رد شدن به محتوای اصلی

خدایی نیست، حالا برو خودتو جر بده

از اختراع خدای موهوم برای انسانیت از سوی فرازمینیان و سپس ایجاد واسطه ی فروش این خدا به بردگان انسانی از راه ایجاد طبقه ی مفت خواره و انگل آخوندی، صدها هزار سال می گزرد.


این انسانیت بود که در آغاز از سوی فرازمینیان به عنوان برده و به منظور بیگاری در کان های زمین ساخته شد و به همین منظور، انسانیت همیشه به دنبال آزادی بوده است. در واقع، انسان ها یکی از جوان ترین شکل موجودات هوشمند هستند که تاکنون طراحی و ساخته شده اند و پیدایش آنها منجر به آفرینش پیوسته ی آنها از پی همانند زایی خود به دست خودشان شده است.

توهم خدا، آن خدای مغالطه بازی که موجودیتش را هیچ رقم خورده است، به انسان درمانده و ناتوان و نیازمند، امید و دلخوشی سر خرمن می داد و هنوز هم می دهد. این یاد خدا بود که به جای وجود موهوم و دروغینش، به دل های خداجو و درمانده، آرامش و امید می بخشید، امیدی که سرابی بیش نبوده و نیست.

آنچه که امروزه از انسانیت باقی مانده است، دستاورد صدها هزار سال رنج و جنگ برای آزادی و استقلال انسانیت از بردگی بوده است. هم از اینروی بود که خدایان ستمگر، انسانیت را باز زبان و نژاد و دین، بخش بندی و دسته دسته کردند تا از اتحاد و یگپارچگی آنان جلوگیری کنند، زیرا پیش از این تدبیر، یگانگی آنها علیه خویش را دیده بودند و از همین روی بود که با آوردن سیل و زمین لرزه و آتشفشان و گردباد، تا توانستند کوشیدند تا نسل انسان را براندازند.


از اینها که بگزریم، بزرگ ترین دانشمندان و سرآمدان هر فن و هنر و دانشی، خود یکی از خداناباورترین مردمان بوده اند. از زکریای رازی که به خاطر کفرگویی به الله حرامزاده ی مدینه، کتاب هایش را آنقدر بر سرش کوفتند تا کور شد، تا استیون هاوکینگ، هزاران انسان سرشناس و دانشمند در درازنای تاریخ بروز کرده اند که به بی وجودی خداوند پی برده اند.

انیشتین خدای موهوم را باور نداشت. چارلز داروین، با باز کردن چشم انسان ها به فرگشت، در کردار ثابت کرد که آنچه در انجیل و تورات و قرآن الکزا به عنوان آفرینش آدم و هوا از آت و آشغال زمینی آمده است، یاوه ای بیش نیست.

استیون هاوکینز، در باور خود کاملن راسخ بود و یک خداناباور مرد.

هاوکینز در پاسخ به این پرسش که: "بشریت زیست خود را تا چه حد به خداوند مدیون است ؟"، می گوید: "خدایی در کار نیست، هیچ کس هدایت کیهان را بر عهده ندارد".


در تازه ترین کتابی که پس از چار سال از مرگ وی به چاپ رسیده است، به رشته ای از پرسش ها درباره ی خدای موهوم پاسخ گفته است. او در کتاب پیشین خود هم که در واپسین روزهای زندگیش چاپ شده بود، موجودیت خدا را رد کرده و آب پاکی را به دست همه ریخته بود.

اکنون با گستراندن افق دید خود، متوجه می شویم که هر چه فرد انسانی باهوش تر و خردمندتر بوده است، البته به این درک رسیده است که خدایی وجود ندارد و به منظور کمک به رهایی بشریت از زنجیرهای بردگی خویش، این دستاورد مهم را به آگاهی همگان نیز رسانده است. نیچه فیلسوف بزرگ آلمانی نیز، در دو سده ی پیش از این، در یکی از کتاب های خود به نقل از زرتشت پارسی می گوید که خداوند مرده است و سال ها به درازا خواهد کشید تا افسانه ی وی نیز بمیرد.

پس شاد باشید و از زندگی لذت ببرید...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...