رد شدن به محتوای اصلی

آیا ایران می تواند سوریه شود ؟

آیا در زمان رضا شاه بزرگ نبود که کشور عزیز ما از تجزیه ی بیشتر و به واسطه ی دلاوری و میهن پرستی به هنگام رضا شاه بزرگ و میهن پرستان همراه و پشتیبان دیگر او، جلوگیری شد ؟


آیا این رضا شاه بزرگ نبود که جلوی تجزیه ی خوزستان و کردستان و گیلانی را گرفت که عناصر تجزیه طلب، وابسته به روسیه و انگل ستان و البته... الله پرست و ایرانی ستیزش، هتا تا نیمه های راه تجزیه ی این سرزمین های همیشه ایرانی هم به پیش رفته بودند ؟؟ آیا هرات و قندهار و آران و شروان و ۱۵ شهر دیگر قفقاز در سال های ۱۸۱۲ و ۱۸۲۸ میلادی و پس از دو جنگ سترگ با روسیه ی تزاری، از ایران جدا نشدند ؟؟

پس با نگاهی به تاریخ سرزمینمان از زمان باستان تا معاصر، می توانیم به سادگی به این مهم پی ببریم که امکان تجزیه ی کشورمان همیشه وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت.

اکنون زمانه ی سختی است. روزگاری است که از یکسو با یک رژیم خونریز سرکوبگر روبرو هستیم و از سوی دیگر، با تجزیه طلبانی که منتظر کوچک ترین فرصت و روزنه برای نابودی و تجزیه ی ایرانند. دهه های پیوسته است که گروهک های تجزیه طلب پانکرد که همگی هم مسلح هستند، شهرهای کردنشین را ناامن و نوار مرزی را به میدان ترقه بازی خود تبدیل کرده اند و با دادن صدها لاشه مرده، چند مرزبان و سرباز میهن پرست ما را نیز جاوید نام کرده اند. این زخم کهنه است و اگر ایران در نگاهبانی از مرزها و تمامیت ارضی خود ضعیف شود، کرم های گوشتخوار ایران ستیز به جان کشورمان خواهند افتاد و آن را تکه پاره خواهند کرد.




آری ایران قابلیت سوریه شدن را نیز دارد. نه تنها از نگاه امکان صد در صدی تجزیه ی کشور، که از نگاه مذهبی نیز، ایران می تواند دچار جنگی داخلی شود و از آنجا که شهرهای الله پرست سنی نشین، اتفاقن همان شهرهای مرزی ایی می باشند که البته گروهک های تروریستی و مسلح و تجزیه طلب نیز، طمع دست اندازی بر آنها را دارند که مشخصن می توان به "سیستان و بلوچستان"، "کردستان" و "خوزستان" اشاره کرد، پس می توان تصورش را کرد که کمینه های دینی وابسته به اسلام صحرای سعودی و پاکستان و نیز کمینه های قومی فریب خورده ی جریان های تجزیه طلبانه و قوم گرایانه، در فرصت مناسبی که در اثر ضعف نیروهای دفاعی کشور تامین شود، با بی رحمی و با نهایت خشونت و بدون فکر و اندیشه، به جان ایران خواهند افتاد و کشور را تکه پاره خواهند کرد.

گروهک های الله پرست تروریستی آزمایش خود در اوج ددمنشی و توحش را در داعش و در عراق و سوریه نشان داده اند. ایران نباید به الله پرستان واقعی روی خوش نشان دهد. جمهوری اسلامی نکبتی است که مذهبش در تضاد ذاتی با اسلام اصیل و ناب محمدی سنی و سلفی است. شیعه و سنی باید در برون مرز به جان یکدیگر بیفتند تا منطقه برای امنیت یکپارچگی ایران و پایداری اسراییل حفظ شود. ایران و اسراییل هر دو از جنگ های خاورمیانه می توانند سود ببرند، به شرط آنکه این آتش به دامان ایران انداخته نشود.


براندازی یک شرط اساسی برای میل به دمکراسی و حقوق بشر در کشور است. با جمهوری اسلامی نه می توان به دمکراسی دست یافت و نه می توان هتا آرزوی حقوق بشری و برابری و دادگری اجتماعی را در دل پروراند. اما از دیگر سو، با وجود گروهک های تجزیه طلبی که از سوی اسراییل، عرعربستان و آمریکا پشتیبانی می شوند نیز، نمی توان بی گدار به آب زد و شرایطی را فراهم آورد که به موجب آن، با ضعف نیروهای تدافعی کشور، امکان بروز و رشد دشمنان سوگند خورده ی ایران فراهم آید.

از اینرو، ایران نه تنها قابلیت سوریه شدن را دارد، که هتا بسیار بدتر از سوریه نیز خواهد شد. این راه هم تاریخ ما ثابت کرده و هم رویدادهای بیخ گوشمان، این واقعیت محتمل صد در صدی را نشان می دهد.

از اینرو، خط و خطوطی که میان میهن پرستان برانداز رژیم با دیگر براندازان کشیده می شود، دوری از فرقه های مذهبی اسلامی و خودداری از نزدیکی با گروهک های تروریستی و تجزیه طلب می باشد. از شاهزاده رضا پهلوی نیز خواسته ام که از همراهی با گروهک تجزیه طلب و تروریست "کومله" دست کشیده و به جای همراهی با کشندگان سربازان ایرانی، به سوی ایرانیان میهن پرست بیاید.

شاهزاده ی گرامی، "محسن سازگارا" و "سید علیرضا نوریزاده ی حرامزاده"، جزو منفورین اپوزوسیون میهن پرست می باشند که هر دو از بانیان، آمران و عاملان جنایت و تباهی ایران در شورش ۵۷ می باشند. شما که روند "فرقه ی تبهکار" را جااندازی می کنید، چگونه است که نمی دانید این دو حرامزاده ی معلوم الحال که همیشه ماتحت خوار اصلاح طلبی حکومتی نیز بوده اند نیز، جزو همان فرقه ی تبهکارند ؟؟



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د