رد شدن به محتوای اصلی

انهدام یک تیم تروریستی در کرمانشاه و لاشه سازی از چند پانکرد تجزیه طلب

یک تیم تروریستی تجزیه‌ ‏طلب از گروهک پانکرد و تجزیه طلب دمکرات کردستان که از مرز‌های باختری به درون کشور خزیده بود و در خانه ی تیمی مستقر شده بود، منهدم شد. از این تیم تروریست،ی چند تفنگ، نارنجک، تجهیزات جنگی و اسناد درون ‏‌گروهکی به دست آمده است. این اسناد بیانگر پشتیبانی کشورهای الله پرست و مرتجع عرب از اقدامات تروریستی علیه ایران و برنامه ی عملیاتی این تیم برای چندین اقدام تروریستی در استان کرمانشاه است.


گروهک تروریستی دمکرات به سرکردگی "مستفا هجری"، تاکنون بارها به منظور ایجاد ناامنی و ترور شهروندان و سربازان ایرانی، به خاک کشور یورش برده است.

واپسین غلط این گروهک تروریستی که هم زمان با تحرکات تجزیه طلبانه ی فرقه ی تروریستی کومله همراه بود، به کشته شدن چند سرباز ایرانی انجامید که در نتیجه ی عملیات انتقامی، ایران مقر این گروهک و ساختمان فرماندهی آن را با خاک یکسان کرد که در نتیجه ی آن، چندین تروریست پانکرد لاشه سازی شدند.


تروریست های الله پرست پانکرد، پس از این شکست مفتضحانه در امن ترین جای ممکنی که رویش حساب کرده بودند، بر لاشه های مردارشان نماز عربی اسلامی سرودند. همگی آنها به هنگام ادای نماز، دست هایشان را به یکدیگر فشرده و سرشان را به نشانه ی فرومایگی و بندگی الله عرب، به پایین انداخته بودند.

آنچه که بیش از این، این صحنه ی مشمئز کننده را زینت می داد، پرچم کزایی و جعلی اقلیم خودسر کوردلستان بود که بر روی هر لاشه پیچانده شده بود.

پانکردها هنوز باور نکرده اند که به محض نشان دادن دم از زیر سوراخی که در آن خزیده اند، شدیدترین و کشنده ترین واکنش ایران را دریافت خواهند کرد. از اینرو، به تخم و خایه دارانشان !! سفارش می شود که مرد باشند و در راستای گه هایی که خورده اند، غلطی هم بکنند، زیرا ایران در انتظار بهانه است تا دشمنانش را لاشه سازی کند. موشک های ایرانی، کون پانکردان تجزیه طلب را پاره خواهند کرد.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...