رد شدن به محتوای اصلی

چپ های خندان و تجزیه طلب با قتار فشنگ

همانگونه که همه ی فضای مجازی پر شده از داد و هوارهای بی خود و دار و دسته ی علافان هرزه مغز، مشتی مبارز ف. بوکی بیشتر نیستند که هتا سخن گفتن از الفبای سیاست را هم از جنس شعور و علم با خود ندارند، در بوق و کرنای رسانه های تاق و جفت ناله های بلند سرداده اند که فلان به اصطلاح مبارز سیاسی به اصطلاح فعال کرد را آزاد کنید !!


پیشتر هم درباره ی این موضوع روشنگری کرده بودم که خط و خطوط مبارز سیاسی و کنشگر سیاسی، دارای رویکردی ملی و میهن پرستانه است و از اینرو، تجزیه طلبان نه تنها جزو اپوزوسیون سیاسی محسوب نمی شوند، بلکه دشمن ایران و ایرانیان هستند. این مورد، شامل همه ی تجزیه طلب های بی وتن و احمق از جمله پانترک ها، پانکردها و پان عرب ها و پان بلوچ ها نیز می شود.

رامین حسین پناهی که بهتر است نام پارسی را از روی خود بردارد، یک تروریست و از اندامان گروهک تروریستی پانکرد و تجزیه طلب کوموله بوده است که در درگیری با سازمان تروریستی سپاه پاسداران، دستگیر شده، در حالی که سه همراه وی در این درگیری مسلحانه به درک واصل شده و این ابن خطا تیر خورده و گرفتار شده است.

مردم خوب می بینند که گروهک های چپ که برای تطهیر از کثافت ذاتیشان، خود را حزب می خوانند، شبه نظامیانی غیر قانونی و تروریستی هستند که به منظور ایجاد درگیری با نیروهای مرزبانی و ایجاد ناامنی و تجزیه ی کشور، دست به تفنگ برده و جان ایرانیان را می گیرند. گروهک تروریستی کوموله که خود را حزب سیاسی می خواند، هیچ واجد شعور و درک سیاسی نیست، که اگر هم می بود همچنان یک فرقه ی سیاسی کمونیستی چپ و ضد ایرانی تلقی می شد، زیرا این اشرار و این همیشه تفنگ به دستان، هیچ راهی را جز گلوله تجربه نکرده و نخواهند کرد. هدف آنان، ویرانی ایران، تجزیه ی ایران و کشتار ایرانیان است.

از اینرو ما میهن پرستان که اپوزوسیون برانداز رژیم هم هستیم، باید خط قرمز پر رنگ و برجسته ای میان شهدای راه میهن از جکله زنده یاد شاهپور بختیار و زنده یاد فریدون فرخزاد و دیگر بزرگانی چون ایشان با مشتی انگل و زالو و دشمن خونی ایرانی، بکشیم. کردها و عرب ها و ترک ها و آذری ها و بلوچ های ایرانی، همگی ایرانی هستند، اما پان بازی هتا اگر پان فارس هم باشد، نه پذیرفتنی است و نه تحمل کردنی.


این قماش همیشه مسلح، همه ی رشته های ما در راه رسیده به دمکراسی و نافرمانی مدنی بدون خشونت را پنبه می کنند و جمهوری اسلامی با بهانه ی اینکه یک مشت دلقک با دو ترقه بازی می خواهند خودشان را معرفی کنند و خوراک تبلیغاتی برای مشتی ابله تر از خودشان و به سود دیگران تهیه کنند، آنان را برای ترقه بازی به ایران می فرستند، مشت را نشانه ی خروار فرض کرده و بر زندانیان سیاسی و کنشگران درون مرز، هر چه بیشتر با خشونت برخورد می کند و این یعنی دادن بهانه به دست رژیم برای توجیه خشونتی که اعمال می کند.

تروریست های تجزیه طلب و هر ناکسی چون گروهک خائن مجاهدین خلق که با سلاح و گلوله خواسته اند و می خواهند به مطامع سیاسی خود دست پیدا کنند، مشتی نافهم و قلدر هستند که از کردارشان کاملن پیداست که درکی از سخن و ایجاد جنبش های مدنی ندارند.

همانگونه که شاهزاده ی عزیز میهن گفته است، ما با نافرمانی مدنی سازمان یافته، می توانیم کمر رژیم را بشکنیم و نیازی به مشتی خودفروخته و دله ی سیاسی که با قتار فشنگ زاده می شوند و با قتار استفاده نشده ی شان سقط می شوند، نداشته و نخواهیم داشت.


رامین حسین پناهی یک تروریست و تجزیه طلب است و نشانگر خوبی است از اینکه، گروهک ها و افراد چپ مغز و چپ خلقی ها از جمله فداییان و مجاهدین خلق، هرگز آدم بشو نیستند و باز هم در فرصت مناسب، تفنگ به دست می گیرند و هتا اگر فرصت رشد پیدا کنند، در نخستین گام، به ایجاد آشوب و جنگ های خیابانی و شهری اقدام خواهند کرد که این رویکردها صد در صد بر خلاف امنیت ملی ایران می باشد.

ما نه با جمهوری اسلامی هستیم و نه با تجزیه طلبانی که به اشتباه و از سر هوس زن و مردی بی وتن، در ایران زاده شده اند.

همین جستار در تریبون زمانه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د