رد شدن به محتوای اصلی

برگی دیگر از خونخواری فلستینی های الله پرست

۱۸ سال پیش در چنین روزی، دو سرباز اسراییلی به دلیل آنکه سهون از مرز رد شده و وارد غزه شدند، از سوی تروریست های فلستینی دستگیر شدند.


این ماجرا، بازخوانی یک جنایت از سوی فلستینیان است که بنا به نژاد پرستی عربی و نیز الله پرستی ددخویانه، به خون یهودیان تشنه اند. بخشی از امت خونخوار اسلام یعنی فلستینیان، با در دست داشتن قرآن الکزا و حدیث های یهودی ستیزانه و تسلیحاتی که رژیم های خونریز عربی از جمله ولایت مطلقه ی فقیه در ایران اشغالی برای آنها فراهم می آورد، هرگز موجودیت نه تنها اسراییل، که زنده بودن هیچ یهودی ایی را در جهان برنمی تابند.

الله پرستان خواستار کشتار همه ی یهودیان در جهان هستند.

در این رویداد تروریستی که مستقیمن به دست پلیس فلستینی در غزه انجام شده است، این دو سرباز اسراییلی که در ایستگاه پلیس در بازداشت هستند، مورد یورش قرار می گیرند. چشمان آنها از حدقه بیرون کشیده می شود و با دریدن شکم هایشان، دل و روده ی شان را بیرون می کشند.


فلستینیان الله پرست، از اینکه خود دو یهودی و سرباز سهیونیست ارتش اسراییل را ریخته اند، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند. این مصداق بارز خونخوارگی و ددخویی است.

در تصویر بالا، چهره ی "عزیز صلحا" را می بینید که یکی از تروریست های فلستینی است که در کشتار آن دو سرباز اسراییلی دست داشته است. او دستان خود را به خون این سربازان آغشته می کند و برای نمایش، به گله های غزه نشین فلستینی که در بیرون از ایستگاه پلیس، فریاد و بانگ الله اکبر و شعارهای مرگ بر یهود و اسراییل سر می دهند، نشان می دهد و آنها شادی و هلهله می کنند.

پس از این جنایت، پیکر تکه پاره شده ی دو سرباز اسراییلی از پنجره ی ایستگاه پلیس به بیرون پرتاب می شود و پیکر یکی از آنها نیز به آتش کشیده می شود !!


الله پرستان مومن و مومنات فلستینی، سپس پیکرهای دریده شده ی دو سرباز اسراییلی را به میدان "المناره" در مرکز شهر می برند و گله های فلستینی فریاد و غریو شادی برمی آورند. امروز نیز، تروریسم فلستینی علیه شهروندان و کشور اسراییل همچنان ادامه دارد و سرکردگان فلستینی همچنان بدینگونه جنایت ها و ددمنشی ها می بالند و به نام آنها مدرسه می سازند و نام این جنایتکاران را بر روی خیابان هایشان می گزارند

آنچه که در اینجا رخ داد، سوای جنایت و ددخویی و کینه و نفرت محض، نشانگر این نیز هست که هیچ خدایی وجود ندارد. نه خبری از الله حرامزاده است و نه از یهوه حرامزاده. این تنها بوزینه های انسان نما هستند که با کرم کون دین زدگی و خداجویی، میل به خونخوارگی و کینه ورزی و آدم کشی را در خود توجیه می نمایند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...