رد شدن به محتوای اصلی

نقش دین و مذهب در ایجاد و گسترش ایدز

هنوز بسیاری از مردم فکر می کنند که ویروس ایدز، یک ویروس طبیعی در چرخه ی زیستی است که خود به خود و به وسیله ی طبیعت ایجاد شده است و این انسان ها بوده اند که این ویروس را به روشی - شاید آمیزش جنسی با میمون ها - به خود منتقل کرده اند.

مادر ترزا، فرشته ی جهنمی
با توجه به اینکه ویروس ایدز نخستین بار در آفریقا و در انسان ها کشف شد، پس این انتقال ویروس از جانور به انسان نیز، باید نخست در آفریقا رخ داده باشد.

اما بگزارید سخنم را درست کنم؛ ویروس ایدز کشف نشده، بلکه اختراع و مهندسی شده است. ویروس ایدز، ویروسی نیست که طبیعت آن را به مانند دیگر باکتری ها و قارچ ها و انگل ها و ویروس ها، ساخته باشد که در نتیجه ی فرگشت طبیعی روی داده باشد. ساختار ویروس ایدز به گونه ای است که هر آنکس که نسبت به دانش زیست شناسی و ژنتیک و زیر شاخه های زیست شناسی از جمله میکروب شناسی، علوم سلولی و مولکولی آگاه باشد، متوجه می شود که این ویروس کار طبیعت نیست، بلکه دست ساخته ی مهندسان ژنتیک و ویروس شناسانی است که با ایجاد این ویروس، در واقع یک "سلاح زیستی" تولید کرده اند.

آیا از گزشته های باستانی تا به امروز، هرگز خوانده یا شنیده اید که در آفریقا تمدنی مانند تمدن چین و هندوستان، یونان و ایران و مسر، دست کم مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش برسد ؟؟ آیا آنچه که به عنوان تمدن در آمریکای جنوبی و خاور میانه ی امروز (میان رودان) می شناسیم، نسبت به آفریقا کشف شده یا همه ی مردم آنچه که در آفریقا به عنوان تمدن های گزشته وجود داشته باشد را به اندازه ی نمادهای ملموس تمدن همچون اهرام سه گانه ی مسر، کاخ های باشکوه هندی، تخت جمشید یا آکروپولیس می شناسند یا هرگز نامشان به گوششان خورده است ؟؟

با صداقت باید گفت که پاسخ منفی است؛ زیرا، این قاره از دیرباز تا به امروز، همیشه بهره کشی شده و مردمش در رنج و بدبختی و بردگی به سر می برده اند. البته حساب کشورهای شمالی آفریقا و به ویژه مسر را از این حساب جدا کرده ام.

مادر ترزا، فرشته ی جهنمی
پس نکته ای که می خواهم بدان اشاره کنم، اینست که زنجیره ای از رویدادهای تاریخی و امروزی، به شکلی سازمان یافته علیه مردم آفریقایی به مرحله ی اجرا درآمده و می آیند؛ فرایندهایی که نتیجه ی آنها، سرکوب سیاه پوستان آفریقایی است. دیروز با بردگی گرفتن های ملیون نفری و امروز با جنگ و قحطی و فقر و بیماری.

در به بردگی گرفتن سیاهان که در ادبیات پارسی، آنها را به نام "زنگبار" می شناسیم، همه ی جهان سهیم بوده اند و این را باید پذیرفت که ایرانیان هتا بردگان سیاه هندی را هم از بند "مالابار" در هندوستان، به ایران می آوردند و تجارت بردگان، یک تجارت غیر اخلاق و غیر انسانی، اما بسیار موجه بود.

آیا هرگز کسی از جماعت یکتا پرست و اهورا مزدا پرست زرتشتی پرسیده است که دیدگاه زرتشت درباره ی بردگان چه بوده است ؟؟ و آیا در ان روزگاران، ایرانیان با بردگان چه رفتاری می داشته اند ؟؟

این جستار هتا درباره ی این هم نیست که محمد در کتاب قراضه اش به نام قرآن الکزا، هتا یک بار هم برده داری را ملغا و هتا نفی هم نکرده، اما الله اینقدر فهم و شعور داشته که قرآن را به زیر بقل جبرییل بزند و او بال بال زنان آن را از فراز آسمان هفتم در عرش، به پیش محمد وسط صحرای سوزان عربی تحویل دهد و آیه های ضد شراب خواری و شیوه های درست جماع و ارث و دست و پا بریدن را یاد دهد !!

مادر ترزا، فرشته ی جهنمی
همه ی ادیان، به هر روش ممکن، تنها یک قصد دارند و آن هم مهار ذهنی انسان هاست. کنترل و مهار انسانیت، تنها نقش دین بر روی زمین است. اینکه مردم از خدایی مهربان اما انتقامجو بترسند و پیوسته در "خوف و رجا" یعنی "ترس و امید" زندگی کنند. اینکه، دین همیشه انسان ها را در ساز و کار مغلطه آمیز "ترس و طمع"، ترس از جهنم و حرص بهشت، درگیر و گرفتار کند و آنها دروغی را بفروشد که همه چیزش به جهان پس از مرگ هواله داده شده است !!

اما بگزارید این بار از اسلام اهریمنی بکشیم بیرون و در مسیحیت ناناز فرو کنیم !!

مسیحیت که با سلام و سله وات و البته نه شمشیر وارد هندوستان و آفریقا و آمریکا شد، توانست با مهربانی تمام دل های خسته ی انسان ها را به دست آورد. البته که این سخن دروغی بیش نیست و این ارتش جهانگیری های اروپایی بود که سینه ی مردان و زنان را شکافت، زمین هایشان صاحب شد و رمه هایشان و طبیعتشان را چپاول کرد و با زور شمشیر، آنها را به دین مسیحیت درآورد، دقیقن همان کاری که الله پرستان با دیگر مردمان دیگر ملت ها کردند.

در پی این اشغال و سرکوب بود که دین بر مردمان بی دین و آزاد تحمیل شد، ایسوی به دین خودش و محمدی به دین خودش !!

در این اشغالگری آشکار و این به بردگی گرفتن عیان مردمان غیر مسیحی و غیر الله پرست، آنان تا توانستند کشتند و به بردگی گرفتند و منابعشان را مفت مفت غارت کردند و با خود بردند، اما روزگاری که دیگر باید پوست می انداختند و نمی توانستند با گزر زمان به همان شیوه های وحشیانه ی انسان ستیز ادامه دهند، خودشان از خودشان فرمول درآوردند و کشور سازی ها و ملیت سازی ها آغاز شد و جنگ و درگیری ها برای هر چه که فکرش را بکنید، آغاز گشت.

مادر ترزا، فرشته ی جهنمی
این مهارگری مردم، به ویژه مردم سیاه آفریقا، در پی آن بود که مسیحیان با توجیهی مذهبی به خود اجازه داده بودند که سیاهان را به بردگی بگیرند. آنجا که در یاوه نامه ی عهد قدیم (تورات الکزا) آمده است و این سرفن توجیهی دینی و توراتی نیست، زیرا مسیحیان و الله پرستان نیز، این سخن را قبول دارند و در عهد جدید (انجیل) و احادیث معتبر اسلامی هم بدان استناد شده است (عقدالفرید، ج ۱، ر ۵۵۳؛ ج ۷، ر ۶۳ و ر ۱۷۲).

به ابعاد این فاجعه ی ضد انسانی که منجر به برده گیری از سیاه پوستان شده است می پردازیم و چند سخن از منابع دینی را در این باره می آوریم که به شدت انسان ستیزانه و نژاد پرستانه اند، آن هم تنها علیه سیاه پوستان !!:

- "حام" و "یافس" وقتی عورت او را نگریستند خندیدند، اما "سام" ایشان را نهی کرد و هر چه باد می‌ گشود، سام می‌ پوشاند
(عیون‌ الاخبار، ج ۳، ر ۹ و ر ۳۱)

- هنگامی که سام، آنچه گذشته بود بر نوح بیان کرد، نوح از خداوند خواست که آب کمر حام و آب کمر یافث را تغییر دهد (مجمل‌ القصص، ر ۸۹ و ر ۳۰۱)

- آنگاه به ایشان گفت که خداوند فرزندان شما را سیاه و تا قیامت غلامان فرزندان سام قرار داده است، و شما عاق من شدید و پیغمبری از نسلتان قطع گردیده است.
(تاریخ عن بیا، ج ۲، ر ۱۰)

- با این حال برخی علمای مسلمان حام را مردی پرهیزکار و شایسته دانسته‌اند که نوح او را برکت داد و سرزمین‌هایی را نیز به او بخشید.
(حبیب‌ السیر، ج ۱، ر ۱۰۷)

و هتا قدرت توهم در پزدارش تاریخ، آن اندازه در میان برخی به معنای واقعی کلمه، نویسندگان تاریخ و نه تاریخ دان، شگرف بوده است که هتا نسل ایرانیان را هم از نژاد حام عنوان کرده اند !! آنجا که "ابن بلخی"، کیومرس پادشاه اساتیری ایران را از نسل حام دانسته است.
(فارس نامه، ر ۶۲)

پس در اینکه همه ی ادیان ابراهیمی یا سامی، در به بردگی گرفتن سیاهان اتفاق نظر داشته اند و پشتوانه ی این رویکردشان نیز، توجیهات دینی برآمده از تورات مقدس بوده است، امری نیست که کتمان پذیر باشد و هتا بتوان سخنی را به خلاف آن در تاریخ، سراغ گرفت.

از اینرو، بردگی به شکلی آشکار و وقاحت ویژه ی آخوندی و شاهان مستند و به ویژه اروپاییان، انجام می گرفت و امروز، همان مردم سیاه باید همچنان بدبختی و رنج بکشند، چون این رویه نه تنها توجیه دینی دارد، بلکه می تواند آنها را مهار کند و بر مردم چیره ی شان سازد. از اینرو، بیماری هایی به جان آنها انداخته اند که زبده ترین آنها، ایدز است. در واقع ایدز بیماری همه گیر ویژه ی آفریقاست که جان ده ها ملیون آفریقایی را تهدید می کند و هر ساله صدها هزار نوزاد سیاه پوست آفریقایی نیز زاده می شوند.

مستند "مادر ترزا، فرشته ی جهنمی"، کاری از زنده یاد کریستوفر هیچنز
بیایید گزری بزنیم به هندوستان و از فعالیت های به ظاهر نیکوکارانه ی "مادر ترزا" زن آخوند مسیحی یادی کنیم. زنی که پس از صدها سال بهره کشی هم تبارانش از مردم و کشور زیبا و در رنج نگاه داشته شده ی آفریقا، برای ماست مالی کردن های جنایات و رهانیدن اربابانش از مکافات در وجدان جمعی تاریخ بشریت، بنا به دستور مستقیم ابر سرمایه داران نشسته در لندن و واتیکان، فرمان شوالیه گری ناگفته می گیرد تا بساط پزشک بازی و پرستار نمایی و بیمارستان مصلحتی بر پا کردن را در هندوستان پهن کند تا از این راه، نه به مردم هندوستان که به منافع بریتانیا و زدودن خاطره ی بد تاریخی مردم ستمدیده ی هند نسبت به اروپاییان و انگل ها، کمکی شایان و بزرگ نماید. اینگونه بود و اینگونه کرد و اینگونه اما نشاید.

او که بنگاه های نیکوکاری (یا به گفته ی عربش خیریه) بسیاری را در هندوستان ایجاد کرده بود، همه ی کارها را از دیدگاه دینی و مسیحیت دنیال می کرد. یکی از عمده ترین آسیب هایی که او به ملیون ها هندی زد، این بود که توانست ایدز را در این شبه قاره گسترش دهد و رویکردی مذهبی را تجویز نمود که هتا از انتقال این ویروس به دیگر افراد هم جلوگیری می کرد. او بر این عقیده ی مسیحی استوار بود که این خداوند است که اختیار همه چیز و همه کس را دارد و برای همین، از مصرف چند باره ی سوزن های تزریق، ابایی نداشت !! او بارها و بارها همان سوزنی را برای بیماران مورد استفاده قرار می داد که پیشتر برای دیگران هم استفاده شده بود. مستند زیر را درباره ی مادر ترزا با عنوان "فرشته ی جهنمی" تماشا کنید:


و اینگونه بود که نه تنها ایدز، که بیماری های دیگر نیز در میان بیماران بستری شده در مکانی کم نور و بد آب و هوا زیر نظر فرشته ی جهنمی، گسترش می یافت و اگر مستند را تماشا کنید، شرح کامل و مختصری از جنایات این پیرزن اهریمن پرست را می دهد.

از دیگر سو، چون مومنان بنا به توجیه و عذر و دلیلی مذهبی، به شکلی تاریخی و سازمان یافته، از سیاه پوستان آفریقایی هم متنفرند - آن هم تنها برای اینکه دو پسر موهوم نوح موهوم، روزگاری به خشتک باز پدرشان خندیده اند !! -، پس ایدز در این قاره هم باید ایجاد می شد و هم نباید جلوی گسترش آن را می گرفتند. مسیحیان و کشیشان کاتولیک رومی که به آفریقا فرستاده می شوند، به مردم می گویند که جلوگیری از بارداری حرام است و همین زر را مادر ترزای کلکته هم می زد.

مادر ترزای جهنمی در سال ۱۹۷۹ که مصادف به شورش ۵۷ خودمان است، در سخنرانی خود که به مناسبت دریافت صلح نوبل ایراد می کرد، ابراز امیدواری کرد که در این کشور هتا یک مورد سقط جنین هم گزارش نشود.

مسیحیان نیز به مانند دیگر دینداران به ویژه یهودیان و الله پرستان، بر این عقیده سخت باورمندند که نه تنها مرگ در دست خدایی موهوم و آسمانی است، بلکه آفرینش انسان و تولید مثل و زندگی نیز، طبیعتن تنها در دست اوست و این تنها خداوند است که اجازه دارد جان بدهد و جان بگیرد !! البته همه می دانیم که حکومت های اسلامی، یهودی و مسیحی، از انجام هیچ گونه جنایتی به معنای واقعی کلمه، خودداری نکرده اند.

از اینرو، آخوندهای مسیحی هنوز به مومنان مسیحی خود در آفریقا، این باور احمقانه را به نام قداست و شریعت خورانده اند که نباید از کاندوم به هنگام آمیزش جنسی استفاده کنند و اینها در واقع بر این باورند که ایدز بد است، اما کاندوم بدتر است !!


از اینروست که بیماران مبتلا به ویروش اچ آی وی، فرزندانی مبتلا به اچ آی وی به دنیا می آورند و این بیماری نسل اندر نسل ادامه پیدا می کند و ملیون ها انسان سیاه پوست آفریقایی را به این بن بست رسانده است که همیشه با این بیماری دست به گریبان باشند و این یعنی یک بهانه ی بزرگ و همیشگی برای مهار و کنترل پیوسته ی این فرومایگان از راه تزریق مداوم و پیوسته ی دین و خرافات مذهبی و بازتولید و گسترش بیماری ایدز و روانه کردن ملیون ها دلار به جیب شرکت های خاص یا همان مافیاهای دارویی و بهانه دادن به کلیسا برای دخالت مستقیم در امور مردم به بهانه ی کمک و مهربانی و نیکوکاری !!

پس دین، انسان را می کشد و او که قاتل همه است، خداوند است.

همین جستار در پژواک ایران

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د