رد شدن به محتوای اصلی

طرف اسمش تندیسه، باباش کلاهبردار تندیس !!

"تندیس تناولی" در جستاری که ۳۱ اُم تیر ماه در "تابناک" منتشر شد، به نقل از پدر کلاهبردارش "پرویز تناولی" می نویسد:

"اگر «مریم گودرزی» پیروز شود، فاجعه‌ ای برای هنر ایران خواهد بود. زیرا هر کس در ۴۰ سال گزشته، تابلو يا مجسمه اى خريده يا فروخته باشد، می تواند ادعای «غبن»* کرده و با استناد به این پرونده، آن معامله را بر هم زند.

*غبن، لقلقه ای عربی در فقه کزایی اسلامی است که به معنای فریبکاری می باشد. الله پرستان به دلیل آنکه ارج و احترامی برای زبان پارسی قائل نیستند، تا می توانسته اند از واژگان تازی در فقه کثافته ی اسلامی بهره جسته اند تا با جااندازی زبان سخیف عربی، بر دشمنی خود با ادب و زبان پارسی افزوده باشند.

تندیس تناولی نر توله ی پرویز تناولی، نسبت به آبروریزی و دزدی های
پدر خود، بیدادخواهی می کند
با استناد به این حکم صادره، که می گوید شما می‌ توانید پس از امضای یک قرارداد فروش یا معاوضه ی آثار هنری، پشیمان شوی و بگویی من نمی دانستم اثر من چه ارزشی دارد و سپس اعلام ضرر هم کنی، صفی دراز از افرادی که طی این ۴۰ سال مالک آثار هنری شده اند، با ادعاهای این چنینی می توانند همه ی "بازار هنر ایران" را در هم بریزند. برخی از آنها نگرانند و منتظرند این پرونده تعیین تکلیف شود تا به همین حکم استناد کرده و دعواهای تازه ای مطرح کنند؛ اگر چنین شود، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و آشوبی در هنر ایران پدید خواهد آمد".

نامه ی رسمی "ابوالقاسم اشرفی امیری" به "علی معلم دامغانی"
فرنشین فرهنگستان هنر رژیم به تاریخ شهریور ماه ۹۶
"داریوش افشار":

"پاسدار "محسن رضایی" از سرکردگان امنیتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی و ... رژیم که در سر اموری غیر قانونی همچون پول شویی، قاچاق ارز و مواد مخدر، قاچاق عتیقه، قاچاق دختران به کشورهای همسایه به منظور فحشا و روسپی گری و قاچاق آدم کوتوله ها به بیت رهبر به منظور بهره گیری از خون آنان برای افزایش طول عمر دیکتاتور رژیم، قرار دارد، در مورد افتضاح فریبکاری و دزدی و کلاهبرداری های پرویز تناولی نیز ورود کرده و با در اختیار قرار دادن تارنمای خود موسوم به "تابناک" به تندیس تناولی، به پشتیبانی آشکارتری از این خانواده ی جرثومه ی ننگ و فساد پرداخته است.

پرویز تناولی سال هاست که با تولید آثار سخیف هنری و فروش آنها در نگارخانه های داخلی و برون مرز، به امر پول شویی رژیم و پنهان کردن رد پای قاچاق مواد مخدر و عتیقه جات از سوی گروه زیر نظر پاسدار محسن رضایی، اقدام می کند.

برای آنکه شناخت دقیق تری نسبت به مجسمه ی اهریمنی کثافت محسن رضایی داشته باشید، برچسب پایین این جستار را دنبال کنید".

سند کلاهبرداری و اخاذی پرویز تناولی از مشتریان خود
دغدغه های تناولی برای بازارهنر ایران کاملن درست و قابل احترام است، اما بر اساس اسناد معتبر دادگاه، او در معامله ی خود با خانم‌ گودرزی، "تدلیس" انجام داده است. تدلیس نیز، یک لقلقه ی عربی دیگر به معنی "فریب در معامله با انگیزه و برنامه ی بزهکارانه است که از آغاز بر مبنای سر کیسه کردن طرف معامله صورت می پذیرد".

پس شکایت گودرزی ربطی به "دبه درآوردن در معامله" پیدا نمی کند، اما ترس تناولی از چیست که اینگونه موفقیت گودرزی در این پرونده را فاجعه ای برای هنر ایران می خواند ؟؟

اگر کمی در مورد پیشینه ی بد تناولی در بازار هنر پژوهش کنیم، به سادگی درمی یابیم که او در جستار بالا، شیوه ی کاری خود در معامله های گوناگون را توضیح داده است. به ویژه هنگامی که ارزش اموال منقول یا غیر منقول معامله شده، پس از عقد معامله به شدت افزایش پیدا کنند، تناولی زیر همه ی تعهدات خود می زند و هتا درخواست ضرر و زیان هم می کند !! او بارها و بارها و در معامله های گوناگون، به این بهانه که "ارزش اصلی جنس مورد معامله را نمی دانستم"، معامله ی تمام شده ای را بر هم زده و یا اینکه خریداران را مجبور کرده که رقم سنگین تری را به او بپردازند. 

پرویز تناولی از مزدوران دو گانه سوز و دو تابعیتی رژیم و از همسایگان کانادا نشین "خاوری"
شنیده ها حاکی از این است که جمعی از مجموعه دارانی که به همین شیوه از سوی تناولی مورد اخاذی قرار گرفته اند، بی صبرانه در انتظار نتیجه ی این دادگاه هستند تا پیرو آن، علیه این به معنای واقعی کلمه تندیس ساز، اقامه ی دعوا کنند. با این تفاسیر، پیروزی خانم گودرزی در این پرونده، فاجعه ای برای پرویز تناولی و خانواده ی کلاهبردار او خواهد بود.

شرح تصاویر:
"تناولی پس از فروش ۲.۵ملیون دلاری پرسپولیس در کریستیز، ۶۰۰ هزار دلار گول اضافه از خریدار نخست اخاذی کرده است" !!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د