رد شدن به محتوای اصلی

شیر یا خط با ترامپ

این هم از برجام. برجام که پول می گرفتی یک عمر، دیدی که چگونه بدت عاقبت فرجام گرفت ؟؟


در گزشته قاترها پر می کردند از نامه و می فرستند به هندوستان و بنگاله که فلان شاه آنجا را ستایش کنند و به به و چه چه روانه اش کنند و کلی هدایا. هیچ رعیتی هم نه می فهمید چه دارد می شود و نه قرار بود بفهمد و نه سرش برای این کارهای بی مقدار حکومتی درد می کرد که دستمالش ببندد !! تشیع صفوی اینگونه بر خر مراد می تاخت و بر گرده رعیت پالان انداخته بود و با آش نزری و زرزر روضه پشت دروازه ی بسته ی اصفهان، سپاه اوغان را از خداوند می خواست که دور کناد !!

امروز اما نامه های رسمیه را سوار قاتر و شتر نمی کنند، بار ظریف الظرفا می کنند و با هیکل خندان چون خیک گه، وی را مانند مصدق افلیج بر چرخی می نشانند که یعنی فنر کمرش...

به جای آن همه عریضه طولی نویسی و فدایت شوم ها، ظریفه می رود و برجام نویسی را سال ها به درازا می کشد؛ اما این درازا کجا و آن درازا کجا !! آن درازا را کمیتی قائل است و این درازا را کیفیتی و امروز همه دیگر می دانند که رعیت را هم به کمیت کار است و هم به کیفیت. می توان همچنان کمیت بی کیفیت را از همان شرق از چین و ماچین وارد کرد، اما کیفیت را نمی توان با محتوای خاک بر سری و ادا و اطوار درآوردن آخوندی و سرخ کردن صورت با سیلی برجام، بالا برد. چون وقتی پشمکی و پوشالی باشد، یکی مانند ترامپ پیدا می شود و فوتش می کند و می ریزد.



اکنون بفرمایید بروید قانون جنایات و مکافات خود را در تویله ی مجلستان به آتش بکشید و در ضمن منتظر پرتاب موشکی نرخ دلار به ۱۰ هزار تومان هم باشید. دارم از خود می پرسم یعنی قرار است هنوز مردم این وضعیت رقت بار را همچنان تحمل کنند ؟! عجب دنده ی پهنی !!

خب اسراییل که کوکش کوکست و یک روز در میان رژیم را انگلکی می دهد که بیا و به من حمله کن. رژیم هم هیچ بدش نمی آید سر شاخ شود، اما پیش خود دو دو تا چارتایی می کند و می بیند که وضعیتش از درون و بیرون و اقتصاد و نیروهای زمینگیر شده ی سوریه و موشک های ترکیده، خیت خیت است. در انتظار فرصت مناسب است که یک کاری دست اسراییل بدهد. دیروز دو تا موشکش را در هوای سوریه ترکاند که با آن هواپیما می شود سه تا. اما اسراییل که نمی تواند برای همیشه تب داشته باشد و آماده باش جنگی بگیرد که کی حزب الله و جمهوری اسلامی به او یورش می آورند. پس بازی باید از راه اروپا پی گرفته شود و منجیان بشریت از در حقوق بشر و حقوق حقوقی منافع اقتصادی تامه ی قاره ی سبز، پا پیش بگزارند و یک خاکی بر سر همه بکنند.


بفرمایید وسط خیابان، چند کمر قر بدهید.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د