رد شدن به محتوای اصلی

یک تروریست تجزیه طلب پان عرب، هم فرتورهای شاهان ایران ساز پهلوی و هم خمینی حرامزاده را به آتش کشید

در حالی که مبارزات مردم ما علیه رژیم ولایت فقیه به اوج خود رسیده است و رژیم شاهد تظاهرات ماهانه و بلکه هفتگی در شهرهای گوناگون کشور است و هم زمان بحران مشروعیت رژیم آخوندی در ابعاد جهانی نیز، با رویکرد تازه ی دانلد ترامپ در خروج از برجام و اجرای تحریم های فلج کننده علیه رژیم، افت شدیدی کرده و تحریم ها با کیفیت و کمیت بیشتری اعمال می شوند، اما مشتی انگل و فرصت طلب نیز وجود دارند که به گزاف خود را مبارز سیاسی نام گزاشته اند.

یک تروریست تجزیه طلب پان عرب، هم فرتورهای شاهان ایران ساز پهلوی و هم خمینی حرامزاده را به آتش کشید
این ریز موجودات، همان دشمنان قدیمی و سوگند خورده ی ایران هستند که در ایران زاده شده اند، اما هرگز خود را ایرانی و مدیون ایران نمی دانند. پدران و مادران اینان، خائنانی بودند که با مهر ایرانی گری نابجای فرهنگ و تمدن پارسی ما روبرو شدند و توانستند تخم حرام کینه و نفاق خود در دشمنی با آب و خاک ایران عزیز را، در خاک کشورمان بزایند و اینگونه ما ایرانیان اجازه داده ایم که دشمنان ما و کشورمان، چون ماری در آستینمان به وجود بیایند.

در ویدیویی که در زیر گزاشته می شود، یک ریز موجود تجزیه طلب پان عرب را می بینید که در برابر پرچم جعلی و کزایی گروهک تروریستی و تجزیه "تضامن" از پان عرب های نژاد پرست، فرتورهای اعلا حضرتان رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه پهلوی را به آتش می کشد.

نکته ی جالب تر اینست که این حرامزاده ی الله پرست عرب، فرتور خمینی حرامزاده را نیز در پایان به آتش می کشد تا با این کار، ماهیت واقعی خود و همپالگی هایش را از سوی خودش رسوا کرده باشد؛ بدین معنی که دشمنی این دله های تجزیه طلب، نه حکومت شاهنشاهی مشروطه ی ایران و نه جمهوری خونریز اسلامی است، بلکه آنها با ایرانیان و یکپارچگی سرزمینمان مشکل بنیادی و اساسی دارند و نسبت به تمدن ما و زبان ما و تمامیت ارضی ما رشک می برند و منتظرند تا در صورت به وجود آمدن کوچک ترین روزنه و فرصتی، انگل وارانه علیه تمامیت ارضی کشورمان اقدام کنند.


این ویدیو، شاهکاری از افشاگری ماهیت تجزیه طلبان است. چهره ی واقعی این حرامزادگان عفونی در زیر پوست ایرانشهری، هتا برای هر کس که خود را به خواب زده است نیز، گواهی است بر دشمنی آنان با ایران و این یک اتمام حجت به همه ی آنهایی است که خودشان را به کوچه ی علی چپ می زنند، مانند مجاهدین خادن خلق.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د