رد شدن به محتوای اصلی

هرمز اردشیر، اهواز باستان

با هر بیلی که بولدوزرها برای حفر کانال متروی اهواز بر زمین زده اند، سفال های تاریخی بیرون می آمد

شهر اهواز در دهه‌ های ۳۰ و ۴۰ توسعه یافت و شهر باستانی هرمز اردشیر که متعلق به دوره ی ساسانیان بود، در میان این توسعه ی شهری و پس از آن، با جنگ گم شد و نشانه‌ هایی که از هرمز اردشیر بود دیگر دیده نشد و اکنون با گزشت سالیان بسیار، این شهر باستانی فراموش شده، روز به روز زیر لایه‌ های شهری ناپدیدتر می‌ شود و موضوع بازسازی آن همچنان خاموش مانده است.


نابودی آثار تاریخی شهر تاریخی هرمز اردشیر در کانال های قتار شهری اهواز
آثار تاریخی به جای مانده از شهر تاریخی و باشکوه هرمز اردشیر که در دوران ساسانی یکی از پر رونق ترین شهرهای کشور محسوب می شد، در زیر کانال ها و گودال های حفر شده برای قتار شهری اهواز از بین رفت. ویرانه های شهر کهن هرمز اردشیر، مربوط به دوره ی ساسانیان است و در محدوده ی کنونی اهواز واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شماره ی ثبت ۴۳، به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این شهر که در دوران ساسانیان رونق فراوانی داشته است، امروزه جز تلی از خاک، چیزی از آن باقی نمانده است.

این شهر که پایه‌ ها و ستون‌ های شهر تازه ی اهواز روی شانه‌ های آن بنا شده است و پیشینه ی پر شکوه تمدنی این منطقه محسوب می‌ شود، با نگاهی گزرا به این کانال ها و گودال ها، به ویژه در منطقه ی دروازه ی شهر اهواز که جایگاه ایجاد یکی از ایستگاه های پیش بینی شده برای قتار شهری اهواز است، متوجه حجم بالای ویرانی و نابودی تنها بقایای به جای مانده از این شهر تاریخی می شویم.

لایه های تاریخی، تکه های سفالی کوزه ها و ظروف باستانی و رگه های دیوار چینی که یادگارهایی از تمدن دو هزار سال پیش این منطقه از کشورمان است، به واسطه ی چنگال پولادی و غول پیکر بولدوزرها و لودرها، از دل خاک بیرون آورده شده و در قالب مشتی خاک بی ارزش روی هم تلنبار می شد.


در سال‌های گزشته نیز، ۲ گور تاریخی به واسطه ی گزر لوله ی گاز در محله ی "عامری" پیدا شد که دستور پوشاندن آن را دادند. در فاصله ی ۳۰۰ متری از ایستگاه "سه‌ خیریه" یا "دروازه" نیز، تپه ی باستانی "بی‌ سیم" یا "آسیه‌ آباد" قرار دارد. در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ نیز، گورستان تاریخی روی کوهستان محل "حصیر آباد" شناسایی شد که هم کارشناس پژوهشکده و هم  باستان‌ شناسان و کارشناسان تایید کردند که متعلق به دوره ی پیش از اسلام و ایران باستان است.

تپه ی باستانی آسیه‌ آباد و گورستان سنگی حصیر آباد، به شدت در معرض خطر قرار دارند که به گفته ی باستان‌ شناسان و کارشناسان استان، همان بازمانده های شهر باستان هرمز اردشیر هستند و همین امر توجه هر چه سریع تر به نوسازی این شهر باستانی را ضروری می‌ کند. همچنین کهن ترین بافت تاریخی اهواز هم در همین منطقه یعنی منطقه ی ۷ قرار دارد که می‌ تواند به مهور تاریخی فرهنگی شهر اهواز تبدیل شود.

رودخانه ی کارون، محوطه ی باستانی آسیه آباد، آرامگاه "علی‌ ابن مهزیار عباسی، گورستان حصیر آباد،‌ گورستان لهستانی‌ ها و مسیحی‌ ها، که همه ی این آثار با فاصله‌ های بسیار کم و حدود ۲۰۰ - ۳۰۰ متر از هم قرار گرفته‌ اند، کدهایی هستند تاییدگر وجود شهر باستانی هرمز اردشیر.



کارشناسان بی درنگ از سازمان میراث فرهنگی درخواست کردند تا پیش از اجرایی شدن این پروژه، گمانه زنی و کاوش های لازم برای شناسایی حریم ها و مناطق تاریخی انجام گیرد تا خطوط این قتار از محل های تاریخی گزر نکند و موجب نابودی آن را فراهم نسازد.

شواهد نشان می دهد که جایگاه ایجاد ایستگاه دروازه متروی اهواز، در میان یک تپه ی باستانی در هرمز اردشیر است !!

سرانجام قتار شهری اهواز بدون توجه به دیدگاه های افراد دلسوز و با استناد به گزارش کارشناس پژوهشکده ی باستان شناسی، آغاز به کار کرد تا با هر بیلی که بولدوزرها و لودرهای این پروژه ی نابود سازی آثار تمدنی ایران باستان در قالب طرح قتار شهری بر زمین می کوبد، بخشی از فرهنگ و تاریخ ما را با چنگال های خود از دل خاک بیرون بکشد و در گوشه ای روی هم پرت کنند.


منابع:
نقشه ای از کتاب الاقالیم اصطخری مربوط به هزار و صد سال پیش
که محل شهر تاریخ هرمز اردشیر (هرمشیر) یا #اهواز کنونی بر روی آن مشخص شده است
تصاویری از حفاری مترو اهواز و کشف آثار شهر باستانی هرمز اردشیر

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د