاحبه را در ۴ بخش با من انجام داد که مجموعه ی این گفتگوها را می توانید در ویدیوهای زیر تماشا کنید.
بخش نخست:
بخش دوم:
بخش سوم:
بخش چارم:
آنچه که من در قالب افشاگری انجام دادم، دو بن مایه ی اصلی را شامل می شد:
- اپوزوسیون نمایی آریاسب باوند و دروغین بودن ادعای وی مبنی بر مبارزه با رژیم.
- تجزیه طلب بودن وی و تشکیلاتش.
اگر کسی می خواهد یک روند کامل از خیانت های تجزیه طلبانه ی آریاسب باوند و نیز هم زمان هم دستیش با اصلاح طلبان حکومتی را متوجه شود، تنها می تواند با بازبرد به کانال افشاگری در تلگرام، به این اسناد دسترسی پیدا کند. اسنادی که دربردارنده ی سرکردگان این گروهک برای یورش نظامی به ایران نیز می شود.
او به دروغ می گفت که با شاهزاده رضا پهلوی در ارتباط است.
به دروغ می گفت که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، بر روی شاهزاده و خانواده اش فشار می آورد و مانع از تحرکات واقعی ایشان علیه رژیم می شود.
به دروغ می گفت که یک مازنی است، در حالی که وی از خانواده های کرد تبعیدی به شمال ایران بود.
در واقع، وی از هر جنبه که مورد تفسیر و دقت قرار گیرد، پر از ابهام و دروغ است. یکی دیگر از لقب هایی که به درستی به وی داده ام نیز، "دروغگوی حرفه ای" است.
و جالب اینجاست که به خود من می گفت که در کردستان عراق با پانکردهای تروریستی که صحبت می کرده، زبان یکدیگر را به روانی متوجه می شدند !! در زرزرهای تلگرامیش (این نایز نامی است که من به سخنرانی های وی که سرفن در تلگرام و در گروه ها و کانال های حزب گفته می شد، داده ام) می گفت که پس از سرنگونی رژیم، وی قصد دارد که به ویلای جنگلیش در شهنه کلاه برود و بقیه ی عمرش را در زیر درختی که آن را "پنجه ی شیطان" می خواند، نان و ماست فقیرانه اش را بخورد.
وی در حالی که در مستی بود، این اعتراف را در نزد من کرد که پدرش که از خلبانان خائن ارتش بوده است که به فرقه ی خمینی پیوستند، یکی شوفر هوایی مورد اعتماد رژیم برای ترابری آخوندها و سرکردگان رژیم بود که نام آخوند "قرائتی" را مشخصن بر زبان آورد.
ویدیوی افشاگری و تجزیه تحلیل جناب "سعید قاسمی" از "رستاخیز سیمرغ" درباره ی جریان اپوزوسیون سازی ولایت فقیه در برون مرز و به تله انداختن کنشگران و مخالفان سیاسی اصلی رژیم:
در خلال افشاگری های گسترده ای که علیه وی انجام می دادم، پیشتر یکی به این نکته اشاره کردم که وی با اصلاح طلبان حکومتی درون رژیم در ارتباط است که مشخصن یکی از آنها با نام "روزبه مشکین خط" هفت خط می باشد. وی نیز یک زباله ی سیاسی به گفته ی خودش "اصلاح طلب تندروست" که در عین حالی که درون ایران راست راست راه می رفت، اما با آریاسب باوند کنفرانس تلگرامی راه می انداخت و برای اغفال شدگان به تله افتاده، زرزرهای نخ نما و ابلهانه می کرد.
روزبه مشکین خط که به وی نیز لقب هفت خط داده ام، یکی از مزدوران اطلاعاتی رژیم است که دو تارنمای "ایران سرفراز" و "کردستان سرفراز" را به گونه ای موازی ایجاد کرده بود تا این تصور را القا کند که کشوری به نام کردستان نیز در کنار کشور ایران وجود دارد و با این اقدام خائنانه، در واقع ادبیات تجزبه طلبی را در لوای مبارزه ی کزایی سیاسی کادو پیچ شده ی شان، به خورد مردم ساده لوح می داد.
از این دست پستینه ها در اطراف باوند زاده بسیار بودند. یکی دیگر از این دست موجودات، فردی به نام "پیمان سلاحی" ساکن سوئد است که پیشتر با وی در ترکیه و از راه فردی به نام "غلامرضا محمدی" آشنا شده بود، که به تحریک آریاسب باوند و بدان علت که به پس از افشاگری بی درنگ من، در هنگامی که تازه به سوئد آمده بودم، تصویر مرا در ف. بوک شخصی خود منتشر می کند و از من به عنوان "یکی از مزدوران و جاسوسان رژیم" نام می برد !!
دیروز برای من و امروز دیگر برای همه مشخص شده است که مزدور واقعی رژیم کیست و چگونه مزدوران اطلاعاتی و بی سواد و البته لات و اوباش رژیم همچون آریاسب باوند، به قصد میهن ستیزی و تجزیه ی خاک پاک ایران، نه تنها در قالب مبارز سیاسی فرو می روند، بلکه چون گرگی در رخت میش، به هر رنگی نیز درمی آیند که یکی از نقش های اصلی آریاسب باوند این بود که جریان های خشونت طلب که خواهان مبارزه با رژیم هستند را به شاهزاده ی عزیز میهن منسوب کند تا از این رهگزر، پادشاهی خواهان برانداز ولایت فقیه را نیز در سلک خائنان و تجزیه طلبانی چون کومله و دمکرات و مجاهدین خائن خلق، در دیدگاه مردم جا اندازی کند که با هوشیاری شورای ملی ایران به رهبری وقت شاهزاده رضا پهلوی، ماهیت این مزدور افشا و در بیانیه ای بر مزدور بودن او تاکید می شود:
افزون بر این که شرح مفصلش پیشتر در افشاگری تلگرام رفته است، چندین بار از شاهزاده رضا پهلوی، مشخصن درباره ی آریاسب باوند و حزب کزایی اتحاد شوراها پرسش می شود و ایشان هر بار می گوید که آنها را نمی شناسد و مشکوک هستند و نباید به آنها پیوست یا به آنها اعتماد کرد:
و این یورش های اپوزوسیون مردمی و برانداز جمهوری اسلامی است که نفوذیان جمهوری اسلامی را شناسایی و رسوا می کند.
در یان باید این نکته را نیز بیفزایم که با توجه به شناخت شخصی که از مزدور رژیم آریایب باوند، همه ی رفتارها و سخنان و حرکات و سکنات وی در نمایش تلوزیونی رژیم، هم حساب شده بود و هم وی به خوبی نقش خود را بازی می کند و به گفته ی خودش، همیشه رگ لاتیش بر سر جایش باقی است !! من با ایجاد جریان افشاگری علیه این مزدور رژیم، تمام تلاشم را کردم تا نگزارم گنجشک را به جای قناری رنگ کرده و به مردم بیندازند، اما افسوس که هزاران و هزاران نفر بیشعور سیاسی در این مرز و بوم الله زده زندگی می کنند که تا لحظه ی آخر که هیچ، هتا هم اکنون هم باور ندارند که تا گردن کلاه سرشان رفته است !!
نظرات