رد شدن به محتوای اصلی

خبری خوش از سوئد: "دخترک چپ، چپ کرد"

دختر ۲۱ ساله ی سوئدی که از مزدوران یکی از حزب های چپ این کشور می باشد، به خاطر ایجاد اختلال در پرواز و قانون شکنی، دادگاهی و محکوم شد.


"الین ارشون" که با خرید یک بلیت هواپیما، توانسته بود خود را به درون هواپیمایی برساند که قرار بود یک پناهجوی جعلی افغانی را به مهد تمدنش باز پس بفرستد، پس از آنکه دید فردی مورد نظرش در آن هواپیما نیست اما به جای او، یک افغانی ۵۱ ساله را نشانده اند تا به افغانستان باز پس فرستند، از جایش برخاست و برای جلوگیری از پرواز هواپیما، قشقرق به راه انداخت.

او در آن هنگام که داشت در پرواز هواپیما اختلال ایجاد می کرد، تلفن همراه خود را برداشته و با پخش زنده، آنچه که می کرد را به نمایش می گزارد.

در این بحبوحه، وی با اعتراض افرادی در هواپیما روبرو شد، اما برای آنکه خود را توجیه کرده باشد، چند بار برای مخاطبانش اعلام کرد که هیچ کار غیر قانونی ایی انجام نمی دهد. با این دل خوشی و خود خر کردن بود که به حماقت خود ادامه می داد و سرانجام پس از گزشت ۱۵ دقیقه ای از قلندر بازی، آن مسافر از هواپیما پیاده می شود و او نیز خارج می گردد و ماجرا تمام می شود.


اما این فرد افغانی میانسال، کسی بود که به خاطر ضرب و شتم همسرش و همچنین اذیت و آزار فرزندش، پیشتر دادگاهی و زندانی شده بود، دارای سو پیشینه بوده و در واقع این دخترک با عدالت چپکی و البته کور خود، مشغول یک ندانم کاری  و گرفتن ژست قهرمانی و حقوق بشری ویژه ی چپ خلقی ها بوده است !!

هر پروازی که به منظور اخراج یک پناهجونما و اقدامات پیش و پس از آن انجام می گیرد، برای دولت سوئد هزینه ای برابر با ۱۲۰ هزار کورون در بر دارد. دولت سوئد هتا به این افراد پول تو جیبی هم می دهد و تا مدتی در کشورش خاستگاهشان، مکانی را در اختیارشان قرار می دهد. این پرواز دست خالی به مقصد ترکیه رفت، اما فردای آن شب، آن فرد افغانی سوار هواپیمایی دیگر شد و به افغانستان پس فرستاده گشت و این یعنی هزینه ی دو برابر برای یک نفر !!

این دختر هم اکنون در دادگاه محکوم شده است که صدها هزار کورون خسارت بپردازد و زندان هم در انتظارش است، اما گفته که از کار خود پشیمان نیست و باز هم از این غلط ها خواهد کرد؛ خود دانی !!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...