رد شدن به محتوای اصلی

۱۴ سال زندان و اخراج مادام العمر از سوئد بواسطه قتل زن ۸۹ ساله

به نوشته ی روزنامه ی اکسپرسن چاپ استکهلم، "امیر حسین امیری" ۲۱ ساله، که در روز ۱۴ اکتبر گزشته یک زن ۸۹ ساله را در یک اتاق زباله در روستای نورشو در شمال سوئد به قتل رسانده و پول همراه او را به سرقت برده بود، از سوی دادگاه بدوی این شهر به ۱۴ سال زندان و اخراج مادام العمر از سوئد محکوم شد.



غروب روز شنبه ۱۴ اکتبر گزشته، همسایه ها جسد بی جان "هلیا استنمارک" ۸۹ ساله را در اتاق زباله ای در روستای نورشو در استان وستربوتن از شمالی ترین نقاط سوئد کشف کردند.

در گزارش پلیس قانونی درج شده است که هلیا به وسیله ی یک چیز تیز و برنده بارها از ناحیه ی سر، پا، شکم و قفسه ی سینه مورد ضربه قرار گرفته است. بر اساس گزارش پزشکی قانونی، ضربه وارد شده به قفسه ی سینه ی هلیا، عامل اصلی مرگ وی بوده است. پلیس "وستربوتن"، به خاطر شقاوت و بیرحمی نادری که در این قتل مورد استفاده قرار گرفته بود، بررسی های گسترده ای را در رابطه با آن آغاز نمود که در همان شب منجر به شناسایی و دستگیری مزاحم افغان، امیر حسین امیری ۲۱ ساله شد.

اثبات وجود خون هلیا بر روی جوراب متهم از سوی پلیس
پلیس با کمک آزمایش دی ان ای، وجود خون هلیا ۸۹ ساله را بر روی جوراب امیر حسین امیری ثابت کرد. این کشف پلیس مهم ترین مدرک دادستان پرونده ی خانم "پترا لوندبری" برای محکوم کردن قاتل بود.

روزنامه ی اکسپرسن می نویسد که امیر حسین امیری پس از بیش از یک ماه بازداشت در بازداشتگاه پلیس در بازجویی خود از جمله گفته است:

"۴۰ روز در اینجا بازداشت بوده ام، اما اگر ۴۰ سال دیگر هم در بازداشت بمانم اقرار نخواهم کرد".


در صورت جلسه ی بازجویی پلیس آمده است که مسئول بازجویی از وی خواسته است که "صادقانه حقیقت را بیان کند". پاسخ امیر حسین امیری این بود که او "صد درصد صادق است" !! اما امیر حسین امیری هم زمان قادر نبود توضیح دهد که خون هلیا ۸۹ ساله، چگونه بر روی جوراب او پیدا شده است.

پس از پایان نشست های دادگاه، امیر حسین امیری مورد یک معاینه ی تندرستی روانی در نزد پزشکی قانونی قرار گرفت که تایید کرد او دچار بیماری روانی خاصی نیست.

بی پولی، انگیزه ی قتل هلیا ۸۹ ساله
بررسی های پلیس، انگیزه ی این قتل را تنگنای اقتصادی امیر حسین امیری عنوان کرده است. امیر حسین امیری زمان کوتاهی پیش از ارتکاب به قتل، به دفتر خدمات اجتماعی کمون نورشو مراجعه و تقاضای کمک های مالی بیشتری کرده بود. وی تهدید کرده بود که در صورت پرداخت نشدن پول، دست به خودکشی خواهد زد.

ریز تراکنش حساب بانکی امیر حسین امیری نشان می دهد که وی پس از انجام واپسین خرید در روز ۱۳ اکتبر (روز پیش از قتل) ۱۲ کرون در حساب خود باقی داشته است. وی همچنین به خاطر ۱۵۰۰۰ کرون قرض از سوی اداره ی اجراییات (کرونوفوگد) تحت پیگرد بوده است.


روز سه شنبه ۲۷ مارچ رای دادگاه بدوی شلفتئو در رابطه با این قتل صادر شد. امیر حسین امیری به ۱۴ سال زندان و اخراج مادام العمر از سوئد محکوم شد. دادگاه به خاطر اینکه قاتل در زمان ارتکاب به قتل زیر ۲۱ سال بوده است، از صدور حکم حبس ابد برای وی خودداری ورزید.

امیر حسین امیری حدود شش سال پیش به عنوان پناهنده به سوئد آمده و به عنوان ۱۵ ساله به ثبت رسید. مادر و دو خواهر / برادر کوچک تر او در تهران به سر می برند. امیر حسین امیری دارای یک همسر باردار در ایران نیز هست که قرار بود به سوئد نقل مکان کند. او برای همسرش در ایران به طور مرتب پول می فرستاد. حکم اخراج وی اما به سرزمینش افغانستان صورت می گیرد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د