رد شدن به محتوای اصلی

آنانی که با اغتشاش و ترور می خواهند اسراییل را محو و نابود کنند

گناه خون همه ی فلستینی هایی که در اغتشاشات روز آدینه کشته شدند، به گردن حماس و دیگر سازمان های تروریست فلستینی است که همچنان می کوشند تا از راه خشونت و خونریزی، به هدف پلید خود که همانا نابودی اسراییل است، برسند.


رسانه های رژیم جمهوری اسلامی و همچنین بسیاری از روزنامه ها و رسانه های عربی، واقعیات آن چه را که در مرز اسراییل و غزه گزشت تحریف کردند تا مسئولیت این خونریزی بیهوده را به گردن اسراییل بیندازند.

برخی رسانه های پارسی زبان برون مرزی نیز، این واقعیت را پنهان کردند که اغتشاشات با این شعار برگزار شد که یک ملیون نفر از اهالی غزه می خواهند به زور وارد اسراییل شوند، زیرا زندگی در نوار غزه به یک جهنم مبدل شده و آن ها خاک اسراییل را می خواهند و نابودی این ملت را طلب می کنند. به دستور حماس و بی تردید با تشویق و تایید رژیم جمهوری اسلامی، تظاهرات با شعار "حق العودة" و با فریادهای "نحن عائدون" برگزار شد. شعار نخست به معنی آن است که اهالی غزه به تقلید از مرامنامه ی حماس، سرزمین اسراییل را حق خود دانسته و آن را "موقوفه ی اسلامی" می نامند که یهودیان و اسراییلیان را بر آن هیچ حقی نیست !!

مفهوم شعار دوم "نحن عائدون" این است که "ما باز می گردیم" و نگرانی آن بود که حماس و دیگر سازمان های تروریستی، ده ها و شاید صدها هزار نفر از اهالی غزه را تشویق کنند که به سوی دیوار مرزی به راه افتند و تور سیمی را پاره کنند و وارد خاک اسراییل شوند. اسراییل بارها و بارها هشدار داد که چنین نکنند، زیرا با واکنش قاطع روبرو خواهند شد و بیم خشونت و خونریزی می رود که فلستینی ها باید از آن پرهیز کنند. اما این دقیقن همان چیزی بود که حماس و دیگر سازمان های تروریستی می خواستند:

"خشونت و خونریزی، که می تواند وسیله ای برای بهره برداری های تبلیغاتی باشد".


در چنین صورتی، اسراییل چه می تواند بکند ؟
چگونه می تواند جلوی این خیل عظیم را بگیرد ؟
روی آن ها بمب بیندازد ؟! همانگونه که ترکیه علیه کردهای سوریه انجام می دهد ؟
همانگونه که نیروی هوایی عربستان علیه شیعیان حوثی در یمن رفتار می کند ؟
همانگونه که نیروی هوایی روسیه در سوریه عمل می کند ؟
همانگونه که ارتش بشار اسد بشکه های حاوی مواد انفجاری را بر روی شهروندان مسلمان خود فرو می ریزد ؟؟

اسراییل از دیرباز یک نوار مرزی ممنوعه را اعلام کرده که پانصد متر عرض آن است و کسی از اهالی غزه حق ندارد از این فاصله به دیوار مرزی نزدیک شود.

این یک نوار امنیتی است که فلستینیان آن را خوب می شناسند، اما حماس و دیگر سازمان های تروریستی، بارها کوشیده اند در تاریکی شب و یا در مه غلیظ بامدادی، به دیوار مرزی نزدیک شده و بمب بگزارند و خرابکاری کنند. شیوه ای که در ماه های اخیر، حماس برای رسیدن به دیوار مرزی در پیش گرفته، برگزاری تظاهرات همگانی در کنار آن بود که ظاهرن اسراییل نمی تواند این تظاهر کنندگان را به گلوله ببندد. با این ترفند، آن ها دست کم دو بار در پوشش تظاهرات مردمی، در کنار دیوار مرزی بمب گزاشتند که در یک مورد، انفجار آن باعث زخمی شدن چهار سرباز اسراییلی گردید.

اسراییل از هفته ها پیش به سران حماس هشدار داده بود که مبادا به نوار مرزی اسراییل نزدیک شوند؛ اما حماس گوش شنوا ندارد. حماس خون می خواهد و هیاهوی بین المللی می طلبد و می خواهد اسراییل را به هر وسیله در تنگنا قرار دهد. اعلام کردند که می خواهند راهپیمایی یک ملیونی به سوی خاک اسراییل به راه اندازند. اکنون مدت درازی است که اهالی غزه آب آشامیدنی ندارند، برق ندارند، بهداشت ندارند، معاش ندارند و زندگی آنها به جهنم مبدل شده است.


"اسماعیل هنیه" سرکرده ی تروریست های حماس، روزی که بر خاک غزه مسلط شدند، اعلام کرد که به جنگ تا نابودی اسراییل ادامه خواهد داد. گفته بود که محاصره ی زمینی و دریایی و هوایی از سوی اسراییل، به هیچ روی او را نگران نمی سازد، زیرا مردم غزه می توانند با یک تکه نان و چند حبه زیتوان، شکم خود را سیر کنند !!

اکنون، این وعده ی هنیه کاملن کاربردی شده و هیچ امکان رفاهی در غزه وجود ندارد.
حماس با پول هایی که به دستش می رسد، تونل تهاجمی حفر می کند و اسلحه می سازد.
چه کسی مسئول این وضع است ؟ آیا اسراییل است که می خواهد مردم غزه را نابود کند ؟
اگر چنین می بود، اسراییل پانزده سال پیش غزه را تخلیه نمی کرد و آن را به دست خود فلستینی ها نمی سپرد.

این حماس و دیگر سازمان های زیر چتر پشتیبانی رژیم ولایت فقیه است که می خواهند اسراییل را نابود کنند. حماس، از هنگامی که به کودتا دست زد و تسلط بر غزه را از دست گروه فتح و حکومت خودگردان فلستینی بیرون آورد، تعرض و تجاوز مسلحانه علیه مردم اسراییل را دو چندان کرد. در ظرف دو سال، بیش از ۱۸ هزار موشک و خمپاره به سوی خاک اسراییل پرتاب کردند که مردم این کشور را بکشند !! مسلم است که هیچ کشوری نمی تواند در برابر چنین وضعی ساکت نشیند.

اسراییل ناچار شد دو بار علیه زیرساخت تروریستی در غزه وارد آن سرزمین شود. آیا به یاد دارید که در دنیا چه هیاهویی به راه افتاد که چرا سربازان اسراییلی وارد غزه شده اند و قصد کشتن تروریست ها را دارند ؟؟

یکی از حکومت هایی که سر و صدای بسیار به راه انداخت، ترکیه ی اسلامگرا، یعنی همان "رجب طیب اردوغان" بود که خودش امروز در خاک سوریه جنایت می کند و به آن افتخار می کند.


شورای امنیت، بحث چند شب خود را بدون نتیجه گیری و تصویب قطع نامه به پایان برد. حماس ابراز خشم کرد که چرا اسراییل را محکوم ندانستند !! دبیر کل ملل متحد دستور داد که یک بررسی بی طرفانه و همه جانبه در مورد این رویدادها انجام شود. ما به خوبی از پیشینه ی ملل متحد در مورد صدور قطع نامه های به اصطلاح بی طرفانه در مورد اسراییل آگاهی داریم. کشورهای دیکتاتوری بر ملل متحد مسلط شده اند و آنچه در این تشکیلات یافت نمی شود، بی طرفی و دادوری دادگرانه است.

کافی است یادآوری کنیم که دو سوم از تصمیمات شورای حقوق بشر ملل متحئ، از میان ۱۹۶ کشور جهان، تنها متوجه اسراییل است !!

فلستینی ها ادعا کرده بودند که تظاهرات آنها مسالمت آمیز خواهد بود، به شرط آن که اسراییل اقدام تحریک آمیزی نکند. خودشان به یک اقدام تحریک آمیز، یعنی آوردن ده ها هزار نفر به نزدیکی مرز اسراییل، آن هم با شعار "ما باز می گردیم" دست زدند و انتظار داشتند که اسراییل در گوشه ای بنشیند و خشونت آنها را نظاره کند !!

چگونه فرستادن یک دختر بچه ی هفت ساله با قیچی سیم بری به سوی دیوار مرزی که آن را پاره کند و راه را برای هجوم همگان بگشاید، می تواند مسالمت آمیز باشد ؟؟!!

فرتورهای خبرنگاران بین المللی که در محل بودند، نشان می دهد که دست کم دو نفر از کشته شدگان، به اسلحه ی کمری مجهز بودند.

همچنین در همان هنگامی که در شش نقطه ی جداگانه، به دستور حماس تظاهرات برگزار می شد، در چند نقطه دیگر نیز افراد مسلح فلستینی قصد ورود به خاک اسراییل را داشتند و با سربازان اسراییلی درگیر شدند که در جریان مبادله ی آتش، چند نفر از خرابکاران هلاک گردیدند. قصد حماس از به راه انداختن این آشوب، انحراف خشم مردم غزه از دشواری های زندگی در آن سرزمین، به سوی اسراییل بود.


همچنین رژیم جمهوری اسلامی که همیشه خواسته است از آب گل آلود ماهی بگیرد و همچنان در کشورهای مختلف منطقه فتنه به راه می اندازد که راهی برای دخول نامیمون خود پیدا کند، از پشتیبانان اصلی حماس در به راه انداختن این فتنه بوده است. فلستینیان همیشه برای رسیدن به حقوق حقه ی خود راه اشتباه پیموده اند.

آرمان های آنان همیشه در سطح ناشدنی بوده است و از سیاست "همه یا هیچ" پیروی کرده اند. ۷۱ سال پیش، هنگامی که مجمع عمومی ملل متحد رای داد که در سرزمین تاریخی اسراییل موسوم به فلستین، دو کشور یهودی و عربی در کنار هم بر پا گردد، اعراب آن قطع نامه را پاره کردند و اسراییل را مورد تهاجم جنگی قرار دادند که آن را در نطفه خفه کنند و البته شکست خوردند.

در درازنای ده ها سال، تلاش کردند که از راه تحریم های اقتصادی و عملیات تروریستی، به این هدف خود برسند که نرسیدند. مسر و اردن درس عبرت گرفتند و با اسراییل از راه صلح درآمدند و کشورهای دیگر عربی نیز از خشونت علیه اسراییل دست برداشتند، اما حکومتی اسلامی در ایران اشغالی به قدرت رسید که می خواهد فلستینیان را نردبانی کند که از راه آنها به اهداف ناپاک خود علیه اسراییل برسد، همانگونه که امکانات کشور ایران و ملت ایران را پله ای کرده است که بر منطقه تسلط یابد.

اکنون حماس چتر پشتیبانی رژیم ایران را پذیرفته و تکیه گاه تازه ای برای خود، به صورت پول و اسلحه به هدف ادامه ی خشونت پیدا کرده و راهپیمایی های به اصطلاح ملیونی برگزار می کند و می خواهد با زور وارد اسراییل شود و این کشور را که با موشک نتوانست کاری از پیش برد، اکنون با پای برهنه ی انسانی به تصرف در آورد !!


خون هایی که چند روز پیش در نوار مرزی غزه با اسراییل ریخته شد، به گردن حماس و رژیم جمهوری اسلامی و همه ی آشوبگران منطقه است.

حل مشکل، یک راه آسان دارد و آن بازگشت به پشت میز مذاکرات مسالمت آمیز، همراه با حسن نیت و پذیرفتن اصل حسن همسایگی و دوستی و همکاری می باشد. اما چه کنیم که حماس به مانند رژیم جمهوری اسلامی، می گوید که انجام مذاکره و رسیدن به یک راه حل میانه، خیانت به اسلام و خیانت به آرمان فلستینی است، سیاست "همه یا هیچ" !!

یک قرن تمام، اعراب از خشونت علیه یهودیانی که به سرزمین پدری بازگشته بودند و اسراییل نوپا که پس از دو هزار سال استقلال خود را بازیافته، سودی نبردند و حماس و حکومت جمهوری اسلامی نیز از خشونت طرفی نخواهند بست و تنها زحمت خویش خواهند داشت.

منشه امیر
رادیو اسراییل


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د