رد شدن به محتوای اصلی

ده‌ ها شکایت از پخش عرعر الله اکبر با صدای بلند در ویخو

پس از آنکه پلیس در وکخو اجازه داد مسجد محل اذان نماز جمعه را با بلندگوها پخش کند، مردم از این اقدام شکایت کرده‌اند. تا کنون ۵۹ مورد شکایت به مسئولان سپرده شده است.


دادگاه تا کنون به سه شکایت رسیدگی کرده است. اما در حال حاضر ۵۹ شکایت در بخش اداری دادگاه در مالمو به ثبت رسیده است. به نقل از روزنامه اسمولند پوست، پلیس در مجموع ۶۳ شکایت دریافت کرده است. گفته شده که امکان افزایش شکایت‌ها همچنان وجود دارد.

پلیس در آغاز ماه می سال جاری گفت که امکان پخش آذان نماز جمعه ساعت یک پس از ظهر با بلندگوها از مسجدی در کمون وکخو وجود دارد. جواز پخش اذان برای حدود سه و نیم دقیقه صادر شده است و این مجوز تا یک سال اعتبار دارد. اکنون مشخص نیست با وجود شکایات، دادگاه در مورد ادامه پخش اذان چه تصمیم خواهد گرفت.

آیا می توان جلوی سرطان اسلام در سوئد را گرفت ؟؟

آیا می توان با طرح شکایت های خود در قالب مخالفت مردمی، حکومت سوئد را مجبور کرد تا در برابر شریعت ضد بشری و نابهنجار اسلامی، قوانینی را وضع کند که مایه ی آرامش و امنیت کشور شود و مردم با خیال راحت و بدون دغدغه از فضولی های اسلامی، بتوانند همانند گزشته به زندگی خوب و آسوده ی خود بازگردند ؟؟


اینک که الله پرستان متوجه شده اند که یک بخش ناخواسته و تحمیلی در هازمان اروپایی و سوئد هستند، با یورش به جلو و پیش گرفتن دست پبش برای پس نیفتادن، خواهان آزادی عرعر کردن های عربی و فریاد الله اکبر در سوئد می باشند که البته جمهوری اسلامی سوئد با آن همسویی نیز کرده است !! اما این مقاومت مردمی است که جلوی یکه تازی های طیف چپ الله زده و پشتیبان اسلام اهریمنی را می گیرد. امیدوارم این تلاش ها هم ثمر دهد و هم در سراسر کشور تبدیل به قانونی از برای جلوگیری از فعالیت های اسلامی سازی سوئد زیبا شود.

مرگ بر اسلام

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...