"امیر رضا امیر بختیار":
۱) من تقریبن همه ی بیانیه ها، سخنرانی ها، گفتگوها و نامه های زنده یاد شاهپور بختیار را مطالعه کرده ام. در بین سیاست مداران ایرانی، هیچ فردی را نمی شناسم که دیدگاه هایش را به روشنی ایشان مطرح کرده باشد.
۲) دیدن برخی تفسیر ها از سوی افرادی که فکر نمی کنم نیت منفی ایی داشته باشند، برایم عجیب است. از اینرو چند نکته را در مورد ایشان اینجا می نویسم.
۳) زنده یاد شاهپور بختیار، یک مشروطه خواه پایبند به قانون اساسی مشروطه بود. بر خلاف برخی از سرکردگان خائن جبهه ی ملی که در زمان شورش ۵۷ رنگ عوض کردند، وی تا آخر عمر از سامانه ی مشروطه ی پادشاهی و قانون اساسی مشروطه با وجود تاکید بر لزوم برخی اصلاحات در این قانون، از آن دفاع می کرد.
۴) اختلاف زنده یاد شاهپور بختیار (حزب ایران) با اعلا حضرت "محمد رضا شاه پلهوی" نیز، در اجرا نشدن کامل قانون اساسی از سوی شاه بود. در نتیجه زمانی که شاهنشاه در سال ۵۷ حاضر به انتقال قدرت به نخست وزیر و اجرای کامل قانون بود، بختبار نیز دلیلی بر مخالفت با شاهنشاه همایونی نمی دید.
۵) زنده یاد بختیار از شوروش موسوم به "انقلاب اسلامی"، با عنوان "فتنه ی خمینی" یاد می کرد و جمهوری اسلامی را در ردیف فتنه ی اعراب (یورش تازیان الله پرست به ایران) و یورش مغول به ایران می دانست و این رژیم را به رسمیت نمی شناخت.
۶) از اینرو، پس از تبعید به پاریس، با تشکیل "نهضت مقاومت ملی"، خود را به عنوان نخست وزیر قانونی ایران معرفی کرد و همه ی روابط بین المللی را نیز با این عنوان و با مدیریت وزیر خارجه ی خود زنده یاد "احمد میر فندرسکی" و هیئتی از دیپلمات ها سازمان می داد.
۷) ایشان، شاهزاده "رضا پهلوی" را وارث قانونی تاژ و تخت ایران می دانست. با این وجود، خواهان برگزاری یک همه پرسی پس از بازگشت دولت قانونی (دولت بختیار) به ایران بود، برای تعیین نوع سامانه ی حکومتی که در صورت پذیرش، سامانه ی مشروطه ی شاهزاده رضا پهلوی به عنوان تنها وارث قانونی تاژ و تخت به پادشاهی مشروطه می رسید.
۳) زنده یاد شاهپور بختیار، یک مشروطه خواه پایبند به قانون اساسی مشروطه بود. بر خلاف برخی از سرکردگان خائن جبهه ی ملی که در زمان شورش ۵۷ رنگ عوض کردند، وی تا آخر عمر از سامانه ی مشروطه ی پادشاهی و قانون اساسی مشروطه با وجود تاکید بر لزوم برخی اصلاحات در این قانون، از آن دفاع می کرد.
۴) اختلاف زنده یاد شاهپور بختیار (حزب ایران) با اعلا حضرت "محمد رضا شاه پلهوی" نیز، در اجرا نشدن کامل قانون اساسی از سوی شاه بود. در نتیجه زمانی که شاهنشاه در سال ۵۷ حاضر به انتقال قدرت به نخست وزیر و اجرای کامل قانون بود، بختبار نیز دلیلی بر مخالفت با شاهنشاه همایونی نمی دید.
۵) زنده یاد بختیار از شوروش موسوم به "انقلاب اسلامی"، با عنوان "فتنه ی خمینی" یاد می کرد و جمهوری اسلامی را در ردیف فتنه ی اعراب (یورش تازیان الله پرست به ایران) و یورش مغول به ایران می دانست و این رژیم را به رسمیت نمی شناخت.
۶) از اینرو، پس از تبعید به پاریس، با تشکیل "نهضت مقاومت ملی"، خود را به عنوان نخست وزیر قانونی ایران معرفی کرد و همه ی روابط بین المللی را نیز با این عنوان و با مدیریت وزیر خارجه ی خود زنده یاد "احمد میر فندرسکی" و هیئتی از دیپلمات ها سازمان می داد.
۷) ایشان، شاهزاده "رضا پهلوی" را وارث قانونی تاژ و تخت ایران می دانست. با این وجود، خواهان برگزاری یک همه پرسی پس از بازگشت دولت قانونی (دولت بختیار) به ایران بود، برای تعیین نوع سامانه ی حکومتی که در صورت پذیرش، سامانه ی مشروطه ی شاهزاده رضا پهلوی به عنوان تنها وارث قانونی تاژ و تخت به پادشاهی مشروطه می رسید.
نظرات