رد شدن به محتوای اصلی

زقوم دیگر چه کوفتی است ؟!

جشن زغنبوت خوران الله برای آنان که به
قرآن الکزا و رسول بچه بازش ایمان نیاوردند

"زَقّوم" نام درختی است که به گفته ی قرآن الکزا، در ژرفای آتش جهنم رشد می‌ کند !! بر این درخت، میوه‌ ای می‌ روید که خوراک جهنمیان است. در سه جای تازی نامه و به طور مشخص در آیه ی ۶۲ سوره ی "الصافات"، در آیه ی ۴۳ سوره ی "الدخان" و در آیه ی ۵۲ سوره ی "الواقعه"، از واژه ی زقوم یا درخت زقوم استفاده شده است. میوه‌ های این درخت به شکل سرهای شیاطین می‌ باشند که دوزخیان از آنها می‌ خورند و در اندرون آنها همچون فلز گداخته غلیان می‌ کند و در پی آن آب جوش می‌ نوشند !!


در این سوره‌ ها، قرآن الکزا در کنار برشمردن پاداش‌ هایی که برای نیکوکاران در جهان آخرت و بهشت وجود دارد، به پذیرایی جهنمیان با زقوم اشاره کرده و آنها را به ترک گناه دعوت می‌ نماید.

آنگونه که از روایات اسلامی برداشت می‌ شود، این درخت در نقطه ی مقابل و متضاد درخت توبا (به عربی: طوبی) که درختی بهشتی است، قرار دارد. از این درخت به درخت شقاوت (سنگدلی و نامهربانی) نیز تعبیر شده است، که هر شخص گناهکار به میزان درجه ی "شرک، گناه و پلیدی" باطن خود، از این درخت در دل خود ریشه دارد و در تعبیر دیگری، هر کس با انجام هر گناه، خود را به شاخه ای از این درخت آویزان می‌ کند.


زقوم در قرآن الکزا

أَذَلِکَ خَیْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ.
سوره ی صافات، آیه های ۶۲ تا ۶۴

آیا آن نعمت‌ های بهشتی برای پذیرایی بهتر است یا درخت زقوم ؟ همانا ما درخت زقوم را وسیله ی "شکنجه" و "درد و رنج" ستمگران قرار داده‌ ایم. همانا این درخت از ژرفای دوزخ می‌ روید.

ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّآلُّونَ الْمُکَذِّبُونَ لَأَکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ.
سوره ی واقعه، آیه های ۵۱ تا ۵۲

همانا ای گمراهان انکار کننده، هتمن از درختی بد منظر و بد مزه و بدبو که زقوم است، خواهید خورد.

مرگ بر اسلام

همین جستار در تریبون زمانه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د