رد شدن به محتوای اصلی

فرقه ی رجوی، عامل انفجار نخست وزیری در تهران را به رژیم جمهوری اسلامی لو داد

ترور ایرانی ساکن هلند،  کار جمهوری اسلامی بود. فرقه ی رجوی که بوی کباب آمریکایی و بازگشت به ایران را احساس کرده بود، برای آسوده شدن از اتهامات اثبات شده و پر مایه ی تروریستی، هموند اصلی متهم به انفجار نخست وزیری در تهران را که در پیگرد پلیس جهانی بود، به جمهوری اسلامی لو داد تا ترور شود.


پس از این بود که جمهوری اسلامی در دسامبر ۲۰۱۵، شخصی به نام سپنج (مستعار) "علی معتمد" که سپس مشخص شد همان "محمد رضا کلاهی" هموند گروهک تروریستی "مجاهدین خلق" بوده است را، در شهر "آلمره"ی هلند و در برابر خانه اش ترور کرد. شخصی به نام علی معتمد که در پانزدهم دسامبر ۲۰۱۵ در شهر آلمره هلند به قتل رسید، همان محمد رضا کلاهی از هموندان مجاهدین خلق بود که در سال ۱۹۸۱ و در آغازه های به قدرت رسیدن رژیم آخوندی، در انفجار نخست وزیری در تهران دست داشت.

دادگاهی در هلند تایید کرد که علی معتمد به احتمال بسیار، همان محمد رضا کلاهی و مسئول انفجار نخست وزیری در ایران بوده است. نشریه ی هلندی"Rtlnieuws" می نویسد در این انفجار هفتاد تن کشته شدند که تکراری به جز همان ادبیات کزایی و اسلامی رژیم به منظور هم دردی کردن با لاشه مرده های عرب روزهای تاسوآ و آشورا نیست.

محمد رضا کلاهی در آغازه های سال ۱۹۹۰، زندگی تازه ای را با نام جعلی علی معتمد و به عنوان پناهنده در هلند آغاز کرده بود و تا سال ۲۰۱۵، به شکل پنهانی و به عنوان برق کش، یک زندگی آرام را می گزراند تا اینکه دوستان دسیسه باز و آمران ترور، او را نیز تاخت زده و به نیم بها فروختند.


به نوشته ی نشریه "Het Parool"، علی معتمد به طور قطع می تواند همان "محمد رضا کلاهی صمدی" مظنون اصلی انفجار ستاد نخست وزیری در ایران در ۷ اُم تیر ماه ۱۳۶۰ برابر با ۲۸ ژون ۱۹۸۱ باشد که به شکلی غیابی به مرگ محکوم شده بود. کلاهی از سوی پلیس جهانی نیز زیر پیگرد بود. محمد رضا کلاهی در خارج ازدواج کرده، اما بیوه ی او هرگز به هویت واقعی او پی نبرده بود.

همسر وی می گوید که رژیم جمهوری اسلامی، در کشتن شوهرش دست داشته است. همسر علی معتمد یا همان محمد رضا کلاهی می گوید که از هویت واقعی شوهرش خبر نداشته است. دو متهم به قتل که از آنان نامی برده نشده است، در دادگاه "للیستاد" (Lelystad) حضور داشتند.

ترجمه: فرامرز دادرس
منبع

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د