رد شدن به محتوای اصلی

تبعیض آشکار: خرید سربازی

در سرزمین دزدها و مادر قهبه ها زندگی می کنیم. سرزمینی که از دستان مالکان اصلیش بیرون گشته و به زور و ستم و قلدری، بر آنها حکومت اسلامی می شود. این جنگی میان تمدن ایرانی و تحمیل جهانی سازی با ابزار اسلام اهریمنی علیه ایران است.

سرباز هم میهن ارتشی که به خاطر نداشتن پول بازگشت به خانه،
آواره ی خیابان های شهر شده است.
در کشور ما که هتا با نگاه به تاریخ و ادبیاتش می توان آن را دریافت، سربازی و جانفشانی در راه میهن، مقدس ترین کاری است که یک ایرانی می تواند از برای میهن و سرزمین پارسی خود انجام دهد. میهن پرستانه، فداکارانه، جانفشانانه و سرشار از مهر به هم میهنان و آینده ی ایران و تمامیت آب و خاک آنست. به یادگار رستم فرخزادها و بابک ها و مازیارها و پور پشنگ ها و یعقوب لیس ها و هزاران سردار و سلحشور ایرانی که برای ایران و تمدن و فرهنگش جنگیدند، امروز باز هم دیدیم که همین سربازان بودند که جان مردم بی دفاع میهنمان را در برابر یورش تروریستی الله پرستان عرب از داعش و تجزیه طلب، نجات می دادند.

از اینرو این پدیده ای نو در ایران نیست که سربازی برای میهن و ملت، امری مقدس و بلکه مقدس ترین کار تلقی می شود.

مغزشویی های آخوندی از سوی دستگاه عقیدتی سیاسی ولایت فقیه مستقر در هر پادگان
اما چگونه است که در دریای تبعیض و بی دادگری، آن دسته از ناکسانی که پول و زور دارند، از این خدمت وظیفه ی مقدس سربازی معاف می گردند ؟؟ چگونه است که این فریضه ی مقدس دفاع از میهن و خدمت به کشور، تنها برای پابرهنگان و تنگدستان و طبقات از دید اقتصادی فروتر هازمان است و بس ؟؟ چگونه است که آنکه دارد می خرد و آنکه ندارد، باید بهترین سال های عمرش را پا بچسباند ؟؟

این فرهنگ خیانتی است که در ایران نهادینه شده است. ریشه کنی این تبعیض آشکار و بی شرافتمندانه، یک جنبش انقلابی است. آیا کدام یک از این حرامزادگان انگل زاده را می شناسید که به خدمت سربازی رفته باشند ؟؟

به یاد می آورم در حالی که با درجه ی دیپلم خدمت می کردم، به مانند یک هموند انگل و اضافه ی جامعه به من نگاه می شد و از کم ترین احترام در پادگان بی بهره بودم. هتا پزشک وظیفه عارش می شد سرش را هتا یک بار بالا کند تا دردم را از چهره ی بیمارم بخواند، چه رسد به معالجه !! در یک دقیقه، بدون نگاه و بدون معاینه، نسخه ای پیچید و تمام. این خیانت و تحقیر بود و جمهوری اسلامی این فرهنگ را به وجود آورده و ترویج داده است. مردم ما از این کثافت کاری های رژیم بی خبرند.

چرندنویسان ولایت فقیه، مزدوری برای ولایت فقیه را عدالت می خوانند
به یاد دارم که در دوران تحصیل، دو نفر از موجوداتی که به نادرستی دوست شناخته می شدند، هر دو سربازی خود را با روش های محیر العقولی خریده بودند و از زیرش در رفته بودند. در واقع، از راهکار زد و بندهای بسیج و تهیه ی کارت این سازمان سرکوبگر مردم زیر مجموعه ی سازمان تروریستی سپاه پاسداران، ماه ها از خدمت خود می کاستند !! یکی داده بود زنبور تخمش را نیش بزند که بامداد روز معاینه، تخمش باد کرده باشد تا معافش کنند و دیگری زمانی که هنوز دلار هزار و سیصد بود، ملیون ها تومان رشوه داده بود تا سربازیش را بخرد.

اینگونه است که فساد نهادینه در دل نهادهای انتظامی رژیم، دامان این مردم را گرفته است و بحران تبعیض و بیدادگری، غوغا می کند و چون هرگز همت و اراده ای برای جبران کثافت کاری های الله پرستان ایرانی ستیز وجود نداشته است، ایران تبدیل به جهنمی برای تنگدستان و بهشتی برای زورگویان و زراندوزان تبدیل شده است.


این را نمی گویم که سخنان من خریداری داشته باشد؛ گور پدر تک تکتان. می خواهید بشنوید و بکنید و یا نشنیده بگیرید و به زرنگ بازی های روزمره ی تان بپردازید. اما این ندای دادخواهی محروم شدگان از حقوق خویش است، کسانی که به نام میهن با مقدس ترین رخت نظامی بر تن، به خاطر نداشتن پول بازگشت به خانه، آواره ی خیابان های شهر می شوند. آن سربازانی که با رخت سربازی مجبور می شوند که در خیابان دست فروشی کنند.

حقوق یک مزدور عرب در گروهک تروریستی حزب الله لبنان چه قدر است ؟؟ آری، او ماهانه چند هزار دلار حقوق می گیرد.

اما شما نوکران ولایت فقیه لجن پوش، به منظور تحقیر هر چه بیشتر مردان ایرانی که از سر ناداری و تنگدستی، مجبورند به خدمت سربازی درآیند، با چندر غازی که به آنها پرداخت می کنید، آهنگ آن دارید تا همه ی ته مانده های شرافت و انسانیت آنان را هم لگدمال کرده و شخصیت آنان را شکسته و غرورشان را پایمال کنید. این دستاورد انسانیتی است که خمینی حرامزاده ی تان وعده داد. تف بر شما و تبار شما.


چه قانونی باشد و چه نه، همیشه این فساد نهادینه ی شما مزدوران انتظامی و نظامی جمهوری اسلامی است که با گرفتن پول، آن هم ملیاردها دلار پول در هر سال، همین خدمت وظیفه ی عمومی را بفروشید. در واقع، کاری که شما می کنید، یک دزدی سر گردنه به معنای واقعی کلمه است.

اگر سربازی واجب است، تنها راه آن اینست که سرباز حرفه ای به عنوان یک شاغل استخدام شود و وظیفه ی عمومی اجباری برای همه برداشته گردد.

فساد و فساد و تبعیض و تبعیض... کی می شود که کشورم روزی به مانند سوئد شرافت اخلاقی به هم بزند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د