رد شدن به محتوای اصلی

ترور فجیع فرشید هکی و سکوت مرموزانه ی داخلی و جهانی

از چارشنبه شب هفته ی گزشته که "عبد الرضا داوری" کنشگر سیاسی و رسانه‌ ای ساکن تهران، در حساب توییتری خود از "قتل فجیع دکتر «فرشید هکی»" حقوقدان و کنشگر محیط زیست خبر داد تا امروز، گمانه زنی ها و اخبار در مورد شیوه و علت مرگ او چندین بار رنگ عوض کرده است.


پیکر هکی ساعت شش پسین روز چارشنبه بیست و پنجم مهر ماه، در یک دستگاه خودروی پژوی در حال سوختن کشف شد.

فرشید هکی، دانش آموخته ی رشته ی حقوق بشر و هموند کمپین محیط زیستی "صدای پای آب" بود که انتقادهای تندی از وضعیت حاکم بر کشور داشت. همین انتقادها در کنار شیوه ی اطلاع رسانی مبهم دستگاه های به اصطلاح مسئول از جمله پلیس و قوه قضاییه ی رژیم در مورد "خودکشی" یا در واقع همان "قتل" فرشید هکی، زمینه ی شایعات فراوانی را در میان افکار عمومی فراهم کرد.

اوج ابهام ها در این مورد دیروز ایجاد شد که خبرگزاری پلیس جمهوری اسلامی سازمان خبری رسمی نیروی سرکوبگر انتظامی، با توجه به گزارش رسمی پزشکی قانونی، هر گونه وقوع جنایت در پرونده ی مرگ وی را رد و اعلام کرد هکی بر اثر "خودسوزی" یا همان خودکشی جان داده است !!




این اظهار نظر نیروی سرکوبگر انتظامی، از همان آغاز مورد پذیرش هیچ کس قرار نگرفت.

رسانه ی نیروی سرکوبگر انتظامی در این خبر، برای اثبات ادعای خود، طبق معمول به گفته های "خانواده و نزدیکان" این حقوقدان و کنشگر سیاسی استناد کرد که وی بارها با خانواده ی خود در مورد مشکلات مالی گپ زده و از قصد خود برای پایان دادن به زندگیش خبر داده بود !! همین ادعاها را، هم زمان پاسدار "رحیمی" سرکرده ی نیروی سرکوبگر انتظامی رژیم در تهران بزرگ و در گفتگو با خبرگزاری حکومتی "ایسنا" و "تسنیم" وابسته به سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با استناد به "گزارش رسمی سازمان پزشکی قانونی رژیم" هم اعلام کرد.

با این حال، خبرگزاری "میزان" وابسته به قوه ی قضاییه ی رژیم، دیروز به نقل از سازمان پزشکی قانونی، هر گونه اظهار نظر در این رابطه را رد و ضمن اعلام ادامه ی بررسی ها نوشت که سازمان پزشکی قانونی هر گونه نتیجه و علت مرگ را به قاضی پرونده اعلام می کند.




پس از صدور این دروغیه از سوی سازمان پزشکی قانونی، خبرگزاری رسمی نیروی سرکوبگر انتظامی هم خبر "خودسوزی" هکی را از تارنمایش برداشت.

انتشار اخبار خودسوزی هکی، با استناد به گفته های او در میان افراد خانواده و بدون اشاره به نام آنها و مهم تر از آن، استناد دروغین به گزارش رسمی سازمان پزشکی قانونی در حالی که هنوز بررسی ها تمام نشده بود، بخشی از افکار عمومی را به درستی به سوی "ترور سیاسی" هکی پیش برد و این ماجرا را به دلیل فعالیت های محیط زیستی هکی، به دستگیری چند کنشگر محیط زیستی مرتبط دانستند و برخی احتمال این را مطرح کردند که این حقوقدان به دلیل این فعالیت ها که احتمالن با منافع رژیم در تضاد بوده، ترور شده است.

تلاش هکی برای بنیان یک حزب سیاسی و مخالفت چندین باره ی رژیم با این اقدام و ابراز نگرانی های او از "فقر" و "فروپاشی اجتماعی" در روزهای تبلیغات انتخابات شوراهای شهر و روستا که ویدئوهای آن در این چند روز در شکبه های اجتماعی دست به دست می شوند، واقعیت ترور وی را بیش از پیش تقویت می کند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...