رد شدن به محتوای اصلی

ده فرمان موسا را رها کنید، دوازده فرمان پمپئو مهم تر است !!

هنگامی که تعداد پیروان موسی در مصر زیادتر شدند؛ تعداد مکالمه های موسی کلیم الله پیامبر خدا با خالق اش، هم افزایش یافتند و هم طولانی تر نیز گردیدند. مثلا اگر پیشتر، موسی هر از چند گاهی به بالای قله کوه می رفت؛ تا با آفریدگار جهان هستی گفت و گو داشته باشد؛ و فرمان های خالق را به مخلوق او بر روی کره زمین برساند. از آن پس ناچار بود؛ که هفته ای چند بار برای مکالمه با خدا به بالای آن کوه برود(انگار که خدا فقط در بالای کوه مربوطه مستقر بوده، و جای دیگری امکان همصحبتی با او وجود نداشت!)؛


وقتی که پس از مکالمه با خدا، به پائین کوه بر می گشته است؛ تا که پیام آفریدگار را به بندگان او برساند. قوم مشتاق وی بی صبرانه در انتظار بازگشت موسی می بودند. تا او با ابلاغ پیام پروردگار هستی به آنان، مسیرهای هموار جدیدی را، در پیش پای آنها بگستراند؛ و از جانب پروردگار یکتا، دستورات جدید و بیشتری برای بهبود یافتن زندگانی آن مؤمنان به آنان بدهد!

در یکی از بازگشت های موسی از کوه تور نزد پیروانش( تور در برخی از کتاب های آسمانی، نام کوهی بوده است؛ که به محل مکالمه موسی با خدا مطرح نموده اند.) ؛ بدون گفتگو با آنانی که در انتظار او بودند. یکسره به کنار دامنه کوه مورد نظر می رود. تا ده فرمانی را که خدا به وی گفته بود که به پیروان خویش ابلاغ نماید؛ را بر روی بدنه آن کوه بنویسد؛ و در مقابل دیده پیروان خویش قرار بدهد. با نگارش هر یک از فرمان های دهگانه، یکباره آن نوشته ها مانند ستاره ای درخشان روشن و تابناک می شده اند؛ و چشمان خدا پرستان را بر خودشان خیره می نمودند!


تا امسال هیچگاه پیش نیامده بود؛ که باری دیگر فرامینی به بندگان خدا برسد؛ و آنان را به راه راست هدایت کند. اما سرانجام در روز دوشنبه ۲۸ ماه جون ۲۰۱۸ میلادی، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، راهبرد و استراتژی جدید کشور اش در برابر جمهوری اسلامی در ایران را شرح داد؛ و ضمن اعلام فشار بیشتر بر رژیم آخوندی در ایران، اعلام کرد که واشنگتن آماده مذاکره با تهران، در صورت تغییر رفتار رژیم ایران است!


مایک پمپئو برای مذاکره با حکومت ویرانگر آخوندی، جهت رسیدن به یک توافق جدید شرایطی را مطرح کرد؛ که در واقع فهرست خواسته های دوازده گانه ایالات متحده از جمهوری اسلامی، یا به عبارتی دیگر، حاوی جزئیات تغییر رفتار رژیم بیدادگر آخوندی در ایران بود. که در دوازده ماده بیان شده و به شرح زیر می باشد!

یک : ایران باید کلیه جزئیات ابعاد نظامی برنامه های پیشین هسته ای خود را، به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کند!
دو: ایران باید غنی سازی اورانیوم را متوقف کند؛ و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیوم نرود. این شامل بستن رآکتور آب سنگین هم می شود!
سه: به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، ‌اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تاسیسات را در سراسر کشور بدهد!
چهار: توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران باید متوقف شود؛ و پرتاب سامانه های موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هسته ای، دیگر انجام نشود!
پنج: همه شهروندان آمریکا، و همچنین شهروندان کشورهای دوست و متحد ما، که به اتهامات ساختگی در ایران زندانی هستند باید آزاد شوند!
شش: ایران باید از حمایت گروه های تروریستی در منطقه خاورمیانه، از جمله حزب الله لبنان، حماس و گره فلسطینی جهاد اسلامی دست بردارد!
هفت: ایران باید حاکمیت دولت عراق را به رسمیت شناخته، و اجازه دهد شبه نظامیان شیعه آن کشور خلع سلاح و منحل شود؛ و دوباره آنها را بسیج نکند!
هشت: ایران باید از حمایت نظامی شبه نظامیان شیعه حوثی دست بردارد؛ و به سمت دست یافتن به یک راه حل سیاسی مسالمت آمیز در یمن گام بردارد!
نه: کلیه نیروهای نظامی تحت امر ایران در سراسر سوریه، باید از این کشور خارج شوند!
ده : ایران باید به حمایت از طالبان و دیگر نیروهای تروریستی در افغانستان و منطقه، و پناه دادن به رهبران ارشد القاعده پایان بدهد!
یازده: حمایت نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از تروریسم و متحدان شبه نظامی اش در سراسر جهان باید متوقف شود!
دوازده: ایران همچنین باید به رفتار تهدید آمیز در برابر همسایگانش، که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند پایان دهد. از جمله تهدید اسرائیل به نابودی و پرتاب موشک به عربستان سعودی و امارات متحده عربی. این شامل تهدید کشتیرانی بین المللی، و عملیات خرابکارانه سایبری نیز می شود!


اعلام سیاست جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی، که روز دوشنبه توسط مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور به شرح مبسوط بالا، به راهبرد و استراتژی ایالات متحده علیه رژیم آخوندی در ایران پرداخته است. پیش از روشن نمودن وضعیت جاری حاکمیت اسلامی و کنش های آتی ایشان در قبال آمریکا، حکایت از این حقیقت دارد؛ که سیاست دولت کنونی ایالات متحده، به فاصله صد و هشتاد درجه ای، در مقابل ریاست جمهوری پیشین این کشور باراک حسین اوباما قرار گرفته، و تمامی این رجز خوانی ها را، در قالب گفتگوی سیاسی با حکومت ملاها در ایران، نسبت به حزب رقیب خویش در کشورشان مطرح می کنند؛ و بر آن هستند، که با بازی با برگ جمهوری بی خردان در ایران، برای حزب مخالف خویش در کشور شان شاخ و شانه بکشند!

در تمامی دوازده فرمان صادر شده از سوی دولت فعلی آمریکا، خطاب به حکومت اهریمنی آخوندی در ایران، سر فصل های متعددی مطرح گشته، که بود و نبود شان برای ملت ستمدیده ایران کم ترین تاثیر مثبت و اثر تعیین کننده ای را موجب نمی گردد. متمرکز کردن فشارهای فراوان سیاسی و اقتصادی از سوی آمریکا بر رژیم سفاک اسلامی، که فقط آرمان های متحدان و همپیمانان ایشان را متجلی و محقق می نماید. کم ترین سودی به نفع مردم ایران ندارد و نخواهد داشت!

همه روزه یا از سوی رژیم مخوف آخوندی، و یا در نهایت تاسف از طرف طبیعت ستمگر، با روی دادن آتشسوزی، زلزله، سیل، طوفان و امثال اینگونه بلایای آسمانی!! در کشورمان، ملت بی پناه ایران دچار بدترین شرایط اجتماعی و خصوصی در زندگی خودشان می باشند. بده - بستان های سیاسی میان آمریکا و جمهوری اشغالگر اسلامی، چه دردی از اینهمه مصیبت هائی که مردم رنجدیده ایران دارند را بهبود می بخشد؟!


این مردم میهن پرست، به ویژه جوانان دلاور ایرانزمین، جهت نجات دادن هم میهنان و کشورشان از اسارت نزد این قوم پلید، کم ترین نیازی به راهگشائی های غربی ها، و یا هر سرزمین دیگری در جهان ندارند. ما به وضوح می دانیم؛ که حاکمان هر مملکتی در دنیا، چنانچه یک « به » به مردم ایران هدیه بدهند. انتظار دارند که یک « ده = روستا» از آنها پس بگیرند. به گونه همان بلاهائی که در دوران حاکمیت استبدادی سلسله عیاش و بدون عرق ملی قجرها در ایران، هنگام بسته شدن قراردادهای منفور « گلستان » و « ترکمانچای » ، بر سر مردم ایران آمد. برای هفتاد و هفت پشت ما بس است!

هنوز آسیب اثرات شوم این دو معاهده سیاسی میان قجرها و روسیه تزاری، که در ازای آن بسیاری از استان های مهم سرزمین مان را از دست دادیم. در خاطره میهن پرستان زنده است و عذاب شان می دهد. که حاکمان شیطان صفت روسیه تزاری، هرگاه هوس تسخیر کردن بخش هائی از ایران به سرشان می زد. با ایجاد کردن بهانه های مبهم و بی پایه و اساس، حاکمان سلطنت استبدادی قاجار را تهدید به جنگ می کردند. آنها هم که هیچگونه توان مبارزه با آنها را نداشتند. به همین خاطر هر بار، با بخشیدن بخشی از ایران به آن شارلاتان ها، خودشان را از خطرات جنگ با آنان محافظت می کردند!

ایرانی های غیرتمند از این پس اجازه نخواهند داد؛ که یک وجب از خاک زرخیز کشور باستانی و آکنده از نعمت شان، توسط زیاده طلبان دنیا شغال خور بشود؛ و با تبانی حکومت های شرق و غرب در جهان، به ویژه چندیوزه بازی کردن های ولادیمیر پوتین و حکومت چین با ایالات متحده آمریکا، به کام این کشور گشایان گیتی در قرن بیست و یکم بیفتد. آفریدگار یکتا و اهورای یگانه را پاس و سپاس، که شهریار جوانبخت ایرانزمین، در کمال تندرستی و آزادیخواهی برای کشور و ملت خویش، آماده هرگونه فداکاری جهت رهائی این کهندیار هزاران ساله، از شر حاکمیت قوم پلید اسلامی هستند. ملت شریف ایران نیز، بر آنند که در التزام رکاب پادشاه برحق و رسمی و قانونی کشورشان، مملکت باستانی خویش را آزاد کنند. و این دجالان سودجو و دزد و جنایتکار را، از سرزمین اهورائی خویش اخراج نمایند. تا که بعد از این، بتوانند شکوه و عظمت چهل سال پیش را، به سامانه همیشه جاوید مرز پر گهر خویش باز گردانند!

محترم مومنی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د