به هر حال، اين دستگاۀ شیعی گری سراپا زيان است. یک دسته برای آنكه نان از دسترنج مردم بخورند، چنين باورهای سراپا زيان را در مغزهای مردم جا می دهند و چندین مليون توده را گرفتار بدبختی ها می گردانند.
ما نمی بايست در برابر چنين حالی، خاموشی گزينيم. نمی بايست چنان دستگاه سراپا زيانی را ببينيم و ناديده انگاريم. ما به دستگاه ملايان از راه های ديگر ايرادها داشتيم. آنها به یک سو و اين به یک سو است كه مایه ی بدبختی چندین مليون مردم گرديده اند. ازاينرو،در سال ١٣٢١ كه روزنامه ی پرچم انتشار می يافت، درآن روز نامه ی پرسش هایی از ملايان كرديم كه اينک آنها را با همان عباراتی كه بوده، در پايين می آوريم:
١. شما به حكومت و به مجلس و به اين قانون ها كه امروز در ايران روان است، چه می گوييد ؟... آيا باشد يا نباشد ؟... اگر می گوييد باشد، پس چرا می گوييد ماليات دادن حرام است ؟... چرا می گوييد سرباز شدن حرام است ؟
بسيارشگفت است یک پاسبان از آغاز شب تا پايان آن، سر پا می گردد و بيداری و تنهایی به خود هموار می گرداند و به خاندان ها پاسبانی می كند كه آسوده بخوابند، و شما می گوييد او حقوقی كه در برابر چنين كارسختی می گيرد، حرام است و خودش نيز به دوزخ خواهد رفت. من نمی دانم چنين سخني را چگونه می گوييد ومقصودتان چيست !!
٢. شما می گوييد حكومت حق علما است. نخست چه دليلی به اين ادعا داريد ؟ مگرعلما چه مزيتي دارا هستند كه خدا حكومت را به دست ايشان سپارد ؟ ...دوم، آيا شما می توانيد امروزحكومت كنيد و كشور را راه ببريد ؟ شما كه می گوييد ادارات نباشد، مجلس شورا نباشد، قانون ها نباشد، بگوييد با چه راهی می خواهيد اين مردم را راه ببريد ؟ ...اگر بگوييد با شريعت، می پرسم آيا خواهيد توانست ؟ ...آيا با شريعت، كشوری راه خواهد رفت ؟ ...ازروی شر يعت، شما بايد ماليات ها را لغو كنيد و به جای آن، از شتر و گوسپند و گاو زكات بخواهيد، وزارت جنگ و سپاه ها را به هم زده، "باب جهاد فقه" را به اجرا گزاريد، اين دبستان ها و دانشكده ها را به هم زده، همگی را به خواندن فقه و اصول واداريد. نیک بينديشيد كه آيا اينها شدنی است.
اگر شدنی است، مردم بپذيرند و كار یک سره گردد و اين اختلاف و كارشكنی كه ازسوی شماست، از ميان برخيزد و اگر شدنی نيست، شما دست از مخالفت و كارشكنی با دولت برداريد.
٣. بر فرض آنكه، حكومت حق شماست و شما می توانيد آن را پيش ببريد، آيا يكي را ازميان خودتان برگزيده برای فرمانروایی پيشنهاد خواهيد كرد يا همگی به هم آميخته، همچون امروز بی سر و بی سامان، دخالت در همه ی كارها خواهيد داشت ؟ ...اگر مقصود، برگزيدن یک تن است، خواهشمنديم شما ملايان تبريز، نامزد خود را به ما بشناسانيد.
دراين پرسش ها، روی سخن به ملايان تبريزبود. ولی هر كسی می توانست پاسخ دهد. اين را هم يادآوری كرديم. ولی هيچ كس پاسخي نداد. در برابر اينها، نخست ملايان تبريز و سپس ديگران، به یک رشته كارهای بدخواهانه بر خاستند كه داستانش جداست.
با اين حال، ما چون به موضوع ارج می گزارديم و كنون هم می گزاريم، همچنان دنبال كرديم. گزشته از كتاب شيعی گری يا داوری كه جداگانه به چاپ رسيده و در اين زمينه با گشادی بسيار در آن نوشته شده، در سال ١٣٢٢ چون شنيده شد ملايان به دولت و شاه فشارها آورده، جلوگيری ازكتاب های ما را خواستار شدند، از اینرو كتابچه ی جدایی درهمين زمينه زيرعنوان "دولت به ما پاسخ دهد" نوشته و به چاپ رسانديم.
انگیزیسیون درایران
نوشتارهایی ازاستاد احمد کسروی
نوشتارهایی از استاد احمد کسروی
فرازی از خرد زنده یاد سید احمد کسروی تبریزی |
١. شما به حكومت و به مجلس و به اين قانون ها كه امروز در ايران روان است، چه می گوييد ؟... آيا باشد يا نباشد ؟... اگر می گوييد باشد، پس چرا می گوييد ماليات دادن حرام است ؟... چرا می گوييد سرباز شدن حرام است ؟
بسيارشگفت است یک پاسبان از آغاز شب تا پايان آن، سر پا می گردد و بيداری و تنهایی به خود هموار می گرداند و به خاندان ها پاسبانی می كند كه آسوده بخوابند، و شما می گوييد او حقوقی كه در برابر چنين كارسختی می گيرد، حرام است و خودش نيز به دوزخ خواهد رفت. من نمی دانم چنين سخني را چگونه می گوييد ومقصودتان چيست !!
٢. شما می گوييد حكومت حق علما است. نخست چه دليلی به اين ادعا داريد ؟ مگرعلما چه مزيتي دارا هستند كه خدا حكومت را به دست ايشان سپارد ؟ ...دوم، آيا شما می توانيد امروزحكومت كنيد و كشور را راه ببريد ؟ شما كه می گوييد ادارات نباشد، مجلس شورا نباشد، قانون ها نباشد، بگوييد با چه راهی می خواهيد اين مردم را راه ببريد ؟ ...اگر بگوييد با شريعت، می پرسم آيا خواهيد توانست ؟ ...آيا با شريعت، كشوری راه خواهد رفت ؟ ...ازروی شر يعت، شما بايد ماليات ها را لغو كنيد و به جای آن، از شتر و گوسپند و گاو زكات بخواهيد، وزارت جنگ و سپاه ها را به هم زده، "باب جهاد فقه" را به اجرا گزاريد، اين دبستان ها و دانشكده ها را به هم زده، همگی را به خواندن فقه و اصول واداريد. نیک بينديشيد كه آيا اينها شدنی است.
اگر شدنی است، مردم بپذيرند و كار یک سره گردد و اين اختلاف و كارشكنی كه ازسوی شماست، از ميان برخيزد و اگر شدنی نيست، شما دست از مخالفت و كارشكنی با دولت برداريد.
٣. بر فرض آنكه، حكومت حق شماست و شما می توانيد آن را پيش ببريد، آيا يكي را ازميان خودتان برگزيده برای فرمانروایی پيشنهاد خواهيد كرد يا همگی به هم آميخته، همچون امروز بی سر و بی سامان، دخالت در همه ی كارها خواهيد داشت ؟ ...اگر مقصود، برگزيدن یک تن است، خواهشمنديم شما ملايان تبريز، نامزد خود را به ما بشناسانيد.
دراين پرسش ها، روی سخن به ملايان تبريزبود. ولی هر كسی می توانست پاسخ دهد. اين را هم يادآوری كرديم. ولی هيچ كس پاسخي نداد. در برابر اينها، نخست ملايان تبريز و سپس ديگران، به یک رشته كارهای بدخواهانه بر خاستند كه داستانش جداست.
با اين حال، ما چون به موضوع ارج می گزارديم و كنون هم می گزاريم، همچنان دنبال كرديم. گزشته از كتاب شيعی گری يا داوری كه جداگانه به چاپ رسيده و در اين زمينه با گشادی بسيار در آن نوشته شده، در سال ١٣٢٢ چون شنيده شد ملايان به دولت و شاه فشارها آورده، جلوگيری ازكتاب های ما را خواستار شدند، از اینرو كتابچه ی جدایی درهمين زمينه زيرعنوان "دولت به ما پاسخ دهد" نوشته و به چاپ رسانديم.
انگیزیسیون درایران
نوشتارهایی ازاستاد احمد کسروی
نوشتارهایی از استاد احمد کسروی
نظرات