رد شدن به محتوای اصلی

اعتماد به سقف

نتیجه ی پژوهش های دو روانشناس "دانینگ" و "کروگر" در زمینه ی رابطه ی تجربه و اعتماد به نفس، در نمودار زیر خلاصه می شود:


محور عمودی بیانگر اعتماد به نفس است و محور افقی تجربه. چنان که می بینیم، هر چه قدر آدم ها در زمینه ای بی تجربه تر و کم دانش تر باشند، اعتماد به نفس بیشتری داشته و فکر می کنند که در اوج قرار دارند.

پور سینا، نابغه ی ایرانی را می توان آن وسط ها یافت، جایی که می گوید:

تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم

آدم های خبره و بسیار وارد به کارشان، در بخش راست نمودار قرار می گیرند. به خود مطمئن هستند، اما به قدری که باید باشند. به نظرم ما ایرانی ها به برکت انقلاب شکوهمند، توفیق اجباری دیدن و شناختن قشر سمت چپ نمودار یا همان "شوت های خود دانشمند پندار" را زیاد داشته ایم.


از بسیجی دهن گشاد یا روشنفکر دینی مرگ بر آمریکا گوی دیروز و مقیم این کشور در امروز که بگزریم و همچنین چپ های سینه زن برای مولا علی به عنوان نخستین سوسیالیست در جهان !!، خود بنیانگزار این حکومت نمونه ای است گویا برای درستی پژوهش های این دو روانشناس.

پس از انقلاب، "ماروین زونیس" کتابی درباره ی شاه نوشت به نام "شکست شاهانه" که در ایران هم ترجمه و چاپ شد که البته خود انتشاراتی در پیش گفتار گفت که بخش هایی را که سخنانی نادرست درباره ی عمام خمینی حرامزاده بوده است را به ناچار حذف کرده ایم. در آنجا، زونیس می گوید که خمینی گجستک را در قم می بیند و او را مردی می یابد که به کل از مرحله پرت است، اما رطب یابس هایش را با قدرت و اعتماد به نفس می بافد؛ - عمام امت زمانی شاکی بود که آمریکا دو هزار سال است که ما را استعمار کرده - یا نتایج اعتماد به نفس مثال زدنی مقام معظم بربری که در به هدر رفتن بلیون ها دلار پول و فلاکت مملکت است را، همه دیده و می بینیم.

پیش از این دو دانشمند، برتراند راسل بنا به نبوغ ذاتیش گفته بود:

"گرفتاری در جهان این است که احمق ها سخت مطمئن هستند و خردمندان همواره در تردید".

اسولن انقلاب اسلامی نتیجه ی تلاش آدم های سمت چپ نمودار از قشرهای گوناگون سیاسی بود، در برابر حکومتی که گردانندگانش بیشتر به طیف راست منحنی تعلّق داشتند.

فرهاد طباطبایی

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د