رد شدن به محتوای اصلی

اپوزوسیون پلاستیکی از جنس بکن توش بگو آخ جون

برخی هستند که خیال برشان داشته دارند با رژیم مبارزه می کنند؛ اما خوب که به دستاردشان نگاه می کنی، جز چند گل به خودی اعلا و مضحکه قرار گرفتن از سوی رژیم، دستاورد دیگری نداشته اند. در واقع رژیم بیشتر از آنکه بتواند از بیرون به اپوزوسیون ضربه بزند، با برجسته کردن دلقک ها و بیماران گوناگون روانی، از درون به اپوزوسیون آسیب زده است.



اینکه اپوزوسیون ایرانی باید آسیب شناسی شود، جای هیچ شکی نیست و اینکه هتا مردم ما در مقیاسی کلان و ملیونی، هتا تشخیص آدم های جعلی از اصل را ندارند و میان مزخرف گویان رنگ و وارنگ اپوزوسیون نما دست به دست می شوند، یک واقعیت مسلم است که نمونه ی آغازین آن را شاید بتوان موجود دلقکی به نام "هخا" برشمرد. اما بسیاری فکر کردند که این فریب، یک بار بیشتر نخواهد بود !!

اما جماعت احمق و دله موش های سیاسی نما، از این سوراخ بارها گزیده شده اند و باورتان نخواهد شد، اما باز هم از همان سوراخ گزیده خواهند شد. این ویژگی افرادی است که به صورت چکیده، مشتی دلقک سیاسی هستند که عقده های زمان کودکی و عقده های جنسی خود را به شکلی روان پریشانه و عصبی، در یک روند با ظاهر اعتراضی داد و بیداد می کنند تا دلشان خنک شود و چون این از سر بگزشت و پس از مدتی دوباره بیماری کهنه عود کرد، باز همان آش و همان کاسه.



ویژگی همه ی این دلقک های مجازی، یکی بی سوادی آنهاست و دیگری زیاده گویی  پر حرفی، در عین آنکه ادعایشان ماتحت آسمان را هم جر داده و با استفاده از واژگان قلمبه سلمبه و زرزرهای نخ نمای آریایی و نام بردن از کورش و داریوش و بازی کردن در استخر لجنی که پان ایرانیسم حکومتی برای آنها برساخته است، تلاش می کنند تا خود را موجه و متشخص نشان دهند و چنان کراوات را سفت بسته اند که آدم می پندارد انقریب است که مادر مرده سقط شود !!

یکی در دانمارک نشسته و آشپز است و چون فناوری این امکان را دست این لوده داده که زر مفت بزند، ساعت ها روبروی گوشیش می نشیند و به قول خود عربش لایو می دهد. یکی دیگر می خواهد با آریا اسبه بازی هایش رژیم را سرنگون کند و یکی دیگر از آمریکا کون گشاد زن باز دختر فریبش را با زاویه ی سیاوش امانیه ای تنگ می کند و برای اجرای پایانی نمایش رژیم، از آمریکا به کردستان عراق می رود تا این نمایش آریا اسبه ای را کلید بزند !!

یکی دیگر میله ی پرچم را از پشت زین به ماتحتش فرو کرده و "سفر عشق" می رزمد و چنان شخصیت کس مغزی از خودش نشان می دهد که همه هتا مخالفان هم بپندارند که وی یک کس خل است، مبادا دستش رو شود که مزدور رژیم است !!

آریا بازی های پروفسور بغکام خردکام با ایرانشهر (پان ایرانیست خجالتی) ماله کش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:


اینکه این همه موجود دله موش وجود دارند که سر کار می روند و بازی می خورند، برای اپوزوسیون برانداز حکم یک فرصت را دارد و اینجاست که این تهدید را باید به فرصت تبدیل کرد و این دله موش های کودن کون مغز را شناسایی و آنها را برای همیشه کنار گزارد. در واقع نه تنها نباید از جمهوری اسلامی به خاطر نمایش هایی از این دست شکایت کرد، بلکه باید از آنها سپاسگزار هم بود که ما را متوجه کرم هایی که درون اپوزوسیون نشسته اند، آگاه می سازند. پس گله و شکایت از دشمن غدار و خونریز و هوشمند را کنار بگزارید و کون گوساله های هیچی نفهم این اپوزوسیون جعلی و پلاستیکی را با ریسمان تدبیر و اتحاد، تسبیح و به سجاده ی ولایت فقیه پرتاب کنید.

البته این را هم از دست ندهید که کرکر خنده است:







نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د