در مورد نمایشگاه "تهمینه میلانی" و حاشیه های آن، لازم می دانم به موارد مهمی اشاره کنم:
۱- آنچه یک تولید هنری را شایسته ی عنوان "اثر هنری" می کند، نه فن است و نه مدیوم. بلکه گفتمانی است که این تولید هنری را در گفتگو با سنت پیش از خود و همچنین هنر معاصر قرار می دهد. اثر هنری ادامه دهنده ی راه است و صد البته دیدگاهی است که بر روند اندیشه ای هنر افزوده می گردد.
یک هنرمند به آن دلیل که مقدار تولیداتش به حد نصاب خاصی رسیده است، نمایشگاه برگزار نمی کند، بلکه دلیل برگزاری نمایشگاه این است که هنرمند واکنش مخاطبان و منتقدان را نسبت به فرایند فکری و کاری طی شده ی خود ببیند و در مورد آن نظر دهد. پس اگر کسی این گفتمان را نمی شناسد و توان شنیدن نقد را هم ندارد، اسلن نباید نمایشگاه بگزارد. نمی شود که به جای پاسخ به نقد عاری از خشونت منتقدان و مخاطبان، چون کودکان گریه ساز کنی و سپس به نهاد قضایی پناه ببری !!
۲- کسی که به عنوان نگارخانه دار فعالیت می کند، قاعدتن لازم است هم ساختار تصویر را به خوبی بشناسد و هم به پیشه ی نگارخانه داری آگاه باشد و صد البته برای پذیرش فرد متقاضی نمایشگاه، باید سابقه ی کاری و فکری متقاضی را مورد بررسی دقیق قرار دهد. اظهاریه ی یک هنرمند، توضیح نهایی اوست در راستای مجموعه ی آثارش و روند فکری و کاری ارائه شده، نه خاطره گویی و قصه سرایی.
هر مخاطبی با اندک شناختی نسبت به ساختار تصویر، درمی یابد که مجموعه ی ارائه شده از سوی میلانی، کاملن از هم گسیخته است و کارها هیچ ربطی به هم ندارند. اما نگارخانه دار چنین داستانی را متوجه نشده است. جالب اینجاست که این تابلوها، تاریخ هم ندارند. بماند که تاش قلم و شیوه ی طراحی و ترکیب بندی و...چنان متفاوت است که در نخستین برخورد، مخاطب به این شک می افتد که آیا به یک نمایشگاه گروهی آمده است ؟! البته این ناپیوستگی، به خاطر این است که ۲۴ تابلو از مجموع ۳۰ تابلو، اسلن متعلق به تهمینه میلانی نیستند و به دست نقاشان تازه کار دیگری کشیده شده اند. هویت این افراد بر من مشخص شده، اما با توجه به درخواست آنها، از بردن نام ایشان خودداری می کنم. تنها اینکه قرار بوده به جای پرداخت مبلغ مالی، فرصت حضور در فیلم های آینده ی تهمینه میلانی به آنها داده شود !!
۳- نگارخانه دار و هنرمند، باید بداند که نمایش آثار، به ویژه گشایش آن، جایگاه روبرو شدن مخاطبان و منتقدان با هنرمند و آثارش است. آنها باید آمادگی پاسخگویی در برابر آنچه در نگارخانه به نمایش گزاشته اند را داشته باشند، نه اینکه پرسشگران و منتقدان را دعوت به لالمانی و سکوت یا خروج از نگارخانه کنند.
فیلم ها و تصاویر منتشره از گشایش، کاملن بیانگر این امر است که مسئولان نگارخانه و همچنین تهمینه میلانی، نه تنها گشایش را در حد یک مهمانی خصوصی دست کم گرفته بوده اند، بلکه انتظار روبرو شدن با مخاطبان پرسشگر را هم نداشته اند. به ویژه تهمینه میلانی که به جای پاسخگویی به پرسش های مخاطبان و منتقدان، دست به شکایت قضایی هم زده است !!
۴- مسئولان نگارخانه معترفند که شهرت تهمینه میلانی، دلیل اصلی تخصیص وقت برای نمایش بوده، نه پیشینه ی هنری او در عرصه ی تجسمی و ارزش کیفی و هنری نقاشی ها. البته این رویه ی نادرست در بسیاری از نگارخانه های تهران به کار برده می شود و سال هاست که جامعه ی تجسمی با چنین مشکل بزرگی دست به گریبان است.
جدا از افراد مشهوری همچون بازیگران سینما، نگارخانه های تهران مدت هاست که به محل برو بیای آقازاده ها و سوگلی ها و نورچشمی های جنسی برخی از مدیران فرهنگی و اساتید فاسد بدل شده است. هتا این رویه در گرفتن مجوز نگارخانه هم تاثیر گزاشته که پیشتر در این مورد سندی را منتشر کرده بودم.
۵- "مجید ملانوروزی" فرنشین پیشین دفتر تجسمی و مدیر پیشین موزه ی هنرهای معاصر، در ازای گرفتن مبلغی به عنوان حق کارشناسی، روی چنین نقاشی هایی قیمت گزاری کرده است. به راستی این فرد مدعی در کارشناسی و ارزیابی اصالت آثار هنری، با پیشینه ی مدیریت دفتر تجسمی و موزه ی هنرهای معاصر، چند بار به خاطر یک مشت دلار، چشم بر حقیقت بسته و به هنر و فرهنگ ایران خیانت کرده است.
باید در اینجا این مسئله را یادآوری کنم که در سه سال گزشته، "دانیال" فرزند ملانوروزی، با نقاشی های تولید شده به دست "نقاشان اجاره ای"، سه نمایشگاه در نگارخانه های "شیرین، شکوه و چهار" برگزار کرده است.
۶- پیشتر تصور می شد که نجاست مسلمی به نام تهمینه میلانی، از رونوشت بودن نقاشی ها اطلاعی نداشته است، اما از قرار معلوم، کل فرایند تولید این نقاشی ها زیر نظارت خود او انجام شده است.
تهمینه میلانی در گفتگو با اشخاص گوناگون از جمله مسئولان نگارخانه و مخاطبان حاضر در افتتاحیه، بر این نکته تاکید کرده که هر نقاشی، روایتگر بخشی از دوران زندگی اوست !! به ویژه سه نقاشی مادر و فرزندانش !!!! این سه نقاشی، از لحاظ ساختار تصویر، وضعیتی بهتر از نقاشی های دیگر، به ویژه شش تابلویی که به دست خود او کشیده شده اند، دارند. البته تنها به این دلیل که رونوشت با تابش تصویر به وسیله ی اپک روی بوم یا احتمالن چاپ بر روی آن انجام شده است.
افشین پرورش
۱- آنچه یک تولید هنری را شایسته ی عنوان "اثر هنری" می کند، نه فن است و نه مدیوم. بلکه گفتمانی است که این تولید هنری را در گفتگو با سنت پیش از خود و همچنین هنر معاصر قرار می دهد. اثر هنری ادامه دهنده ی راه است و صد البته دیدگاهی است که بر روند اندیشه ای هنر افزوده می گردد.
یک هنرمند به آن دلیل که مقدار تولیداتش به حد نصاب خاصی رسیده است، نمایشگاه برگزار نمی کند، بلکه دلیل برگزاری نمایشگاه این است که هنرمند واکنش مخاطبان و منتقدان را نسبت به فرایند فکری و کاری طی شده ی خود ببیند و در مورد آن نظر دهد. پس اگر کسی این گفتمان را نمی شناسد و توان شنیدن نقد را هم ندارد، اسلن نباید نمایشگاه بگزارد. نمی شود که به جای پاسخ به نقد عاری از خشونت منتقدان و مخاطبان، چون کودکان گریه ساز کنی و سپس به نهاد قضایی پناه ببری !!
۲- کسی که به عنوان نگارخانه دار فعالیت می کند، قاعدتن لازم است هم ساختار تصویر را به خوبی بشناسد و هم به پیشه ی نگارخانه داری آگاه باشد و صد البته برای پذیرش فرد متقاضی نمایشگاه، باید سابقه ی کاری و فکری متقاضی را مورد بررسی دقیق قرار دهد. اظهاریه ی یک هنرمند، توضیح نهایی اوست در راستای مجموعه ی آثارش و روند فکری و کاری ارائه شده، نه خاطره گویی و قصه سرایی.
هر مخاطبی با اندک شناختی نسبت به ساختار تصویر، درمی یابد که مجموعه ی ارائه شده از سوی میلانی، کاملن از هم گسیخته است و کارها هیچ ربطی به هم ندارند. اما نگارخانه دار چنین داستانی را متوجه نشده است. جالب اینجاست که این تابلوها، تاریخ هم ندارند. بماند که تاش قلم و شیوه ی طراحی و ترکیب بندی و...چنان متفاوت است که در نخستین برخورد، مخاطب به این شک می افتد که آیا به یک نمایشگاه گروهی آمده است ؟! البته این ناپیوستگی، به خاطر این است که ۲۴ تابلو از مجموع ۳۰ تابلو، اسلن متعلق به تهمینه میلانی نیستند و به دست نقاشان تازه کار دیگری کشیده شده اند. هویت این افراد بر من مشخص شده، اما با توجه به درخواست آنها، از بردن نام ایشان خودداری می کنم. تنها اینکه قرار بوده به جای پرداخت مبلغ مالی، فرصت حضور در فیلم های آینده ی تهمینه میلانی به آنها داده شود !!
۳- نگارخانه دار و هنرمند، باید بداند که نمایش آثار، به ویژه گشایش آن، جایگاه روبرو شدن مخاطبان و منتقدان با هنرمند و آثارش است. آنها باید آمادگی پاسخگویی در برابر آنچه در نگارخانه به نمایش گزاشته اند را داشته باشند، نه اینکه پرسشگران و منتقدان را دعوت به لالمانی و سکوت یا خروج از نگارخانه کنند.
فیلم ها و تصاویر منتشره از گشایش، کاملن بیانگر این امر است که مسئولان نگارخانه و همچنین تهمینه میلانی، نه تنها گشایش را در حد یک مهمانی خصوصی دست کم گرفته بوده اند، بلکه انتظار روبرو شدن با مخاطبان پرسشگر را هم نداشته اند. به ویژه تهمینه میلانی که به جای پاسخگویی به پرسش های مخاطبان و منتقدان، دست به شکایت قضایی هم زده است !!
۴- مسئولان نگارخانه معترفند که شهرت تهمینه میلانی، دلیل اصلی تخصیص وقت برای نمایش بوده، نه پیشینه ی هنری او در عرصه ی تجسمی و ارزش کیفی و هنری نقاشی ها. البته این رویه ی نادرست در بسیاری از نگارخانه های تهران به کار برده می شود و سال هاست که جامعه ی تجسمی با چنین مشکل بزرگی دست به گریبان است.
جدا از افراد مشهوری همچون بازیگران سینما، نگارخانه های تهران مدت هاست که به محل برو بیای آقازاده ها و سوگلی ها و نورچشمی های جنسی برخی از مدیران فرهنگی و اساتید فاسد بدل شده است. هتا این رویه در گرفتن مجوز نگارخانه هم تاثیر گزاشته که پیشتر در این مورد سندی را منتشر کرده بودم.
۵- "مجید ملانوروزی" فرنشین پیشین دفتر تجسمی و مدیر پیشین موزه ی هنرهای معاصر، در ازای گرفتن مبلغی به عنوان حق کارشناسی، روی چنین نقاشی هایی قیمت گزاری کرده است. به راستی این فرد مدعی در کارشناسی و ارزیابی اصالت آثار هنری، با پیشینه ی مدیریت دفتر تجسمی و موزه ی هنرهای معاصر، چند بار به خاطر یک مشت دلار، چشم بر حقیقت بسته و به هنر و فرهنگ ایران خیانت کرده است.
باید در اینجا این مسئله را یادآوری کنم که در سه سال گزشته، "دانیال" فرزند ملانوروزی، با نقاشی های تولید شده به دست "نقاشان اجاره ای"، سه نمایشگاه در نگارخانه های "شیرین، شکوه و چهار" برگزار کرده است.
۶- پیشتر تصور می شد که نجاست مسلمی به نام تهمینه میلانی، از رونوشت بودن نقاشی ها اطلاعی نداشته است، اما از قرار معلوم، کل فرایند تولید این نقاشی ها زیر نظارت خود او انجام شده است.
تهمینه میلانی در گفتگو با اشخاص گوناگون از جمله مسئولان نگارخانه و مخاطبان حاضر در افتتاحیه، بر این نکته تاکید کرده که هر نقاشی، روایتگر بخشی از دوران زندگی اوست !! به ویژه سه نقاشی مادر و فرزندانش !!!! این سه نقاشی، از لحاظ ساختار تصویر، وضعیتی بهتر از نقاشی های دیگر، به ویژه شش تابلویی که به دست خود او کشیده شده اند، دارند. البته تنها به این دلیل که رونوشت با تابش تصویر به وسیله ی اپک روی بوم یا احتمالن چاپ بر روی آن انجام شده است.
افشین پرورش
نظرات