با صرف پول های هنگفت، رسانه های بی شماری را علم کرده اند و با برنامه های کلان کوتاه و دراز مدت، مزدوران صادراتی خود را در سراسر اروپا و آمریکا پراکنده اند تا ضمن دروغ زنی و لجن پراکنی و تلاش برای خفه کردن صدای مخالفان سیاسی و مذهبی رژیم سر تا پا تقصیر ولایت فقیه، این امکان را از کنشگران برانداز سلب کنند که بتوانند در رسانه ها و هتا رسانه های اجتماعی، علیه ساختار فاشیستی اسلامی و تمامیت خواه جمهوری اسلامی، قلم بزنند و فعالیت کنند.
امروز دوشنبه - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۱۸ اُم ماه ژون ۲۰۱۸ که این مقاله را می نویسم، یک روز از بسته شدن دوباره ی حسابم در ف. بوک می گزرد، آن هم برای بار ۴ اُم در ۸ ماه گزشته !! این یک فاشیسم رسانه ای و یک سرکوب سازمان یافته ی داده ها و آزادی بیان از سوی مزدوران فراوان جمهوری اسلامی با هم دستی با غول رسانه های اجتماعی ف. بوک و یوتوب است.
آن هنگام که فقر گسترده، ژرف و البته ساختگی و تحمیلی، به زور بر تن رنجور ملتی کهن و زجر کشیده، ناقواره می شود و آن هنگام که صدای ستمدیدگان و مستضعفان در نطفه خفه و راه دادخواهی آنان بسته و دادخواهان منکوب و لگدمال می شوند، آن هنگام است که جام جهانی یا هر رویداد جهانی و تاثیر گزار دیگری می تواند به نجات سرکردگان دستگاه ستم پیشه ی آخوندی بیاید و اذهان عمومی را از واقعیت های تلخ و ملموس کشورمان منحرف کند و سرابی از دل خوشی ها گزرا را بر روان های ساده لوح و دل های کور ابلهان ظاهر بین، تحمیل نماید.
اینگونه بود که در آستانه ی برد ناجوانمردانه ی تیم برگزیدگان جمهوری اسلامی که در پوشش رخت و بازی تیم ملی به ارباب روسیه ی شان فرستاده شده بودند تا حماسه های پلاستیکی را با هزینه ی ملت چپاول شده و در راستای خر کردن های جهانی از راه ایجاد مشغولیت های دروغین، رقم بزنند، صدای مخالفان نیز در گلو خفه شد.
نوشتم که گل به خودی زدن حریف و سپس امر بر ناکسان مشتبه شدن که این پیروزی از همت و تلاش خودشان بوده، نه اخلاقی است و نه جوانمردانه. سیل فحش ها و توهین ها... نوشتم که پستینگی اخلاقی به واسطه ی جمهوری اسلامی در هازمان ایران نهادینه شده است، سیل آل سامی خواندن ها و مزدور گفتن ها...
ایران می داند که چه قدر در تنهایی چون ارتشی یک تنه، به پیکار همه ی زشتی هایی آمده ام که آرمانش نابودی قلب تپنده ی اخلاق و وجدان بشری است. بدانسان که ایران از ایرانی گری تهی و به جای آن هر آنچه که گند و پلید و نابسامان است را اندوده ی این وجود پاک و بی گناه کنند.
وقتی نوشتم که امید دانا یکی مزدور رژیم و سرسپرده ی ولایت فقیه و یک زرتشتی باز و یک عروسک خیمه شب بازی صادراتی در قالب #پان_ایرانیسم_حکومتی است و این اوست که نژاد پرستی فاشیست چون دیگر فرستاده ی نخ نمای رژیم آریا اسبه (آریاسب مغان باوند زاده) می باشد، نوکر نوچه های رژیم با حساب ها جعلی و نام های دروغین، یورشی سازمان یافته را علیه من ترتیب دادند؛ من که تنها یک تن بیش نبودم. با گزارش های پیوسته ی آنان از من به ف. بوک و هم زمان سیل توهین ها و تهمت ها، ف. بوک به رعیت پروردگان ارتجاع اسلامی زرتشتی این هدیه را بار دیگر بخشید که حسابم را دوباره ببندد.
جالب اینجاست که هتا ف. بوک به من اجازه ی اعاده ی دادرسی (چه عبارت مغلطه آمیز و بیهوده ای) و طرح درخواست شکایت را هم نمی دهد !!
اما خوک زادگان را نیز، من هم به ف. بوک گزارش کردم و توانستم بارها آنها را محکوم نمایم:
صدای من خفه کردنی نیست؛ از دست من آسوده نمی شوید جز آنکه بمیرم. اینک این جنگ رسانه ای در برابر واپسگرایان جمهوری اسلامی و الله پرستانی زرتشتی شده ای که ماتحت خوار سپاه و ولایت فقیهند را به پیش می برم. این صدای براندازی است که با توجه مردم، صدها هزار خواننده دارد و بیش از یک ملیون بار از نوشته ها و مقاله هایم بازدید شده است. اینگونه است که تاثیر گزاری در براندازی و کمک به آگاهی مردم، مایه ی افتخار من است. بر خلاف شما حرامیان، من هرگز از کسی یک قران هم مواجب نگرفته و نخواهم گرفت.
مرگ بر جمهوری اسلامی شعار نیست، یک هنجار است.
امروز دوشنبه - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۱۸ اُم ماه ژون ۲۰۱۸ که این مقاله را می نویسم، یک روز از بسته شدن دوباره ی حسابم در ف. بوک می گزرد، آن هم برای بار ۴ اُم در ۸ ماه گزشته !! این یک فاشیسم رسانه ای و یک سرکوب سازمان یافته ی داده ها و آزادی بیان از سوی مزدوران فراوان جمهوری اسلامی با هم دستی با غول رسانه های اجتماعی ف. بوک و یوتوب است.
آن هنگام که فقر گسترده، ژرف و البته ساختگی و تحمیلی، به زور بر تن رنجور ملتی کهن و زجر کشیده، ناقواره می شود و آن هنگام که صدای ستمدیدگان و مستضعفان در نطفه خفه و راه دادخواهی آنان بسته و دادخواهان منکوب و لگدمال می شوند، آن هنگام است که جام جهانی یا هر رویداد جهانی و تاثیر گزار دیگری می تواند به نجات سرکردگان دستگاه ستم پیشه ی آخوندی بیاید و اذهان عمومی را از واقعیت های تلخ و ملموس کشورمان منحرف کند و سرابی از دل خوشی ها گزرا را بر روان های ساده لوح و دل های کور ابلهان ظاهر بین، تحمیل نماید.
اینگونه بود که در آستانه ی برد ناجوانمردانه ی تیم برگزیدگان جمهوری اسلامی که در پوشش رخت و بازی تیم ملی به ارباب روسیه ی شان فرستاده شده بودند تا حماسه های پلاستیکی را با هزینه ی ملت چپاول شده و در راستای خر کردن های جهانی از راه ایجاد مشغولیت های دروغین، رقم بزنند، صدای مخالفان نیز در گلو خفه شد.
نوشتم که گل به خودی زدن حریف و سپس امر بر ناکسان مشتبه شدن که این پیروزی از همت و تلاش خودشان بوده، نه اخلاقی است و نه جوانمردانه. سیل فحش ها و توهین ها... نوشتم که پستینگی اخلاقی به واسطه ی جمهوری اسلامی در هازمان ایران نهادینه شده است، سیل آل سامی خواندن ها و مزدور گفتن ها...
ایران می داند که چه قدر در تنهایی چون ارتشی یک تنه، به پیکار همه ی زشتی هایی آمده ام که آرمانش نابودی قلب تپنده ی اخلاق و وجدان بشری است. بدانسان که ایران از ایرانی گری تهی و به جای آن هر آنچه که گند و پلید و نابسامان است را اندوده ی این وجود پاک و بی گناه کنند.
وقتی نوشتم که امید دانا یکی مزدور رژیم و سرسپرده ی ولایت فقیه و یک زرتشتی باز و یک عروسک خیمه شب بازی صادراتی در قالب #پان_ایرانیسم_حکومتی است و این اوست که نژاد پرستی فاشیست چون دیگر فرستاده ی نخ نمای رژیم آریا اسبه (آریاسب مغان باوند زاده) می باشد، نوکر نوچه های رژیم با حساب ها جعلی و نام های دروغین، یورشی سازمان یافته را علیه من ترتیب دادند؛ من که تنها یک تن بیش نبودم. با گزارش های پیوسته ی آنان از من به ف. بوک و هم زمان سیل توهین ها و تهمت ها، ف. بوک به رعیت پروردگان ارتجاع اسلامی زرتشتی این هدیه را بار دیگر بخشید که حسابم را دوباره ببندد.
جالب اینجاست که هتا ف. بوک به من اجازه ی اعاده ی دادرسی (چه عبارت مغلطه آمیز و بیهوده ای) و طرح درخواست شکایت را هم نمی دهد !!
اما خوک زادگان را نیز، من هم به ف. بوک گزارش کردم و توانستم بارها آنها را محکوم نمایم:
صدای من خفه کردنی نیست؛ از دست من آسوده نمی شوید جز آنکه بمیرم. اینک این جنگ رسانه ای در برابر واپسگرایان جمهوری اسلامی و الله پرستانی زرتشتی شده ای که ماتحت خوار سپاه و ولایت فقیهند را به پیش می برم. این صدای براندازی است که با توجه مردم، صدها هزار خواننده دارد و بیش از یک ملیون بار از نوشته ها و مقاله هایم بازدید شده است. اینگونه است که تاثیر گزاری در براندازی و کمک به آگاهی مردم، مایه ی افتخار من است. بر خلاف شما حرامیان، من هرگز از کسی یک قران هم مواجب نگرفته و نخواهم گرفت.
مرگ بر جمهوری اسلامی شعار نیست، یک هنجار است.
نظرات