رد شدن به محتوای اصلی

این تجزیه طلب ها و ملت امت سازان بودند که انقلاب کردند

شاهنشاه ایران، مردی میهن پرست بود که از ژرفای جان، ایران را دوست می داشت و برای بهبود شرایط کشور و مردمش، هر آنچه که در توان داشت را پیاده نمود و دستان دشمنان این سرزمین را در همسایگی و در دیگر قاره ها کوتاه کرده بود و صنعت ایران به موازات آموزش و پرورشی درست و مناسب، به پیش می رفت.

مریم رجوی و شیرین عبادی و دیگر اسهال طلبان رژیم،
همگی درد و ورم اسلام کزایی و اهریمنی را دارند
اینها همگی در تضاد با روحیه ی جهان وتنان خائن بی سرزمینی بود که هم خوابه ی متجاوزان کمونیست و خونخواران الله پرست عرب هزار و چار صد ساله شده بودند. هر دوی الله پرستان حکومت باز و تروریست های چپ که جمهوری اسلامی همیشه از آنها با ادای احترام "چریک" و نه "تروریست" و "تجزیه طلب" یاد کرده است، بر سر این پیمان هم اندیش و هم رای بوده و هستند که ایران سرزمینی برای نابودی است، زیرا از دید جهان وتنی آنها، شاهنشاهی و مشروطه خواهی تمدن کهن ایران، نقطه ی عطفی بود که باید نابود می شد.

جمهوری اسلامی هرگز علیه رویه ی مسلحانه ی تروریست های فداییان خلق چیزی نگفته است و همیشه آنها را چریک خوانده. اما آنها تروریست هستند و علت این مماشات آنست که از بدنه ی خود نیروهای الله زده ی مرتجع خمینی زاده که شورش ۵۷ را رقم زدند، امثال کسانی چون باقری هم بودند که با تروریست بازی و گرفتن تفنگ به دست در دل شهر، به پاسگاه و کلانتری یورش مسلحانه ببرند و نیروهای امنیتی را کشتار کنند و زندانیانش را فراری دهند. اینگونه بود که با خیزش تروریست های مسلح و ایجاد جنگ شهری علیه حکومت قانونی مشروطه، جمهوری اسلامی آن حرامزاده ی هم خوابگی اسلام و مارکسیسم به دنیا آمد.

اینها که این چنین حکومت را سرنگون ساختند، به دو بخش تجزیه طلبان آشکار و تجزیه طلبان خجالتی و به اصطلاح هویت طلب بخش شدند. ادعای خریت و غارچرانی و دشداشه پوشی، لختی دست از گریبان آنها نمی کشید و استقلال می خواستند. آنها که خجالتی بودند، آنگاه که دیدند روزگار بر وفق مرادشان نیست، اندرزهای تقیه ی شیعه را در مرام مارکسیستی خود چپاندند و در بدنه ی رژیم ماندگار شدند و آنها که کس خل تر از این حرف ها بودند، دنده را خلاص کرده و به پشتیبانی کامل تروریست های تجزیه طلب پانکرد و پان ترکمان پرداختند که نتیجه ی آن، درگیری های میان انقلابیون خرابکار در شهرهای ترکمن نشین و کردنشین ایران بود.

اکنون ظرفیت ملت سازی توده بازان ضد ایرانی، به درجاتی از خیانت رسیده است که سایه ی اهریمنی انگل ها به آسانی توانسته است بر این جرثومه ی نکبت سایه افکند.


جمهوری اسلامی با خیانت زاده شد و تا هست، این خیانت به کشور ادامه دارد. اصلاح طلبی و فرشگرد بازی و ادا اطوار درآوردن های میمون زشتی چون "معصومه قمی علی نژاد" و دار و دسته ی بی بی سی نشین رژیم نمی تواند کار را درست کند و رستاخیزی ملی از میهن پرستان لازمست تا پس مانده های نجاسات چپ خلقی و مصدقی را که جملگی در تجزیه طلبی و دشمنی با ایران و فرهنگش مشترکند را یک باره و برای همیشه بشوید و برای همیشه به فاضلاب تاریخ بریزد.

این درست است که مردم ما بدانند هزرط "محمد مصدق دله السلطنه"، خود یکی از تجزیه طلبان بسیار خجالتی بود که با تجزیه ی آذربایگان ایران از سوی فرقه ی استالینی "سید جعفر پیشه وری" همسو بود و در راه آن تلاش کرد. در واقع این نکته ی مهمی است که هرگز کسی نخواست آن را انگلک کند تا مبادا بوی گندش فضای مصدق بازی ها را از این تعفنی که هست، بیشتر از بوی گند و کثافت پر نکند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...