رد شدن به محتوای اصلی

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

"محسن مخملباف" که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به یورش تروریستی با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم.


گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف

سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س. ا. و. ا. ک
خيلی محرمانه
گزارش بازجویی

مشخصات متهم
"محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی می باشد.


موضوع اتهام
اقدام عليه امنيت كشور.

گردش كار
"اطلاع واصله حاكی بود كه نامبرده ی بالا، به اتفاق هم فكران خود (روح‌ الله كفيلی، حسن لنگرودی) در تاريخ ۲۲/۵/۵۳ جهت خلع سلاح، به پاسبان پست با چاقو حمله نموده و پس از مضروب نمودن پاسبان و تير‌اندازی، نتيجتن نامبرده ی بالا مضروب و پس از متواری شدن، به اتفاق حسن لنگرودی توسط اهالی محل دستگير، ليكن روح‌ الله كفيلی از فرصت استفاده و متواری كه تا كنون مامورين موفق به دستگيری وی نشده‌ اند، بر مبنای اطلاعات فوق، ياد شده برابر قرار روز ۳۰/۵/۵۳، شعبه ی ۱۲ بازپرسی بازداشت كه پس از رويت قرار به آن اعتراضی ننموده است. از منزل متهم بازپرسی به عمل آمده و به موجب صورت جلسه ی پيوست، وسايلی كشف و ضبط گرديده است.

نظريه
با توجه به محتويات پرونده و اعترافات متهم فعاليت وی در تشكيل یک گروه خرابكار و چاپ و توزيع اعلاميه‌ هاي مضره و مطالعه و تبادل جزوات ماركسيستی، حمله به پاسبان پست و مضروب نمودن آن در حين انجام وظيفه به منظور خلع سلاح پاسبان، ساختن مواد منفجره (كوكتل مولوتف) و توهين به مقام شامخ سلطنت از ناحيه ی متهم محرز و مسلم می باشد. اينک كه پرونده ی امر تكميل گرديده، در صورت تصويب جهت اقدام و رسيدگی قانونی به اداره ی دادرسی نيرو‌های مسلح شاهنشاهی ارسال گرديده.
بازجو: "پرويز متقی"

بازجویی تخصصی
كوچ صفهانی۲۴/۱۰/۵۳


گزارش روزنامه ی اطلاعات در تاریخ ۱۸ اسپند ماه ۲۵۳۵، رویه ی ۴
"روح الله کفیلی" به اتفاق دو نفر به اسامی "محسن مخملباف" و "غلام حسین لنگرودی قزوینی نژاد" که در یک گروه تروریستی هموندی داشتند، تصمیم می گیرند که برای به دست آوردن اسلحه به پاسبان پست خیابان ایران حمله نمایند که در اجرای این تصمیم در سال ۲۵۳۳، با طرح نقشه ی قبلی به پاسبان پست خیابان ایران حمله نموده و روح الله کفیلی با وارد کردن ضربات متعدد کارد، او را شدیدن مجروح و مصدوم می نماید، ولی پاسبان مزبور با تروریست ها مبارزه نموده و توفیق حاصل می نماید که یکی از مهاجمین را به نام محسن مخملباف مورد اصابت گلوله قرار داده و او را دستگیر سازد و فرد دیگر به نام غلام حسین لنگرودی قزوینی نژاد به وسیله ی مردم دستگیر، ولی روح الله کفیلی موفق به فرار می شود. پرونده ی اتهامی محسن مخملباف و غلام حسین لنگرودی قزوینی نژاد، پیشتر مورد رسیدگی قرار گرفته و مخملباف به پنج سال و لنگرودی به ۱۵ سال حبس جنایی درجه یک محکوم گردیده‌ اند.

روح الله کفیلی، پس از فرار به مشهد مسافرت نموده و زندگی مخفی را آغاز می کند. وی در این مدت مبادرت به جعل شناسنامه، سرقت اوراق و مدارک دولتی پخش اعلامیه های مضره نموده و یک بار نیز مبادرت به کارگزاری بمب در یک ساختمان می نماید که در اثر انفجار، خساراتی به بار می آید تا بالاخره به وسیله ی مامورین انتظامی دستگیر و پرونده ی اتهامی او پس از رسیدگی های لازم مالن در دادگاه تجدید نظر منتهی به صدور رای اعدام می شود که مورد عنایت شاهنشاه آریامهر واقع و مجازات او به حبس دائم تبدیل می گردد (۱):
منبع سند

ب
بریده ای از روزنامه ی اطلاعات که درباره ی تروریست ها و از جمله محسن مخملباف اطلاع رسانی می کند



پرونده ی آدم فروشی مخملباف و همکاریش با آدمخوار "اسدالله لاجوردی"
پس از سال ۵۷ در همکاری با لاجوردی، دست به کار شناسایی و دستگیری تمام کسانی که در زندان با تفکرات غیر مذهبی آنها آشنایی داشته می شود. همینگونه، در دستگیری و شناسایی هموندان سازمان هایی که پسین ها با رژیم جمهوری اسلامی زاویه پیدا کرده بودند، نهایت همکاری را با دوست صمیمیش اسد الله لاجوردی، جلاد خونخوار زندان اوین نموده است.

در این ویدئو، "حشمت رییسی" که در تمام دوران زندان مخملباف در پیش از سال ۵۷ هم بند و دوست وی بوده، از دستگیر شدنش به دست مخملباف، لگد خوردن مادر پیرش از این فرد و نیز نامه ی مخملباف به لاجوردی در افشای عقاید ضد روحانیت رییسی در دوران زندان پیش از ۵۷، سخن می گوید (۲):



متن نامه ی تروریست محسن مخملباف، به اسد الله لاجوردی (جلاد اوین):
"بسم الله‌ القاسم الجبارين
اخوی بزرگوار حاج سيد اسد الله لاجوردی. پيرو مكالمه ی تلفنی، زندانی رژيم سرنگون شده ی طاغوت، حشمت... رییسی را توسط گروه گشت بلال حبشی، به زندان اوين منتقل می كنم. گر چه نامبرده در موقع دستگيری مسلح نبود، اما دلايل فراوان وجود دارد كه او از رهبران گروهک الحادی و ضد انقلابی چريک های اقليت است. علاوه بر آن، فرد مذكور همواره در افكار كفر آميز و ضلالت های خود محكم و استوار بوده است. آثار شكنجه‌ هایی كه بر بدن او مانده، دليل آشكاری بر اين مدعاست. بايد اضافه كنم كه ايشان از سردمداران مبارزه عليه دين، مذهب و روحانيت بوده و در زندان طاغوت كار را تا حد تحقير روحانيت و اهانت به مقدسات می كشانده است. گزارش تكميلی متعاقبن تقديم می شود. اخوی كوچک شما محسن مخملباف". (۳)
منبع سند

حشمت رییسی که از روز نخست دستگیری مخملباف و انتقالش به بیمارستان تا پایان دوران زندان او، همراه و هم بند مخملباف بوده، ادعای محسن مخملباف مبنی بر اینکه "چار سال و نیم در زندان شکنجه شده" را به شدت دروغ خوانده است (۴):


ده ها سینماگر، هنرمند، فیلم نامه نویس و شخصیت حقیقی و حقوقی در نامه ی سرگشاده به اتحادیه ی اروپا، از نفش مستقیم مخملباف در دستگیری، بازجویی و تواب سازیشان سخن می گویند و بدان گواهی می دهند:

"محسن مخملباف در گروه بلال حبشی مسئول شکار نیروهای مخالف نظام جمهوری اسلامی به خصوص مخالفان چپ گرای رژیم بود و اگر اینان به چنگش گرفتار می آمدند، دستگیرشان می کرد و تحویل لاجوردی معروف به جلاد زندان اوین می داد. در زندان های جمهوری اسلامی، محسن مخملباف خود بازجویی زندانیان را بر عهده می گرفت، زندانیان زندان عادل آباد را به زور اسلحه ی حکومت علیرغم میلشان در پروپاگاندای فیلمی به اسم بایکوت شرکت داد و در عنوان بندی فیلم، آنها را زیر عنوان تواب و جاسوس رژیم معرفی کرد. این زندانیان علیه وی همان زمان شکایتی تنظیم و به مجامع حقوق بشری ارسال کردند..و" (۵)
منبع سند



"کاظم مصطفوی"، یکی از کسانی که از نزدیک در زمان شاه در زندان با مخملباف آشنا بوده، در مورد پیشینه ی سیاه مخملباف در شکنجه گری، بازجویی و همکاری با لاجوردی آدمخوار، چنین می گوید:

"او در كميته ی پشت بهارستان (كميته ی مركز)، با "عزت شاهی" و "محمد شهرستانکی" و چند نفر مثل خودش گروه گشت و دستگيری تشكيل دادند. مجاهدين را دستگير و شكنجه می كردند و بعد كه كارشان تمام می شد، تحويل لاجوردی می دادند. یکی از طلبه‌ ها در سال های بعد برايم تعريف می كرد، محسن پس از سال۶۰ به‌ زندان قزلحصار و اوين رفت و آمد داشت و دستگيرشدگان را شناسايي می كرد و لو می داد. او برايم گفت كه خود او را محسن در قزلحصار شناسايي و معرفي كرد. هم چنين از لو دادن هم سلولیش به نام "اكبر" تعريف می كرد كه در ميدان عمام حسين مورد شناسایی شخص محسن قرار گرفته و توسط خود او دستگير شده و به زندان اوين منتقل شد و پس از شكنجه فراوان تيرباران گرديد." (۶)
منبع سند

"امیر حسین فردی" نیز، که یکی از دوستان صمیمی مخملباف در درون رژیم بوده، همین ماجرای شناسایی و دستگیری مخالفان رژیم اسلامی که مخملباف آنان را از دوره ی زندان می شناخته، نقل می کند و بر آن صحه می گزارد:

"با موتور تو خيابان های تهران راه می افتادی تا عناصر فراری سازمان مجاهدين خلق را شناسایی و معرفی كنی، می گفتی من تو زندان با اينها بودم و می شناسمشان. شده بودی شكارچی گراز. " (۶)

آنچه ملاحظه می کنید، تنها بخشی از پرونده ی شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف است. بسیارانی به دست مخملباف دستگیر و از زندگی ساقط شده اند. او هتا به باغبان حوزه ی هنری (همان حظیرة القدس بهاییان که به غصب سازمان تبلیغات اسلامی درآمده) نیز رحم نکرده است. وی اینک خود را مدافع حقوق بشر معرفی می کند.


(۱) https://mashruteh.org/wiki/images/b/be/Ettelaat13551218.pdf
(۲) https://www.facebook.com/KhanehAsnad/videos/1839846432752236/
(۳) http://www.political-articles.org/Com/Chiasma/C0125.htm
(۴) https://youtu.be/3_hAjxl16os?t=1618
(۵) http://www.equal-rights-now.com/ny_side_379.htm
(۶) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8804280351

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د