رد شدن به محتوای اصلی

به یادگاه "شاهپور بختیار" و با شاهزاده، پیش به سوی برای همه پرسی ملی

ایران امروز در تب و تاب هم میهنان دردمند و رنجورمان می سوزد. یگان های سرکوبگر ولایت فقیه، پهنه ی خیابان ها را گرفته اند و با این همه، مزدوران تا دندان مسلح جمهوری اسلامی در برابر خواست های مردم به جان آمده ی مان، چون حقارتی تاریخی و اسلامی، محکوم به نابودی هستند.


ایران امروز در تب و تاب براندازی رژیم خونریز آخوندی می سوزد. رژیمی که یادگار دیو دجالی چون خمینی حرامزاده است که از آغاز با نفرین و مرده پرستی و دروغ و سنگدلی و قانون شکنی و البته "بدون هیچ حسی"، وارد کشورمان ایران شد، هر چند که آن سید کلان شیاد آخوند، ایرانی نبود.

ایران امروز در تب و تاب آزادی، برابری، احقاق حقوق و البته استیفای حقوق دهه ها پایمال شده ی خود می سوزد. ایرانیان هم میهن امروز به مانند ما که در خیابان ها علیه ستم و تبعیض و سرکوب و تحقیر و دزدی و فساد به جمهوری اسلامی در کلیتش نه گفتیم، آنها نیز به خیابان ها آمده اند تا صدای یک ملت باشیم و خواست های ملیمان را بار دیگر بر سر سرکردگان ولایت فقیه فریاد کنیم.

ایران امروز آری در تب و تاب شکوفایی قدرت ملی و میهنی مردم شریف ایران می سوزد. ملتی که با یارانه های تحقیر آمیز ماهانه نتوانست چرخ سنگین آسیاب روزگار را تاب بیاورد و اگر کار هم داشت، با ۳ شیفت کار کردن نتوانست از پس مخارج سنگین زندگی برآید. امروز دیگر مردم گرسنه اند. امروز ملیون ها ایرانی که توان پرداخت مخارج ساده ی تحصیلی فرزندان خود را ندارند و هازمانی که ۱۱ ملیون بی سواد مطلق به بار آورده است و انبوه ۷ ملیونی معتاد، در برابر اندکی قرار گرفته است که برای ثبت نام فرزندان خود در بهترین مدارس کشور، حاضرند سالیانه تا ۲۰ یا ۳۰ ملیون تومان هم پرداخت نمایند !!

ملت امروز ما از این همه ستم و دزدی و تحقیر و فساد به تنگ آمده است. امروز روزی مرگ یا آزادی است. حقمان را از حلقوم رژیم ددخوی اسلام در خیابان ها پس خواهیم گرفت. این رژیم را همانگونه که با خیابان بر سر کار آمد، از خیابان هم باید سرنگون کرد. این آوای براندازی رژیم است که دهه هاست در پیکار با آن هستیم و امروز روزی است که خروش ملت ما دیگر سرکوب شدنی و خاموش شدنی نیست.

بگزارید هم میهنان این را بگویم...

این بار دیگر اشتباه سال شوم ۵۷ را تکرار نکنید. این بار دیگر بت سازی و شخصیت پروری و قهرمان سازی نکنید. این بار دیگر قوم گرایی و خویشاوند سالاری پیشه نکنید. این بار دیگر مرگ بر این و آن نگویید. این بار دیگر هیچ خانه ی کشوری را در پاییتخت اشغال نکنید. این بار دیگر به حقوق و رعایت حال انسانی خود و آینده ی میهن و فرزندانتان به معنای واقعی کلمه بیندیشید. این بار دیگر شکنجه، اعدام، سنگسار، تبعیض و فساد و تبهکاری را با اصول اسلام اهریمنی و قرآن الکزا توجیه نکنید.

بیایید و این را ببینید تا بدانید که جان سخن من به عنوان هوادار شاهزاده "رضا پهلوی" و به عنوان پایبند به اصول زنده یاد "شاهپور بختیار"، چیزی نیست جز میهن پرستی، دمکراسی و برابری و آزادی خواهی و استقرار نظم و قانون ملی در سراسر کشور و چیزی نیست جز یکپارچگی میهن، آنگونه که بختیار می گفت و آنگونه که شاهزاده می گوید:


بیایید آن اندازه به رژیم فشار بیاوریم تا خواست و اراده ی مان به منظور برگزاری همه پرسی و یک گزار مسالمت آمیز و دمکراتیک به سوی ایران آزاد را به رژیم ولایت فقیه تحمیل کنیم. بیایید سرنگونی این رژیم را از درون مرزهایمان و به دست خودمان و بدون وابستگی به قدرت و نفوذی بیگانه رقم بزنیم. بگزارید بار دیگر در پی انقلاب بزرگ مشرطیت، انقلابی ملی و میهنی دیگر را رقم بزنیم و عنصر مقت خواره و انگل آخوند را به دادگاه بکشانیم.

این خواست ما برای حکومتی مردمی و ملی است: همه پرسی.
همه پرسی در پرتو قوانین شناخته شده ی جهانی و با تایید و پشتیبانی و نظارت سازمان های جهانی و ملل متحد. انتخابانی آزاد که نه خائنان چپ خلقی مجاهد و فدایی در آن شرکت داشته باشند و نه مزدوران رژیم ولایت فقیه که در سرکوب سازمان یافته و کشتار و چپاول مردم و میهن، نقش نخست و آمر و عامل را ایفا کرده اند. همه پرسی ایی برای همه ی جمهوری خواهان و همه ی پادشاهی خواهان، همه پرسی برای طیف چپ و راست سیاسی، برای همه ی آنان که به دمکراسی، سکولاریسم و آزادی ها فردی و اجتماعی ما بر اساس منشور حقوق بشر ملل متحد باور دارند.

بگزارید سرنوشت خود را به دست خود رقم بزنیم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د