رد شدن به محتوای اصلی

فلستینی ها از ایرانی ها متنفرند

این روزها که پوشش خبری گسترده ای بر اوضاع کشور اسراییل انجام می شود، همه ی رسانه ها یک صدا به پشتیبانی از فلستینیانی پرداخته اند که برای آنچه که حق خود می پندارند، به خود این اجازه را داده اند که با قیام خشونت آمیز و مسلحانه و تهدید و ترساندن و همچنین به یاری رسانه های مافیایی جهانی، خواستار آن چیزی شوند که بر اساس هیچ سند و مدرکی، از آن ایشان نیست.


فلستین پاره ی تن اسلام یا جهان عرب است و هیچ ربطی به ایران ندارد. این قوم و این مردم، در دو سال نخست جنگ ایران و عراق، چند ملیارد دلار کمک بلاعوض به صدام کردند تا سینه ی هم میهنانمان در جبهه ها را بشکافند، خاکمان را اشغال و تجزیه کنند و مردممان را کشتار نمایند. دل هیچ ایرانی به حال این عرب های الله پرست ضد ایرانی نخواهد سوخت و تاریخ دشمنی ایشان نسبت به مردم ما و کشور ما را ثابت کرده است.

اما آنچه که این روزها گفته نمی شود و این سکوت مزورانه و سازمان یافته را نهادها و حزب های چپ و سوسیالیست ایجاد کرده اند، اینست که این اوباش فلستینی به درخواست و تحریکات و اقدامات گروهک تروریستی حماس دست به خشونت ورزی اعتراضی زده اند. اینها مدعیند که می خواهند در اعتراض کنند، اما کدام دولت و کشوری می پذیرد که ۱۰۰ هزار نفر معترض که با کشورش دشمنی تاریخی دارند، در نزدیکی مرزهایش برای چندین هفته اردو بزنند و سپس دسته جمعی به سوی مرز حرکت کنند و در همین هنگام به سوی مرزبانان کشورش هم سنگ پراکنی کنند و از میانشان چند تروریست اقدام به تیراندازی نمایند ؟؟؟؟

اینها همگی رویدادهایی است که در یورش فلستینیان به مرز اسراییل در چند روز گزشته رخ داده است و مرزبانان اسراییل بنا به وظیفه ی خود، از مرز مراقبت کرده و مهاجمین را مورد تیراندازی قرار داده اند. واروونه گویی واقعیت، ترفند رسانه هاست و اینک که اروپا چشمش را بر روی این واقعیت می بندد، تنها بدین معنی است که گرایش های چپ و اسلام گرایانه در اروپا دست بالا را یافته اند و اندک اندک اروپا به سمت تمدنی هوادار فلستین و اسلام گرایان خواهد رفت که هم زمان رفتارهای نژاد پرستانه ی ضد یهودی نیز در آن قوت خواهند گرفت و اینها همگی نقاط عطفی است که اروپا را با رژیم خونریز ولایت فقیه، هر چه بیشتر پیوند می دهد.



یادمان باشد که همین فلستینی ها در اسلو و با سرکردگی تروریست "یاسر عرفات"، معاهده ی صلح با اسراییل را در سال ۱۹۹۴ امضا کردند و یادمان باشد که قرارداد صلح کمپ دیوید همچنان به قوت خود باقیست، هر چند در همه ی این مدت، این فلستینی ها بوده اند که به سوی خاک اسراییل اقدامات تروریستی را ترتیب داده و موشک پراکنی ها کرده اند.

اقدامات تحریک آمیز و خشونت آمیز فلستینیان و تلاششان برای ورود غیر قانونی به مرز اسراییل، تنها عامل کشته شدن مزدورانشان بوده است و این حق اسراییل برای اقدامات بازدارنده و دفاع از سرزمین و مردمش می باشد.



فلستینی ها، به حکم عرب بودن و به حکم الله پرست بودند، از ایرانیان متنفرند و اینها هنوز و پس از تجاوز و کشت و کشتار ۱۴۰۰ سال پیششان، ما را نه مسلمان که مجوس و زرتشتی می دانند و این بدین معنی است که هرگز مسلمان شدن ایرانیان را باور نکرده اند و البته حق هم داشته اند. فلستینی ها از ایرانیان متنفرند، زیرا ما پیشینه ی تمدنی چند هزار ساله داریم، در حالی که عرب ها (نه سوری ها و مسری ها و لبنانی ها و عراقی ها و یمنی ها)، هنوز هم متمدن نشده اند و به جای گفتگو و سخن و دیپلماسی و دمکراسی و شعور به خرج دادن، به کشت و کشتار و تهدید و ترور و قلدری سخن می گویند، یعنی همان روشی که محمدشان در صحرا علیه مکیان و دیگر مردم حجاز به کار برد و به زور شمشیر آنان را الله پرست کرد.

اسراییل به مانند ایران، کشوری است در کمینه در میان جهان اسلام و در میان تازیان. خوب به این فرتورها نگاه کنید... این فرتورها نشان می دهند که فلستینیان تا چه اندازه دشمن خونی ایرانیان هستند. در تظاهرات های وحشیانه ی شان که جز نفرت پراکنی و خشونت جویی نیست، هم با "صدام حسین" تجدید پیمان می کنند و او را که دشمن خونی ایرانیان بود، بزرگ می دارند و هتا میدان به نامش می کنند و هم پرچم حکومت خونخوار خلیفه ی ترک عثمانی را بالا می برند که همه می دانیم برای سده ها، هم زمان با ایران و اروپا در جنگ بود و جنگ های صلیبی را راه انداخت و ملیون ها تن انسان را کشتار کرد تا اورشلیم و یهودیه را اشغال کند.

امروز اگر جنگی صلیبی رخ نمی دهد، بدین خاطر است که ترکیه ی عثمانی از جهان مسیحی اروپا شکست تاریخی خورده است و کمرش دیگر راست نخواهد شد و اگر در اسراییل صلح وجود دارد، نه به خاطر الله پرستی و روش الله پسندانه ی "صلاح الدین ایوبی"هاست، بلکه بدین علت است که در اسراییل حکومتی سکولار و امروزی وجود دارد که به حقوق بشر و دمکراسی پایبند است. اعراب هیچ یک از ارکان جهان آزاد را هرگز نپذیرفته اند و به خاطر اندیشه ی واپسگرایانه و ارتجاعی، خواستار برپایی حکومت ناب اسلامی ۱۴۰۰ محمد خونخوار هستند و نمونه ی بارزش را در ایجاد و پشتیبانی از داعش از سوی همین اعراب و ترک های الله پرست، دیدیم؛ آن هم دوباره و پس از ۱۴۰۰ سال !!




اسلام دوست ایران نبوده و نیست و الله پرستان عرب و ترک، هرگز به ایرانیان به چشم هم آیین و دوست نگاه نکرده و نخواهند کرد. از این خواب غفلت برخیز هم میهن...


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د