پومپئو وزیر امور خارجه ی آمریکا، دوازده شرط را برای رژیمی تعیین کرده است که برای هتا در اوج مذاکرات با شیطان بزرگ هم حاضر نشد از سوریه و لبنان و یمن واپس بتمرگد، در حالی که هنوز داعش در قدرت بود و تکلیف سوریه به این روشنی معلوم نشده بود و قلدر جهان یعنی آمریکا به اضافه ی دیگر همپالگی هایش هتا سوسگ پیر منطقه یعنی جنده خانه ی ترکیه نیز، با سردمداران جنگ طلب جهانی هم کاسه شده بودند که بشار اسد یالا باید برود !!
این یالا باید برود برای ما ایرانیان نیز بسیار آشناست. مشتی اپوزوسیون پلاستیکی که در دخمه های خود ماحت به زمین نشسته اند و مقاله درمانی می کنند که رژیم باید همین الان برود و چهل سال طول کشیده و نه اینها توانستند غلطی بکنند و نه رژیم با پخ این اوباش فضای مجازی بر خودش لرزید.
دیدیم که بشار اسد هم سر جایش تمرگید، همانگونه که جمهوری اسلامی هم چنگال خونینش را از تن ایرانیان بیرون نکرد. اساسن رژیم های سرکوبگر و آدمخوار در خاور میانه بقا می یابند، به ویژه اگر پشتیبانی چون روسیه را داشته باشند و هر بی شعور سیاسی دیگری هم هتا این را باید متوجه شده باشد که دادگری و عدالتی در کار نیست و همیشه کارها با زور و قدرت به پیش می رود.
از این گزشته، باد پومپئو نیز خواهد خوابید و این پمپ پر از باد، به زودی فشار خالی خواهد کرد و همه خواهند دید که زرزرهایی از این دست نه تنها موجب وحشی گری بیشتر رژیم خواهد شد، که از این پس انزوای سیاسی بیشتر آمریکا را در پیش خواهد آورد و جمهوری اسلامی لاس های اقتصادیش را با دیگرانی چون چین و روسیه خواهد زد و از دید رژیم هم البته گور پدر مردم ایران !!
اینکه جمهوری اسلامی خیلی غلط ها را نباید بکند، یک چیز است که درست هم هست، اما اینکه جمهوری اسلامی چگونه دستانش در صدور تروریسم و اعمال سرکوب و فشار بر مردم ایران کوتاه خواهد نیز، امر دیگری است که ایالات دمکراته ی ینگه دنیا، "هرگز" تحریمی را علیه رژیم به خاطر زیر پا گزاشتن حقوق بشر اعمال نکرده است و این تحریم ها همگی جنبه های اقتصادی و سیاسی و نظامی داشته اند؛ بدین معنی که آمریکا در کردار نه دلش برای مردم ایران سوخته است و نه قدرت حل و فصل معضلش با جمهوری اسلامی از راه جنگ را دارد، چرا که اگر می توانست به ایران یورش بیاورد، کشور ما را به مانند افغانستان و عراق و لیبی با خاک یکسان می کرد.
اما نکته ای که همیشه در اولویت هر ایرانی میهن پرستی است، ایران است، آن هم بدون توجه به نوع حکومت. آمریکا همیشه خواستار آن بوده است که نیروهای دست راستی خود یعنی اصلاح طلبان حکومتی را در ایران بر سر کار بیاورد و اسولن منظور آمریکا در غایت خود از ادبیان سرنگونی جمهوری اسلامی، چیزی نیست به جز کنار زدن همیشگی طیف موسوم به اصولگرایان سنتی و وابسته به روسیه که خامنه ای و سپاه را شامل می شود.
از اینرو، هم دستی مجاهدین خائن خلق با آمریکا در جهت سرنگونی، رویکرد مشترکی است که در سه طیف آمریکایی، فرقه ی رجوی و اصلاح طلبان حکومتی وجود دارد و آن جز "جمهوریت" رژیم نیست و آمریکا با پول عرعربستان و لولوخورخوره ی اسراییل و ستون پنجم جمهوری اسلامی یعنی مجاهدین، آخوندها را به عنوان تنها دیکتاتورهای رژیم تمامیت خواه جمهوری اسلامی، سرنگون می خواهد و هدف از طرح دوازده گانه ی پمپئو نیز برای فشار بر بنیه ی دفاعی کشور، بدین دلیل است که بتواند دست عرعربستان و اسراییل در یورش نظامی احتمالی به ایران را باز کرده و در موضع برتر قرار دهد.
از اینرو، آنچه که ایران هرگز تسلیم آن نشده و نخواهد شد، چه در زمان شاهنشاه فقید ایران سازمان و چه در جمهوری اسلامی، اینست که بنیه ی نظامی کشور تضعیف و در نتیجه مرزهای آبی و خاکی کشور در معرض تهدید و تعرض قرار گیرند.
این یالا باید برود برای ما ایرانیان نیز بسیار آشناست. مشتی اپوزوسیون پلاستیکی که در دخمه های خود ماحت به زمین نشسته اند و مقاله درمانی می کنند که رژیم باید همین الان برود و چهل سال طول کشیده و نه اینها توانستند غلطی بکنند و نه رژیم با پخ این اوباش فضای مجازی بر خودش لرزید.
دیدیم که بشار اسد هم سر جایش تمرگید، همانگونه که جمهوری اسلامی هم چنگال خونینش را از تن ایرانیان بیرون نکرد. اساسن رژیم های سرکوبگر و آدمخوار در خاور میانه بقا می یابند، به ویژه اگر پشتیبانی چون روسیه را داشته باشند و هر بی شعور سیاسی دیگری هم هتا این را باید متوجه شده باشد که دادگری و عدالتی در کار نیست و همیشه کارها با زور و قدرت به پیش می رود.
از این گزشته، باد پومپئو نیز خواهد خوابید و این پمپ پر از باد، به زودی فشار خالی خواهد کرد و همه خواهند دید که زرزرهایی از این دست نه تنها موجب وحشی گری بیشتر رژیم خواهد شد، که از این پس انزوای سیاسی بیشتر آمریکا را در پیش خواهد آورد و جمهوری اسلامی لاس های اقتصادیش را با دیگرانی چون چین و روسیه خواهد زد و از دید رژیم هم البته گور پدر مردم ایران !!
اینکه جمهوری اسلامی خیلی غلط ها را نباید بکند، یک چیز است که درست هم هست، اما اینکه جمهوری اسلامی چگونه دستانش در صدور تروریسم و اعمال سرکوب و فشار بر مردم ایران کوتاه خواهد نیز، امر دیگری است که ایالات دمکراته ی ینگه دنیا، "هرگز" تحریمی را علیه رژیم به خاطر زیر پا گزاشتن حقوق بشر اعمال نکرده است و این تحریم ها همگی جنبه های اقتصادی و سیاسی و نظامی داشته اند؛ بدین معنی که آمریکا در کردار نه دلش برای مردم ایران سوخته است و نه قدرت حل و فصل معضلش با جمهوری اسلامی از راه جنگ را دارد، چرا که اگر می توانست به ایران یورش بیاورد، کشور ما را به مانند افغانستان و عراق و لیبی با خاک یکسان می کرد.
اما نکته ای که همیشه در اولویت هر ایرانی میهن پرستی است، ایران است، آن هم بدون توجه به نوع حکومت. آمریکا همیشه خواستار آن بوده است که نیروهای دست راستی خود یعنی اصلاح طلبان حکومتی را در ایران بر سر کار بیاورد و اسولن منظور آمریکا در غایت خود از ادبیان سرنگونی جمهوری اسلامی، چیزی نیست به جز کنار زدن همیشگی طیف موسوم به اصولگرایان سنتی و وابسته به روسیه که خامنه ای و سپاه را شامل می شود.
از اینرو، هم دستی مجاهدین خائن خلق با آمریکا در جهت سرنگونی، رویکرد مشترکی است که در سه طیف آمریکایی، فرقه ی رجوی و اصلاح طلبان حکومتی وجود دارد و آن جز "جمهوریت" رژیم نیست و آمریکا با پول عرعربستان و لولوخورخوره ی اسراییل و ستون پنجم جمهوری اسلامی یعنی مجاهدین، آخوندها را به عنوان تنها دیکتاتورهای رژیم تمامیت خواه جمهوری اسلامی، سرنگون می خواهد و هدف از طرح دوازده گانه ی پمپئو نیز برای فشار بر بنیه ی دفاعی کشور، بدین دلیل است که بتواند دست عرعربستان و اسراییل در یورش نظامی احتمالی به ایران را باز کرده و در موضع برتر قرار دهد.
از اینرو، آنچه که ایران هرگز تسلیم آن نشده و نخواهد شد، چه در زمان شاهنشاه فقید ایران سازمان و چه در جمهوری اسلامی، اینست که بنیه ی نظامی کشور تضعیف و در نتیجه مرزهای آبی و خاکی کشور در معرض تهدید و تعرض قرار گیرند.
نظرات