امروز دیگر تقریبن همه ی ایرانیان، هتا آنها چون خودم که فکر جنگ برایشان دور بود، به این باور رسیده اند که جنگ برای ایران امری محتمل تر از همیشه است و دیر یا زود، کشور ما به واسطه ی پلیدی جمهوری اسلامی و زورگویی دشمنان سوگند خورده ی ایران، به جنگی دیگر کشیده خواهد شد.
امروز که هنوز حافظه ی تاریخی مردم توان یادآوری جنگ های ویرانگر جهانی و نیز جنگ های ایران و روس و درگیری های نیروهای ملی میهن پرست با اشغالگران انگل ستان و روس را ندارد، در ورطه ی هلاکی دیگر افتاده ایم و آن سایه ی سیاه جنگی دیگر است و این بار همه ی جهان اسلام و جهان غرب، در برابر ایران خواهند ایستاد. همان دشمنان تاریخی و سوگند خورده ای که تاکنون بارها با ایجاد جنگ ها و قحطی ها و انقلاب ها و آشوب ها، همیشه کشور ما را دستخوش ویرانی و پس رفتگی کرده اند.
سخت است پذیرفتن این نکته که این حافظه ی تاریخی برای مردم بی تفاوت ایران، ارزشی ندارد، اما با خون و جان خود بهای آن را پرداخت خواهند کرد.
زمانی بود که فلان آخوند اصفهانی و فلان آخوند کاشانی که کلان شیادان مرجع تقلید میمون های الله پرست بودند، خشتک اسلام را جمع کرده و از عراق به ایران کوچیدند و سیلی به صورت شاه قجر شکست علی شاه زدند که چه نشسته ای بی غیرت که روس ها ناموس مسلمین را هتک حرمت می گنند و فریاد وا اسلاما سردادند و آن شاه پست و فرومایه، آن شاه ایران بر باد ده زراندوز زن باره ی خائن و فاسد، به همین گفتار بود که تاژ و تخت خود را در کف اراده ی آخوندهای مرتجع گزاشت، به روسیه تاخت و جنگ دوم ایران و روسیه را برای ۱۰ سال ادامه داد و سرانجام با "نرمشی قهرمانانه" و الله اکبر گویان، در حالی زرخیزترین ممالک ایران را برای همیشه به دشمن شمالی واگزار کرد، خشتک اسلام را به دهان گرفت و بر تخت پادشاهی ایران، به گزاف تکیه زد.
از آن روزگار شوم که نزدیک به دو سده می گزرد، تا به امروز که ایران را به زور رخت حقیر اسلام پوشانده اند، این امت همیشه در صحنه بوده اند که بنا به گفته ی زنده یاد کسروی تبریزی شهید، در عین اسلام پناهی و الله زدگی و بی تفاوتی نسبت به ایرانی گری و عرق ملی و و شرف میهنی، روزگاری که روس ها در آذربایجان سر آزادی خواهان مشروطه چی را به سر دار می کشیدند، این الله زدگان خوک صفت در دو کوچه پایین تر مشغول عر زدن برای اوسین سگ توله ای بودند که هزار و بوق سال پیش از آن به دست پسران اموی خویش به هلاکت رسیده بود.
این وضعیت هرگز دگرگون نشد و بدتر از آن، خیانت پیشگانی که همیشه در ایران زیسته و حسابی پرورده شده اند، دری تازه تر نسبت به خیانت به این ملت گشودند و جد اندر جد یا هوادار انگل ها بودند یا روس ها یا عرب ها یا ترک ها. هرگز ایرانی نبودند و هرگز ایرانی نشدند، هر چند برای سده ها و بلکه بیش از هزار سال بود که در این کشور می زیستند.
امروز نیز همان دشمنان کهن، برای یورش و نابودی ایران له له می زنند و ثانیه شماری می کنند که کی جنگ آغاز می شود و کی تحریکاتی که کرده اند، با خشم مزدوران وحشی ولایت فقیه پاسخ داده می شود تا بلکه ایران به جنگ کشیده شود و نقشه ی خود را عملی کنند.
برای ایرانیان، چه جنگ دربگیرد و چه درنگیرد، یک باخت اساسی وجود دارد. برای عنصر ایرانی این یک تحقیر و یک سرافکندگی است که اگر جنگ به خود نبیند، همه ی آنچه که آمریکا و اسراییل می گویند را باید در برجام اتمی و موشکی و بدون عذر و بهانه بپذیرد تا دلارش به ۱۰ هزار تومان نرسد و اگر جنگ دربگیرد، آخوندها هم ایران را نابود خواهند کرد و هم سر آخر به مانند آنچه در قرارداد ننگین ترکمانچای کردند، به زیر بار هر آنچه که آنها به او تحمیل می کنند، خواهند رفت. اما این بار دیگر هم خوزستان از دست رفته است و هم کردستان !!
بیدار شدن مردم ایران هم دیگر ضروری نیست، کار از کار گزشته؛ بخوابید و خوش باشید که در طریقت شما کافری است رنجیدن !!
همین جستار در کیهان سوئد
امروز که هنوز حافظه ی تاریخی مردم توان یادآوری جنگ های ویرانگر جهانی و نیز جنگ های ایران و روس و درگیری های نیروهای ملی میهن پرست با اشغالگران انگل ستان و روس را ندارد، در ورطه ی هلاکی دیگر افتاده ایم و آن سایه ی سیاه جنگی دیگر است و این بار همه ی جهان اسلام و جهان غرب، در برابر ایران خواهند ایستاد. همان دشمنان تاریخی و سوگند خورده ای که تاکنون بارها با ایجاد جنگ ها و قحطی ها و انقلاب ها و آشوب ها، همیشه کشور ما را دستخوش ویرانی و پس رفتگی کرده اند.
سخت است پذیرفتن این نکته که این حافظه ی تاریخی برای مردم بی تفاوت ایران، ارزشی ندارد، اما با خون و جان خود بهای آن را پرداخت خواهند کرد.
زمانی بود که فلان آخوند اصفهانی و فلان آخوند کاشانی که کلان شیادان مرجع تقلید میمون های الله پرست بودند، خشتک اسلام را جمع کرده و از عراق به ایران کوچیدند و سیلی به صورت شاه قجر شکست علی شاه زدند که چه نشسته ای بی غیرت که روس ها ناموس مسلمین را هتک حرمت می گنند و فریاد وا اسلاما سردادند و آن شاه پست و فرومایه، آن شاه ایران بر باد ده زراندوز زن باره ی خائن و فاسد، به همین گفتار بود که تاژ و تخت خود را در کف اراده ی آخوندهای مرتجع گزاشت، به روسیه تاخت و جنگ دوم ایران و روسیه را برای ۱۰ سال ادامه داد و سرانجام با "نرمشی قهرمانانه" و الله اکبر گویان، در حالی زرخیزترین ممالک ایران را برای همیشه به دشمن شمالی واگزار کرد، خشتک اسلام را به دهان گرفت و بر تخت پادشاهی ایران، به گزاف تکیه زد.
از آن روزگار شوم که نزدیک به دو سده می گزرد، تا به امروز که ایران را به زور رخت حقیر اسلام پوشانده اند، این امت همیشه در صحنه بوده اند که بنا به گفته ی زنده یاد کسروی تبریزی شهید، در عین اسلام پناهی و الله زدگی و بی تفاوتی نسبت به ایرانی گری و عرق ملی و و شرف میهنی، روزگاری که روس ها در آذربایجان سر آزادی خواهان مشروطه چی را به سر دار می کشیدند، این الله زدگان خوک صفت در دو کوچه پایین تر مشغول عر زدن برای اوسین سگ توله ای بودند که هزار و بوق سال پیش از آن به دست پسران اموی خویش به هلاکت رسیده بود.
این وضعیت هرگز دگرگون نشد و بدتر از آن، خیانت پیشگانی که همیشه در ایران زیسته و حسابی پرورده شده اند، دری تازه تر نسبت به خیانت به این ملت گشودند و جد اندر جد یا هوادار انگل ها بودند یا روس ها یا عرب ها یا ترک ها. هرگز ایرانی نبودند و هرگز ایرانی نشدند، هر چند برای سده ها و بلکه بیش از هزار سال بود که در این کشور می زیستند.
امروز نیز همان دشمنان کهن، برای یورش و نابودی ایران له له می زنند و ثانیه شماری می کنند که کی جنگ آغاز می شود و کی تحریکاتی که کرده اند، با خشم مزدوران وحشی ولایت فقیه پاسخ داده می شود تا بلکه ایران به جنگ کشیده شود و نقشه ی خود را عملی کنند.
برای ایرانیان، چه جنگ دربگیرد و چه درنگیرد، یک باخت اساسی وجود دارد. برای عنصر ایرانی این یک تحقیر و یک سرافکندگی است که اگر جنگ به خود نبیند، همه ی آنچه که آمریکا و اسراییل می گویند را باید در برجام اتمی و موشکی و بدون عذر و بهانه بپذیرد تا دلارش به ۱۰ هزار تومان نرسد و اگر جنگ دربگیرد، آخوندها هم ایران را نابود خواهند کرد و هم سر آخر به مانند آنچه در قرارداد ننگین ترکمانچای کردند، به زیر بار هر آنچه که آنها به او تحمیل می کنند، خواهند رفت. اما این بار دیگر هم خوزستان از دست رفته است و هم کردستان !!
بیدار شدن مردم ایران هم دیگر ضروری نیست، کار از کار گزشته؛ بخوابید و خوش باشید که در طریقت شما کافری است رنجیدن !!
همین جستار در کیهان سوئد
نظرات