باز آمد بوی ماه مهر، ماه مدرسه

به به... خبری خوش را امروز به گوش جان نیوشیدم و با آرامشی مخصوص یک ایرانی آزادی خواه و میهن پرست، امروز خود را سپری کردم. خبر این بود که تروریست پانکرد و تجزیه طلب "رامین حسین پناهی" از گروهک تروریستی "کومله"، سرانجام توانسته بود موفق به دیدار خدای مهربانش در آسمان ها شود. ایدون باد...

رامین حسین پناهی پیش از آسمانی شدن

رامین از آن تخم جن های کلاش به دست بود که مانند کره خرهای دیگر احزاب محبوب تروریستی در اقلیم خودسر کوردلستان، عمر کبود و سیاه خود را در بالا و پایین کردن از کوه ها و غارها سپری کرده بود. از خانواده ای زیر خط قیرگون فقر برآمده بود و تنها سوادی که در چنته داشت، "بوی ماه ماه مهر، ماه مدرسه"ی کزایی بود که در کودکیش تجربه کرده بود. جز این، هیچ اشتراک فرهنگی با ایرانیان نداشت.

اما او به کشوری که در آن زاده شده بود و مردمی که سپس ادعای دوستی و عشق بدانها را کرد، خیانت کرد، اسباب بازیش را برداشت و همراه با هم بازی هایش، به مرزبانان ایران یورش برد. اما ترقه بازی این بار، دیگر از آن تو بمیری ها نبود، او زنده ماند و دوست هایش به گا رفتند و به ملکوت اعلا جهیدند. او قهرمان دیگری از خلق بازان چپ منش چپ اندیش ناخواسته ای بود که بنا بر خبرهای واصله از بهشت الکزا، مشغول مالاندن و فروکردن در هوری های جندة الله است. گوارا باد...

رامین حسین پناهی مشغول مشق دمکراسی با گروهک تروریستی کومله

تصویر به دست آمده از بهشت الکزا، رامین حسین پناهی را در حالی نشان می دهد
که از هم نشینی و فرو کردن در هوریان بازگشته است. مدال های افتخار وی را بر روی
سینه اش مشاهده می کنید.

برادر این تروریست لاشه شد به نام "امجد حسین پناهی" نیز، از تروریست های همان گروهک بود. با این تفاوت که وی از برادر کوچک تر از خودش رامین، دستی درازتر بر حقوق و البته زندگی مردم داشت و توانسته بود به جای یکی از فک و فامیل های خود که به مانند او تجزیه طلب نبود، فرزند دختر کوچک خانواده اش را با اسباب بازی خود بکشد. امجد حسین پناهی که اکنون در بهشت دمکراسی و حقوق بشر اروپا، یعنی "جمهوری اسلامی آلمان" زندگی می کند و توانسته از راه هموندی در گروهک تروریستی کومله و اقدامات تجزیه طلبانه و تروریستی، اقامت این کشور را دریافت کند، موفق شده بود با شلیک مستقیم به دختر بچه ای به نام "سمیرا"، او را به جای برادرش عقوبت کند.

اما این خانواده از این مقدار هم که شرحش رفت، وحشی ترند. دختر خواهر این دو لاشه زاده نیز، که زنی با اندام ماده گاو بود، از غم رامین حسین پناهی خطازاده خود را به کشتن داد و دست به خودکشی زد. الحق و الانصاف که کار درستی کرد.

رامین حسین پناهی در حال زیارت اهل قبور خود پس از مشق شب حقوق بشر با کلاش و فشفشه

رامین حسین پناهی مشغول عملیات بشر دوستانه و کمک به کودکان
زلزله زده ی سر پل ذهاب، مختصات بهشت را از کاک غلام خفت زاده می پرسد

"زانیار و لقمان مرادی" هم که از جمله پانکرد بازان قهار عرصه ی تنگ خفت اندوزی تجزیه طلبان بودند نیز، از قافله ی عمر که خیلی سریع می گزرد جا نمانده و توانستند خود را به اتوبوس آخرت برسانند. این دو برادر که از عجایب حیات وحش، توانسته بودند از زندان ویدیو به بیرون بفرستند، خود را به عنوان تروریست های پاسبان صلح ملل متحد معرفی کرده بودند که ادعایشان از سوی نهادهای حقوق بشری کهکشان راه شیری رد شد. این ویدیو در واپسین دقایق حرکت اتوبوسشان به سوی بهشت پر شده بود.

از اینها گزشته، مقر گروهک تروریستی دمکرات کردستان در کویه ی استان اربیل عراق که در اقلیم خودسر قرار دارد نیز، مورد خشم انتقامی ایران قرار گرفته و با دریافت چند موشک آبدار، ۱۶غلاده از تروریست های خود را به باد فنا و ۵۷ غلاده ی دیگر زخمی داد و رِکردی تازه را در عرصه ی مبارزان خلق قهرمان به جا گزاشت. خلق قهرمان پیشتر از "اشرف" به "آلبانی" گریخته بود.

با این حساب، لاشه مرگه ها یا پس مرگه های تروریست گروهک های تجزیه طلب پانکرد، با بحرانی اساسی و خانمان برانداز روبرو شده اند و آن، از دست دادن چند غلاده از تروریست هایشان می باشد. امید می رود که به زودی همه ی تروریست های ضد ایرانی در خانه تیمی های خود به درجات عالیه روحانی و معنوی رسیده و آسمانی شوند، هر چنده جای آریا اسبه بسیار بسیار خالی بود.

آخمین یا رُب العالمین