رد شدن به محتوای اصلی

دانلد ترامپ: "جمهوری اسلامی باید رویه‌ اش را دگرش دهد تا من با آنها دیدار کنم"

آنها می‌ خواستند، اما تا رویه ی خود را دگرش ندهد با آنها دیدار نمی‌ کنم. آنها چاره‌ ای جز این نخواهند داشت.


"دانلد ترامپ" در مجمع عمومی ملل متحد:

"سرکردگان جمهوری اسلامی به دنبال مرگ و نابودی هستند. مردم ایران برای سیاست های دژخیمانه ی سرکردگان کشورشان بهای سنگینی پرداخته‌ اند. جمهوری اسلامی به حاکمیت ملی کشورها احترام نمی‌ گزارند. مردم ایران حق دارند که از سرکردگان این رژیم خشمگین باشند. یک رشته مبارزات نوین فشار اقتصادی علیه ولایت فقیه راه انداخته‌ ایم تا راه های دسترسی مالی سرکردگان این رژیم به اهداف خونبارشان را قطع کنیم. از ۱۳ اُم آبان برابر با ۵ اُم نوامبر، تحریم‌ های تازه ای علیه جمهوری اسلامی اجرا می‌ شوند، فروش نفت آنها را کم خواهیم کرد. از همه ی ملت‌ ها می خواهیم که رژیم اسلامی در ایران را منزوی کنند".

ترامپ در پایان این بخش از سخنرانیش در مورد جمهوری اسلامی، همچنین گفت: "از همه ی کشورها می‌ خواهیم از مردم ایران پشتیبانی کنند".


سخنرانی رییس جمهور خردمند و میهن پرست آمریکا در حالی علیه جمهوری اسلامی بیان شده است که پیشتر سخنگوی وزارت خارجه ی این کشور که به زبان پارسی آشنایی دارد، خط مشی سیاسی دولت آمریکا در برابر این رژیم را برای بار دیگر شفاف سازی و بیان کرد. او گفت که هدف ایالات متحده، دگرش رفتار رژیم است و نه سرنگونی و براندازی آن. وی همچنین به اپوزوسیون ایرانی اشاره کرد و گفت:

"ما می دانیم که مردم ایران از گروهک تروریستی مجاهدین خلق متنفرند و این گروهک جایی در نزد ایرانیان ندارد. آن کسانی که با این گروهک خوش و بش دارند، پول گرفته و با آنها همکاری می کنند، در دولت ترامپ نیستند".


وقتی رییسان جمهور رژیمشان برای صندلی های تهی زرزر می کنند، باید هم به رفتار متشخصانه ی دانلد ترامپ بخندند و خود بر رفتار حقیر خودشان بخندند که سخنرانی رییس جمهور میهن پرست و خردمند آمریکا را به باد خنده می گیرند. اما مگر او در این بخش از سخنرانیش، دروغ می گفت ؟! البته که نه. هنگامی که دانلد ترامپ چنان رفتار مودبانه و متشخصانه ای از خود بروز می دهد، آن هم در حالی که توقع چنین واکنشی را از برخی سران کشورهایی که خندیدند نداشت، با تشویق و کف زدن انسان هایی روبرو شد که می فهمند تشخص و راستی چیست.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د