رد شدن به محتوای اصلی

کوچ ترکان به ایران و باختر آسیا، هتا به ۱۰۰۰ سال هم نمی رسد

فرنشین سازمان ترکیه ای "یونس امره" در ایران:
"ترک ها از دوره ی سلجوقی به ایران مهاجرت کردند".


آذری یکی از لهجه‌ های زبان پهلوی بوده و اشعار گوناگونی از آن زبان همچنان باقی است. نباید مهاجرت ترکان را محدود به یورش مغول‌ و جنگ با امپریالیسم خلیفه ای اسلامی عثمانی کنیم. ترک‌ ها از روزگار سلجوقیان به ایران مهاجرت کردند و این مهاجرت‌ ها در درازنای تاریخ ادامه داشت، به‌ گونه ای که تا سده ی ۱۸ میلادی، با پدیده ی مهاجرت روبروییم.
روزنامه ی قانون، خرداد ۹۷

البته "تورگای شفق" مقام فرهنگی رسمی ترکیه در ایران که مانند رایزن فرهنگی اقدام می کند، نه پهلوی است است و نه با کسروی تبریزی میانه ای دارد و نه بنا بر انگ گزاف، پان فارس است؛ اتفاقن وی یک پان ترک تمام عیار است و در گفتگوی مفصل خود با روزنامه ی حکومتی "قانون"، مصادره ی مشاهیر و چهره های ایرانی همچون "پور سینا، فارابی، مولوی و ..." از سوی ترکیه را، به شکل مضحکی توجیه کرده است.

خود ترکان آناتولی معتقدند که پس از جنگ "ملازگرد" به این ناحیه آمده اند، اما پیش از آن در استپ های غرب مغولستان داخلی، جایی که به آن ترکستان گفته می شود، سکونت داشتند. اکنون شما از این فرد انتظار نداشته باشید در حالی که نمی تواند حضور بیش از ۱۰۰۰ ساله ی خود در آناتولی را نشان دهد، برای دیگر بی وتنان دهان گشاد، تاریخ متفاوتی بسازد. چند درصد از مردم ترکیه به راستی ترک هستند ؟!



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د