رد شدن به محتوای اصلی

نه به جنگ، آری به ایران قدرتمند

شرایط دوازده گانه ی پومپو را آیت الله بی بی سی هم پوشش خبری زنده داد و در حالی که مترجمش می گفت ایرانیان، قطعن منظورش خود مزدور و گروه ضد ایرانی آیت الله بی بی سی نبود.


اما پومپئو در حالی هدف این دولت را همراهی با خواست مردم ایران در برابر رژیم عنوان می کند که هتا یک بار هم کوچک ترین اشاره ای به براندازی رژیم و سرنگونی ولایت فقیه نکرد، بلکه واروونه ی آن، سخن از گفتگو و لاس سیاسی یا همان دیپلماسی زد. البته پاسخش را هم خیلی ساده گرفت و سخنگوی دولت روباه بنفش اعلام کرد که: "آمریکایی ها شایسته ی مذاکرخه ی دوباره نیستند".

این بدان معنی است که آمریکا از یکسو شرایط دوازده گانه ای را مطرح می کند که همانگونه که پیشتر گفتم، یک اعلام جنگ است و از سوی دیگر لات دیگر منطقه یعنی جمهوری اسلامی هم سرش برای دعوا درد می کند. این میان مردم ایران گیر افتاده اند که باید درگیر جنگی ناخواسته شوند، آن هم برای آرمان های انقلابی و ضد ایرانی تحمیل شده ی رژیم از یکسو و سیاست بازی و دمکراسی نمایی آمریکایی از سوی دیگر.

همه ی جهان به خوبی می دانند که ماشین جنگی ایالات متحده، جز ویرانی و تباهی و کشتار و غارت و تجاوز را برای ملت ها به ارمغان نمی آورد. اشغال نظامی افغانستان، عراق و هتا ویرانی ویتنام، نه برای مردمان آن کشورها امنیت و آزادی آورد و نه کشورهای آنان را آبادتر و پیشرفته تر نمود؛ بلکه واروونه ی آن، این کشورها در چنان گرداب مهیبی از ناامنی و فقر و بدبختی گرفتار شدند که هر گونه سیه روزی که بتوانید فکرش را بکنید، هم اکنون در بالاترین سطوح برای آنها ایجاد شده است.

فیلم زیر را ببینید که چگونه سربازان آمریکایی در عراق دست به جنایت جنگی می زدند؛ این اعتراف یکی از کهنه سربازان ارتش آمریکا در جنگ بی معنی و بی دلیل علیه عراق است که وی به کشتن چند شهروند عادی عراقی اعتراف می کند:


از اینرو، همه ی اپوزوسیون میهن پرست رایی مخالف جنگ با ایران دارند و این نه به خاطر پشتیبانی از ولایت فقیه، که از برای پشتیبانی از مام میهن و تمامیت ارضی و سربلندی و استقلال تمدنی ایران است. از دیگر سو، هر ایرانی فرهیخته ای که سوادش غیر ف. بوکی باشد، از دجاله گری های اپوزوسیون نمایانی که در زیر چتر پادشاهی خواهی و فرقه ی رجوی، آگاهی دارند و خوب می دانند که اینان نه تنها میهن پرست نیستند، بلکه مزدورانی ایران ستیز و البته تجزیه طلبند.

مریم رجوی دو شوهر، هیچ رگ ایرانی ندارد و از ذات و بنیان یک قجر زاده است که ماجرای خیانت و تباهی ایران به دست دودمان منحوس و ایران ستیز قاجار را در حافظه ی تاریخیمان داریم. خیانت مصدق السلطنه ی قجری به بهانه ی ملی کردن نفت را نیز در خاطر داریم که پس از خروج غیر قانونی ایران از قرارداد شرکت نفت ایران و انگل ایس، ایران تا ۴۰ سال پس از آن و زمانی که مصدق سقط شده بود، هنوز مشغول پرداخت غرامت های چند ملیارد دلاری به بریتانیای انگل بود.

کسانی که خود را هوادار شاهزاده رضا پهلوی جا می زنند تا از این نمد برای خود کلاهی بافته باشند نیز، بدانند که نه شاهان ایران ساز پهلوی و نه شاهزاده ی میهن، هرگز موافق جنگ و ویرانی ایران نبوده اند و از اینرو شما دروغگویانی پادشاهی دوست نمایید که دست شما برای ملت ایران نیز رو شده است.


ما ایرانیان میهن پرست، خواهان سرنگونی ولایت فقیه در تمامیت آن هستیم اما حاضر نیستیم از برای این سرنگونی و از برای زدودن این سرطان پیکره ی ایران، همه ی اندامان ایران و کلیت این تن که مادر و خاک پاک ماست را هدف بگیریم و خواستار نابودی آن شویم؛ از اینرو به جنگ نه می گوییم و از فلان عنتر عرعربستانی و فلان جولیانی آمریکایی و دیگر کثافات متعفن منتشره در جهان هم فراخوان نمی کنیم که برای به اصطلاح آزادی خواهیمان بیایند و ده ها هزار دلار پول در یک ساعت بگیرند و چندی زرزر کنند (طعنه به فرقه ی رجوی است).

ایران با یا بدون جمهوری اسلامی، باید موشک قاره پیما و انرژی اتمی و ارتش بسیار قدرتمند و بزرگ داشته باشد.
ایران با یا بدون جمهوری اسلامی، باید در منطقه و در کشورهایی که جزو حوزه ی تمدنی ایرانی به شمارند، نفوذ و بلکه اعمال قدرت و تحکیم اراده داشته باشد.

این را شاهنشاه فقید ما نیز کرد و امروز نیز دنباله ی همانست و ما قدرت ایران را با هیچ چیز عوض نمی کنیم و استقلال ایران مذاکره ناپذیر است.

اگر مردم ایران خود نتوانند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، از هیچ کس و هیچ راهی به دنبال آن نخواهیم رفت.

هتا آش برخی میهن فروشان در راستای یورش نظامی به ایران، اینقدر شور شده است که صدای "ابو الحسن خان بنی صدر" پاریس نشین را هم درآورده است و وی طی یک سخنرانی، اینکه برخی احمق یا میهن فروش خواستار یورش نظامی به ایران به جهت دگرش رژیم باشند را منافی استقلال ایران می داند.

بی شرف های ایرانی نما را می شناختم و امروز این یک اتمام حجت است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د