رد شدن به محتوای اصلی

خلیج فارس دو اسمه نیست، بلکه پارسیش می شود شاخاب پارس

به تازگی تارنمای خبری حکومتی موسوم به "عصر ایران"، عن نوشته ای را درباره ی سرزمین همیشه پارسی خوزستان و نیز رضا شاه بزرگ منتشر کرده است که خوراک تجزیه طلبان فرهنگی و پان عرب های تروریست را تدارک می بیند. جای شوربختی بیشتر آنجاست که این زرزر از سوی یک مجله ی خبری اینترنتی در درون مرز منتشر می شود.


عصر ایران در خبر شماره ی ۶۱۱۲۶۶ خود می نویسد:

"یکی از مطالبات مردم در خرمشهر و برخی شهرهای خوزستان و ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بازگشت نام هایی بود که در دولت رضاخان براساس انگیزهای شووونیستی، نژادپرستانه و باستان گرایانه تغییر داده شده بودند".

این تارنمای خبری حکومتی که هزار البته از مزدوران رژیم و چکمه لیس پوتین های خونین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز هست، هرگز از سوی جریان #پان_ایرانیسم_حکومتی همچون "امید دانا" و حزب خودخوانده و ورشکسته ی "پان ایرانیسم"، نه مورد خطاب قرار گرفت و نه مورد مواخذه و شماتت؛ چرا که رویکرد همه ی مزدوران رژیم از جمله این فرد و این سازمان کزایی، پشتیبانی از تمامیت ولایت فقیه و نیروی تروریستی سپاه پاسداران زیر لوای ایران دوستی و میهن پرستی است، آن هم با رنگ و لعاب گزاف زرترشی بازی.


رضا شاه بزرگ در "سفرنامه ی خوزستان" که به واسطه ی لشگر کشی وی و ارتش ایران به خوزستان به منظور آزاد سازی سرزمین های اشغال و تجزیه شده ی خوزستان و بوشهر انجام گرفت، نه تنها به غرور ایرانی گری ملت ما آری بزرگی گفت، بلکه آن سرزمین را که الله پرستان عرب تجزیه طلب به سرکردگی تروریست "شیخ خزعل"، "عرعربستان" می خواندند، باری دیگر نام خوزستان بر آن نهاد و این نامی نوین نیست، بلکه نامی کهن و ایرانی است که به چم سرزمین خورشید و خاستگاه مهر می باشد.

چرا امثال زرترش پرستان و انگل های پان ایرانیسم در این باره خفه خون گرفته اند ؟!؟!

خوزستان دو اسمه نیست. خلیج فارس دو اسمه نیست و این بازی ها در راستای همان جریان ضد ایرانی رژیم است که هتا خلیج فارس را "خلیج اسلامی" و "خلیج دوستی" می خواند. اکنون روزگاری است که نقاب از چهره ی حکومت ضد ایرانی جمهوری اسلامی هر چه بیشتر فرومی افتد و کرم های این رژیم که در برون مرز خود را به عنوان گزاف اپوزوسیون یا زرترشی و نامسلمان جا زده اند و در عین حال با خونریزان سپاهی دل و قلوه رد و بدل می کنند، هر چه بیشتر رسوا و دستشان برای رویکرد ایرانی گری رو می شود.


رضا شاه نه فاشیست بود و نه نژاد پرست که اگر اینگونه بود، بیگانگان را به راه درست نمی آورد که زان پس دیگر به سرزمین همیشه ایران ما نگویند پارس؛ چرا که اگر رضا شاه بزرگ نژاد پرستی فارس بود، نام پارس را بر سرزمین آریاییان می گزاشت نه واروونه ی آن !! 

این رضا شاه بزرگ بود که نه زبان مردم ایرانی را سرکوب کرد و نه اجازه ی تجزیه ی بیشتر کشور را داد. ایران یک سرزمین برای همه ی ایرانیان است، با یک پرچم و یک دولت؛ این ملت به جز یک دولت و یک پرچم و یک نام، بیشتر نمی توانند داشت. پس اگر عربی شاخاب پارس می شود خلیج فارس، این به چم دو اسمه بودن آن نیست، زیرا خوزستان تنها خوزستان است و نه عرعربستان و "خرمشهر" تنها خرمشهر است و نه "محمره" و "اروند رود" تنها اروند رود است و نه "شط العرب" و نه "اهواز"، "الاحواز".




به سیاست های تجزیه طلبانه ی حکومت آگاه باشیم و بدانیم که همه می خواهند ایران نابود شود و ما یک مقاومت جهانی در برابر ستم و تبعیض و برده داری و جنگ و کشتار و انسان ستیزی هستیم و از همینروست که ایرانی میهن پرست، انسان دست است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د