رد شدن به محتوای اصلی

تشکیل شورای علمی ایرانیان به همت شاهزاده رضا پهلوی

چرا پویایی رژیم، در جمود و سکون درونش
و آتش افروزی در بیرون مرزهاست ؟؟

این پرسشی است که پاسخی بدان داده شده. مشغول گوش کردن به سخنان "الله یار کنگرلو" پیرامون "شورای تخصصی علمی" بودم که به تازگی از سوی شاهزاده "رضا پهلوی" ایجاد شده است. ایشان در بخشی از سخنان خود، در پاسخ به این پرسش می گوید:

"همه ی رژیم هایی که بر اساس تعصب دینی و مکتبی ایجاد شده اند، شاید بتوانند با در اختیار گرفتن داتش و فناوری، بمب و موشک بسازند، اما هرگز قادر نخواهند بود تا هازمانی پویا و خوشحال به بار آورند".


شاهزاده نیز در این باره تاکید ویژه ای بر دانش دارد که از پایه های این تاکید، به دلایل زیر می توان اشاره کرد:

۱. تجزیه و تحلیل مشکلات جامعه.
۲. دادن راه حل برای مشکلات برآورد شده.

یکی از دلایل اصلی ایجاد چنین شورایی، یکی این نکته است که با وجود ۸ ملیون ایرانی که در برون مرز زندگی می کنند و از این میان، بنا به گفته ی الله یار کنگرلو، ۲۰۰.۰۰۰ تن از آنان در مهم ترین رده های علمی و... مشغول به فعالیت می باشند، اما همچنان نتوانسته اند در راستای ایجاد دمکراسی در کشور نقشی ایفا کنند. یکی از دلایل ناکارآمدی اپوزوسیون تا به امروز نیز، یکی این ارزیابی است که تاکنون از لحاظ تاریخی موردی نبوده است که فرهیختگان و دانشمندان کشور، حول یک رهبر سیاسی و در راستای مبارزه ی سیاسی دور یکدیگر جمع شوند و به آن رهبر مشاوره دهند.

این ابتکار بزرگی است که شاهزاده قصد انجام آن را دارد که دانشمندان ایرانی را برای نخستین بار، به دور یکدیگر جمع نمایند تا هم زمان از بینش و درک و قابلیت های آنان بهره وری شود.

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم


تاکید شاهزاده رضا پهلوی، به شدت بر روی این موضوع است که دانشمندان فارغ از رویکردهای سیاسی خود، در رشته ای که در آن تخصص دارند، برای آوردن دمکراسی به کشور در راستای جنبش آزادی خواهی ملی ایرانیان، به همکاری با یکدیگر روی آورند و وارد فعالیت های سیاسی نشوند و کار ایشان، به دست دادن راهکارهای علمی مسائل کشور باشد.

الله یار کنگرلو می گوید که حکومت خوب و مردمی، حکومتی است که منابع خود از جمله دارایی های روزمینی و زیرزمینی و نیز روشنفکران و دانشمندان را به دور مهور "رفاه مردم" گرد یکدیگر درآورد و نه مهور "حفظ رژیم". شاهزاده می گوید همه ی ایرانیان موفق باید بتوانند برای نجات اکنون و آینده ی کشور، به دور یکدیگر گرد هم آیند. این شورا، تنها کارهای دانشورزانه را انجام خواهد داد و وارد سیاست نخواهد شد. 

تصور کردن اینکه رژیم ولایت فقیه، ۱۷ ملیارد دلار از سرمایه ی مردم فقر زده و ستم زده ی ایران را در سوریه و برای بقای رژیمی خونریز و ضد  مردمی، دود کرده و به باد داده است، به راستی که ژرفای وجود هر ایرانی آگاهی را می سوزاند. با به دست دادن راهکارهایی علمی برای مشکلات بررسی شده، راه حل هایی که امکان پیاده شدن در فضایی دمکراتیک را داشته باشند، دانشمندان ایرانی برانداز رژیم به ایرانیان درون کشور کمک خواهند کرد تا دردها و مشکلات خود را بهتر شناخته و نسبت به ابعاد آن آگاهی بیشتری کسب کنند و افزون بر این، راه حل های قابل اجرا را به مردم پیشکش کنند تا از این راهکار، اقدامات دژخیمانه ی ولایت فقیه علیه کشور و مردممان، سرکوب شده و دست رژیم از اعمال اقتدار و زورگویی یک جانبه ی علم و دانش انحصاری، بریده شود.



دانش هنگامی می تواند در هازمان کارساز باشد، که از انواع گوناگون تعصب های دینی و قومی جدا شود.

این بسیار مهم است که دانشمندان ایرانی برون مرز، در این طرح کلان ملی که از سوی شاهزاده رضا پهلوی راه اندازی شده است، بتوانند فعالیت های میهن دوستانه ی خود را انجام دهند، زیرا اینان کسانی هستند که در کشورهایی با ساختارهای باز و دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر حقوق بشر، رشد کرده و تربیت شده اند و در این فضاها نفس کشیده اند.

کامل این ویدیو را در زیر تماشا کنید:

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د