رد شدن به محتوای اصلی

آعلام برائت از خوک های ایران زاده و جریان های پان ایرانیست حکومتی

جریانی که با برکشیدن ماتحت زرتشت پرستی و عن خوارگی نسبت به روزگار باستان غرق در خون و کینه و نفرت و جنگ و ستیز، که به همت رژیم خونریز ولایت فقیه و با پشتوانه ی جریان نژاد پرستانه ی امثال پان ایرانیست های پزشکپور و فروهر و...، امروز توانسته است با تولید روندهای فکری و ایجاد موج های فرهنگی و اجتماعی، در کشور جای پایی برای خود پیدا کند؛


و از آنجا که جریان فاشیسم مذهبی رژیم با جریان فاشیسم نژاد و تباری و آریا بازی و آن هم با نام کوروش و زرتشت و داریوش، به مهلکه ای برای آزاد اندیشی و انسان دوستی و آزادی تبدیل شده است و از آنجا که به شخصه نمی توانم در فضایی مسموم و زهر آلوده و آکنده از نفرت نژادی و دینی زندگی کنم، با جریان های #پان_ایرانیسم_حکومتی که در برون مرز و به ویژه از سوی یکی از مزدوران رژیم به نام امید دانا رهبری می شود، اعلام برائت می کنم.

نوکیسگان فرهنگی و توله بسیجیان بی درد پرورده ی ولایت فقیه که با ریشخند به درد و رنج ملتمان، بلیت ۷ ملیون تومانی بازی ایران و پرتگال را خریدند و در اوج مبارزات مدنی هم میهنان در رنجمان، ضمن سکوت در برابر ستم، با ستمکار هم ریشه ی شان هم دست شدند و با فرافکنی مشکلات، شرایط را فراتر از خوب و بهتر از بهشت توصیف کردند و دست به تشویق لمپن های ملیاردر تیم فوتبال ولایت فقیه زدند، گماشتگان شبیخون فرهنگی و ارتجاعی الله پرستان زرتشتی و تروریست های سپاهی جمهوری اسلامی به تمدن و اخلاق ایرانی می دانم.


قر در کمر خشک شدگانی که معطل عرق و خانمند و برای لمپن هایی که هنرشان لگد به توپ است، دست و پا می شکنند را ایرانی نمی دانم. اما، غربت در اینجا خلاصه نمی شود، زیرا فرهنگ نهادینه شده ی کنونی در ایران، فرهنگی اسلامی و ارتجاعی، قوم و قبلیه باز و دیگر ستیز و نابردبار، خشن و زبان دراز و وحشی و موهن و متجاوز است که هم نوکیسگان فرهنگی همچون امید دانای زرترشی را پرورده است و هم آریا اسبه های از ذات بی شرف و حرامزاده را.

در گزارشی که در رسانه های اجتماعی بازتاب یافته، جمع گسترده ای از الله پرستان پفیوز آریایی که البته شامل ترک های وطنی الله زده هم می شود، در اوج بی کرامتی انسانی و در ژرفنای پستینگی شرافت و اخلاق، شبانه روبروی هتل بازیکنان پرتگال جمع شدند تا با ایجاد ناامنی و سر و صدا، قصه ی گزاف جوانمردی پوریای ولی را برای بار دیگر در فرهنگ کزایی خود قرقره کرده باشند.


تپاله هایی که با باخت شرم آور از اسپانیا و برد شرم آور با گل به خودی مراکش به خود، ادعای پیروزی بر تیمی را داشت که بدون دروغ، چون تیم فوتبال جمهوری اسلامی پوشالی نبود و دارای استخوان بندی اصیل بود، هتا گل برابر به دست آمده برای لمپن های تیم ولایت فقیه هم از روی نقطه ی چنالتی به دست آمده بود !! و خوشبختانه اینجا اعلام می کنم که پیشگویی من نسبت به باخت این تیم کزایی در برابر اسپانیا و پرتگال، تقریبن درست از آب درآمد و لمپن های تبلیغاتی و بوقچی جمهوری سرکوبگر اسلامی، به همان دجال خانه ی آریایی الله زده پس فرستاده شدند.

اکنون جهان آزاد می تواند نفسی بکشد، چرا که از شر این جرثومه های دغلباز دروغگوی موهن و متجاوز که یک امت اسلامی را در ایران نمایندگی می کنند، آسوده شده اند.

بی اخلاقی نهادینه شده در ایران را محکوم می کنم و از هواداران تیم فوتبال ولایت فقیه و همه ی هواداران لمپن آن، اعلام برائت می نمایم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د