رد شدن به محتوای اصلی

حزب آزادی هلند، مسابقه ی کاریکاتوری با موضوع "محمد، پیامبر اسلام" برگزار می‌ کند

حزب آزادی هلند به رهبری "خیرت ویلدرز" روز سه‌ شنبه ۲۲ خرداد ماه اعلام کرد که مسابقه ی کاریکاتوری با موضوع "محمد، پیامبر اسلام" برگزار می‌ کند.


بنگاه ضد تروریسم هلند، برگزاری این مسابقه و نمایشگاه آن در دفتر حزب آزادی واقع در مجلس این کشور را تایید کرده است.

خیرت ویلدرز طی بیانیه‌ ای اعلام کرد:‌

"آزادی بیان در خطر است، به ویژه برای منتقدان اسلام. هرگز نباید چنین چیزی را بپذیریم. آزادی بیان مهم ترین آزادی ما است".

ویلدرز که پیش از این خواستار ممنوعیت قرآن در هلند شده بود، از مدت ها پیش تمایل داشت چنین مسابقه‌ ای را برگزار کند، اما ناکام مانده بود. کاربران شکبه‌ های اجتماعی واکنش‌ های گوناگونی به این پیشنهاد داشته‌ اند. در حالی که برخی از آنها از آن پشتیبانی کرده اند، منتقدان مرتجع الله پرست و چپ، این حرکت خریت ویلدرز را محکوم کرده‌ اند که با بی‌ مسئولیتی سبب تحریک اجتماع می‌ شود و به دید می‌ رسد برخی نیز از هم‌ اکنون، خود را برای پیامدهای ناگوار چنین برنامه‌ ای آماده کرده‌ اند.


همچنین از "بوش فاوستین" کاریکاتوریست آمریکایی و برنده ی جایزه‌ ی مسابقه ی کاریکاتور "گارلند تگزاس" با همین موضوع، خواسته شده داوری آثار ارسالی را بر عهده بگیرد. فاوستین که خود در اصل اهل آلبانی است، در خانواده‌ ای الله زده زاده شده، اما در نوجوانی به خداناباوری گراییده است. پیش از این، ترسیم کاریکاتور‌های محمد تازی پیامبر خودخوانده ی اسلام، موجب واکنش شدید الله پرستان در جهان شده بود. در سال ۲۰۱۵، دو تروریست الله پرست که رسانه های مجیزگوی اسلام، آنها را به عنوان "اسلامگرایان افراطی" به مخاطبان قالب کرده اند، در پاریس به دفتر هفته‌ نامه ی "شارلی ابدو" که کاریکاتور پیامبر خونریز اسلام را چاپ کرده بود، یورش بردند و دست‌ اندرکاران این نشریه ی فکاهی را به گلوله بستند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...