رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۱۲

فریدون فروغی

درسن ۱۶ سالگی، با همراه ساختن گروهی نوازنده با خود موسیقی را به صورت جدی شروع می‌کند و در مکان‌های مختلف به اجرای ترانه‌ها وآهنگ‌های غربی معروف در آن روزگار و به خصوص موسیقی بلوز می‌پردازد و تا سن ۱۸ سالگی فعالیت خود را به همین صورت ادامه می‌دهد.درسال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خواننده‌ای تازه نفس بود که فریدون فروغی، به او معرفی می‌گردد. وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهران پارس درگذشت. او را در روستای قرقرک اشتهارد کرج در کنار برکه‌ای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را می‌کشید به خاک سپردند. شهیار قنبری ( خواننده، ترانه ساز، آهنگساز و دوست قدیمی فریدون فروغی ) در مورد مرگ او می‌گوید: «فریدون فروغی برای دومین بار می‌میرد.  نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که می‌خواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت یادش به نیکی،روانش شاد

فریدون غروغی

درسن ۱۶ سالگی، با همراه ساختن گروهی نوازنده با خود موسیقی را به صورت جدی شروع می‌کند و در مکان‌های مختلف به اجرای ترانه‌ها وآهنگ‌های غربی معروف در آن روزگار و به خصوص موسیقی بلوز می‌پردازد و تا سن ۱۸ سالگی فعالیت خود را به همین صورت ادامه می‌دهد.درسال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خواننده‌ای تازه نفس بود که فریدون فروغی، به او معرفی می‌گردد. وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهران پارس درگذشت. او را در روستای قرقرک اشتهارد کرج در کنار برکه‌ای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را می‌کشید به خاک سپردند. شهیار قنبری ( خواننده، ترانه ساز، آهنگساز و دوست قدیمی فریدون فروغی ) در مورد مرگ او می‌گوید: «فریدون فروغی برای دومین بار می‌میرد.  نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که می‌خواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت یادش به نیکی،روانش شاد

هوای وطنم

نشان های مای ایرانی را همسایگان ما دزدیده اند ...

نشان ماه و ستاره، نه ترکی است نه الا اسلامی؛ ایرانی است هر تمدن و هر ملت یک سری نشانه هایی دارند که معمولا با آن شناخته می شوند. برخی از تمدنها مانند تمدن ایران و چین به شدت نماد گرا هستند و نمادهای مختلفی در طول تاریخ برای خود برگزیدند. برای نمونه در ایران باستان نمادهای مانند قرص بالدار(فروهر)،شاهین (که در دوره هخامنشی نماد مهمی به شمار می رفت و پرچم کورش کبیر بود)، سه رنگ سبز،سفید و سرخ که نشان گر طبقات اجتماعی ایران بود و تا کنون نیز باقی مانده است از این تعداد هستند. در دوره اشکانی خورشید یکی از نمادهای مهم ایرانی به شمار می رفت و پرچم ایران نیز شد. این بدان دلیل بود که اشکانی ها مهرپرست و میترایی بودند و خورشید را نماد مقدسی می پنداشتند (میثره  در زبان اوستایی،میترا در پارسی باستان و مهر در فارسی دری). در همسایگی ما در کشور های ترک زبان، نیز نماد هلال ماه یکی از نمادهای مهم به شمار می رود. تقریبا در درفش ملی همه کشورهای ترک زبان نشان هلال وجود دارد و ترکان آن را به عنوان نشان ملی خود پذیرفته اند. همانطور که همگان آگاهند ترکان جزو اقوام بیابانگرد و بدوی بودند که خاستگاه نخستین ش

فرهی مستثنا در میان تازیان؛ ابن خلدون ...

پیش درآمد کتاب ابن‌خلدون در ستایش دانش ایرانیان این پیکره بخشی از پیشدرآمد کتاب عبر ابن خلدون اندیشمند تونسی عرب زبان و اندلسی تبار است...و ابن خلدون اندیشمندی بسیار برجسته و مطرح در حوزه اندیشه...در سال ۷٢۳ در تونس چشم به جهان گشود و بسیاری او را بنیاد گردانش تاریخ و علم تاریخ و نگرش فلسفی به ان می دانند که بیشتر در حوزه فراز و فرودجوامع نخستین کسی است که قلم زده است..بسیاری او را بنیاد گردانش جامعه شناسی نیز می نامند..۴۰٠ سال پیش از اگوست کنت فرانسوی.... آن را علم العمران نام نهاد و بارها با تکیه بر مستندات ،بر چیرگی فرهنگ و تعقل ایرانیان تاکید نموده است... بی دلیل نبود که میشل عفلق موسس حزب پانعربیستی فاشیستی بعث و نیز وزیر فرهنگ صدام معتقد بودند که بایستی او را نبش قبر نمود و آثارش را که آکنده از تمجید فرهنگ ایرانی است سوزاند!!!!!!.و مقدمه بی شک کتابی است معتبر در دنیای اندیشه. زمان خود..اثری که هرگز پیش از زمانش نظیری نداشته است.حتی بسیار معتبر تر از کتاب اصلی ابن خلدون که عبر و المبتدا و خبر.....نام دارد و چه زیبا محمد پروین گنابادی این کتاب را به پارسی ترجمه نموده است. ابن خل

زناشویی با خواهر و مادر در ایران باستان

افسانه سرایی خاورشناسان: زناشویی با خواهر و مادر در ایران باستان نویسنده: دُکتر علیرضا شاهپور شهبازی ویرایش و چکیده: خشایار رُخسانی نزدیک به 2500 سال است که گذشتهنگارانِ باختر ایرانیان باستان را به زناشویی با خواهر و مادر (محارم) بدنام میکُنند. و این درهالی است که مردم ایران با چنین آیینی بیگانه بوده اند و دات های (قانون های) دینی و کشوری ایران چنین رفتاری را ناروا میدانستند. با اینهمه گُذشتهنگاران یونانی یا رومی که با آیین ایرانیان و زبان اوستایی و پهلوی آشنایی نداشته اند از 15 نمونه-ی تاریخی زناشویی با محارم نام بُرده اند، ولی بیشتر همین نمونه های تاریخی یا ریشه در کژبرداشتی (سوتفاهم) از درک آنها از واژگانِ دوپهلویی بوده است که آنها را به گُمراهی بُرده است و یا افسانه هایی هَستند که به سادگی میتوان دروغ بودن آنها را نشان داد و یا اگر براستی نمونه ای هم رخ داده باشد، آن مورد، بازتاب دهنده-ی رفتار یک خودکامه در ناسازگاری با قانون کشور و آیین های پسندیده در میان مردم بوده است که در چهارگوشه-ی جهان میتواند پیش بیایید و هیچ پیوندی با آیین ایرانیان و دین اشو زرتشت ندارد. از راه بازنگ