رد شدن به محتوای اصلی

سند ارتباط مستقیم امید بی شرفی دانا با مزدوران رژیم در سپاه و بسیج

این یک افشاگری است

امید بی شرفی دانا
در ویدیویی که در این جستار به دست داده می شود، یکی از اپوزوسیون نمایان به نام "امید بی شرفی دانا" که با طرح پرونده ی جعلی و ساختگی سیاسی، توانسته است از جمهوری اسلامی سوئد اقامت پناهندگی سیاسی دریافت کند، در حالی افشا می گردد که ویدیوی گفتگوی "دل بده قلوه بگیر" وی با یکی از مزدوران اسید پاش رژیم به نام "محسن مصباحی"، به بیرون درز کرده است.

در مورد اینکه این ویدیو چگونه به بیرون می توانسته درز کند، هیچ پاسخی نمی تواند قانع کننده تر از این باشد که این اقدام، کار یکی از این دو نفر باشنده در گفتگو بوده است - به شرط آنکه این گفتگو دو نفره بوده باشد -، که در این صورت، احتمال بیشتری می دهم که این کار را تروریست محسن مصباحی انجام داده باشد؛ به هر روی در این بازی احمقانه، بازنده ی نهایی و تنها بازنده ی اخلاقی در راستای این رسوایی، مزدوران درون مرزی و برون مرزی رژیم هستند.

تروریست محسن مصباحی که پیشتر با توهین ناموسی به کوروش بزرگ و میهن پرستان ایرانی، در میان ایرانیان شناخته شد، با نخوت هر چه تمام تر و وقاحت ویژه ی آخوندی و دریدگی و بی دردی ژن های خوب آغازاده، از اینکه در موقعیت برتر در قالب "مالک ایران" قرار دارد، ابراز غرور کرد و به ایرانیان و به ویژه ایرانیان مبارز علیه رژیم، پوزخند عاقل اندر سفیه تحویل داد و آنها را به نیت قرب به حق و با دستور مستقیم الله حرامزاده، به سخره گرفت.


در این افشاگری که رسوایی بزرگ و تازه ترین افتضاح بچه پرروی اپوزوسیون نما (اپوزوسیون پلاستیکی) است، امید بی شرفی دانا آنچنان اظهار تمایل و خاکساری ویژه ی توله بسیجی ها را نثار اخوی تروریستش محسن مصباحی می کند که برخی شاید از خود بپرسند پس چگونه است که با همه ی این افشاگری ها، همچنان کسانی پیدا می شوند که از وی هواداری می کنند ؟؟

پاسخ بسیار روشن است، آنها همگی ابله و خر و نافهم نیستند - هر چند در میانشان موجودات خر و دله و بی شعور کم نیست -، بلکه بسیاری و هتا بیشتر آنان، از جمله مزدوران خود رژیم هستند که در فضای مسموم سیاسی، نقش "زباله های سیاسی" و "دلقک های سیاسی" را بازی می کنند.

هدف این دله ها، ایجاد فضایی مسموم و در هم بر هم در اینترنت است و پیشبرد اهداف و مقاصد رژیم، زیرا رژیم در اینکه اپوزوسیونی بتواند در برون مرز شکل بگیرد که یکپارچه و توانمند باشد، به شدت در ترس به سر می برد، چرا که تاکنون ۴۰ سال است از همین اپوزوسیون آسیب های جدی دیده است.

مزدوران پنهانی همراه و همیار این دله های سیاسی، با نمایه های (Profile) جعلی در فضای مجازی حضور دارند و از نام های ایرانی نژاده همچون آرش و کوروش و داریوش و کیخسرو و مانند اینها فعالیت می کنند و البته بسیاری از آنها یا لقب آریایی را یدک می کشند یا دم از آریایی بودن می زنند. جالب تر از همه اینکه، امید بی شرفی دانا و یار فکلیش موسوم به "آرش گرگین"، از یکسو خود را به گزاف مخالف رژیم جا زده بودند و از سوی دیگر بر اتحاد نیروهای به گزاف موسوم به نیروهای آریایی می خواندند و دم از آرمان ایرانشهری می زدند که روایتی دیگر از رویکرد سوسک شده ی آریا بازی "پان ایرانیست های حکومتی" است. در واقع این مزدوران صادراتی رژیم در برون مرز، تقیه ی دینی کرده و در پیوند با اپوزوسیون پلاستیکی پان ایرانیسم حکومتی می باشند

نمادواره ی (Logo) فاشیستی گروهک تروریستی اتحاد شوراهای استانی
و همانندی آشکار آن با حزب فاشیست و نژاد پرست نازی


این نخستین بار نیست که افشاگری درباره ی زباله های سیاسی فضای مجازی رخ می دهد. پیشتر نیز، در زنجیره افشاگری های خود علیه مزدور دیگر رژیم به نام "آریاسب باوند"، نسبت به تحرکات تروریست های فضای مجازی هشدار داده بودم که می توانید سیر روند افشاگری ها علیه این توله شیاد تروریست را در نشانی های زیر دنبال کنید:

کانال افشاگری در تلگرام
برگه ی افشاگری در ف. بوک
افشاگری در یوتوب

جالب تر از همه، ارتباط میان این زباله های سیاسی است که آشکارا خود را به یکدیگر پیوند می دهند، اما همچنان از سوی هزاران نفر بی شعور و مبارزنمای کالانعام، به عنوان اپوزوسیون برانداز فرض می شوند. در واقع افرادی که حر را بر تشخیص نمی دهند و بر خود عنوان گزاف مبارز سیاسی می گزارند، مشتی آلت دست و بازیچه ی مزدوران رژیم بیشتر نیستند که از آنها به عنوان سیاهی لشگر و خرانی برای پالان انداختن و سواری گرفتن، نهایت بهره کشی انجام می شود.

در ویدیوی زیر، حمایت تمام قد یکی از مزدوران صادراتی و البته تجزیه طلب و اصلاح طلب رژیم به نام آریاسب باوند (آریا اسبه) از امید بی شرفی دانا را می بینید:


هم اکنون طیف اسهال طلبان حکومتی و امثال زباله های سیاسیشان همچون معصومه علی نژاد قمی، سازگارا، تروریست چریک محسن مخملباف + چپ خلقی های مارکسیست و البته مارکسیست الله پرست + تجزیه طلبان مخالف حکومت پادشاهی مشروطه و موافق تجزیه ی ایران، همگی دست در دست هم دارند و با خط مشی کلانی که دهه ها پیش از سوی سازمان تروریستی سپاه پاسداران (IRGC) تهیه شده و به اجرا درآمده است، در یک مجموعه از درگیری ها وارد بازی شده اند که نهایتن برآیند این بازی، پیروزی رژیم در رسیدن به اهداف خود در ذهن شویی مردم و ویرانی و تهی کردن اپوزوسیون از درون می باشد.

از آنجا که ممکن است خوانندگان تعجب کنند که چگونه ممکن است رژیم چنین بازی پیچیده ای را راه انداخته باشد، تنها کافی است به یکی از بازی های انجام گرفته به وسیله ی "پروژه ی اپوزوسیون سازی" در برون مرز توجه کرد که برجسته ترین نمونه ی آن، تشکیل سازمانی به نام "حزب اتحاد شوراهای استانی" به سرکردگی و دبیر کلی خودخوانده ی مزدور آریاسب باوند (آریا اسبه) می باشد که در عین آنکه با سرکردگان گروهک های تروریستی تجزیه طلب پانکرد در کردستان عراق و احزاب تروریستی چون پ ک ک، دمکرات و پژاک، ارتباط طبیعی و ساختاری دارند، با افرادی از بدنه ی "اصلاح طلبان حکومتی" که خود را "اصلاح طلب تندرو" می خوانند نیز، در ارتباط می باشند که شرح همه ی این موارد به تفصیل و جزییات، در کانال افشاگری آمده است.

درخواست آریاسب باوند با پان ایرانیسم حکومتی و پشتیبانی آشکار وی از
رژیم فاشیست نازی و رویکرد نژاد پرستانه ی هیتلری
هدف این افراد و این فرقه های سیاسی که به اختصار از "#پان_ایرانیسم_حکومتی"، "اصلاح طلبان حکومتی"، "نژاد پرستان الله پرست هیتلری" و "چپ خلقی های مصدقوفیل" تشکیل شده اند، بیشتر کردن هر چه بیشتر شکاف موجود در اپوزوسیون برانداز و ایجاد توفان ها و بازی هایی است که رژیم آنها را تعریف می کند و همگی در پایان به سود رژیم به پایان می رسند.

مصدق دله السلطنه
برای نمونه، گروهک تروریستی حزب اتحاد شوراهای استانی که همه ی افراد همراه آن که از بدنه ی اپوزوسیون برانداز بوده و مدتی این حزب کزایی را همراهی کردند، یکی پس از دیگری از آن جدا شدند که نخسین و یکی از بلند پایه ترین افراد آن، خود من به عنوان "مسئول روابط عمومی و بین الملل" آن، از آن دستگاه دروغ بافی باوندی جدا شدم و علیه آن دست به افشاگری زدم. هتا یک نفر را هم نمی توان سراغ گرفت که با این سامانه ی کزایی که برخاسته ی سپاه بوده است، همراهی کرده باشد و سپس پی به پلید بودن و حکومتی بودن آن نبرده باشد.

سرانجام روشنگری های و افشاگری ها بدینجا رسید که دست این موجودات ریزه خوار رژیم، با گزر زمان هر چه بیشتر برای مردم رو شد و ریزش های ده ها هزار نفری آنان این امید را ایجاد کرد که تیر آنها به سنگ خواهد خورد.

نکته ای که شاید خوانندگان ندانند، آنست که این حزب کزایی و سرکرده ی مزدورش آریا اسبه، به هواداران خود وعده ی "خیزش مسلحانه" در سال ۹۶ در ایران را داده بود که با هم دستی کلاهبرداری به نام "سیاوش امانیه" که شرح رسوایی او در ویدیوی زیر آمده است، از ترکیه به کردستان عراق رفته و به ابلهان دنبال کننده اش در تلگرام اینگونه خورانده بود که قرار است دو نفری از راه مرزی و مخفیانه وارد ایران شوند و علیه رژیم بجنگند !!

آریاسب باوند در مقر گروهک تروریستی و تجزیه طلب دمکرات
در کردستان عراق

از میان این دو قندیل گه و دروغگوی حرفه ای، پس از بیش از دو هفته "غیبت صغرا" که هیچ خبری از آنها در دست نبود، سرانجام زباله ی سیاسی سیاوش امانیه رخ عیان می کند و از وجود آریا اسبه اظهار ندانم گرایی و پشیمانی می کند از اینکه در تور شیاد بزرگ آریا اسبه افتاده و او وی را فریب داده و سر کارش گزاشته که از آمریکا تا کردستان عراق را بی خود گز کرده است !! و تاکنون که چند ماه از واپسین رسوایی این دغلباز می گزرد، هیچ خبری از آریا اسبه ی بادوندی نیست، اما دیگر مزدوران رژیم این غلط را چو انداخته اند که وی از سوی نیروهای تروریستی سپاه و عوامل مزدورش، در همان کردستان عراق دستگیر شده است !!

نکته ی دیگر نیز آنست که پس از لو رفتن و افشا شدن یکی از این دلقک های سیاسی، دیگر یاران هرزه ی ایشان به تبرا جستن از آنها می پردازند که انگار همراه و همیار یکدیگر نبوده اند و هتا همدیگر را هم نمی شناسند و هتا برای لاپوشانی، دست به تخریب یکدیگر می زنند !! ویدیوی زیر، نمونه ی بارز آنست. البته تا دیروز که ویدیوی افشاگری امید بی شرفی دانا و یکی از مزدوران سپاه به نام محسن مصباحی به بیرون درز نکرده بود نیز، می شد چنین تصور غلطی را به صرف آنکه مدرکی در دست نیست، رد نمود. اما امروز دیگر همه چیز درباره ی مزدور بودن این دله های سیاسی، آشکار و رسوا شده است:


همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د