رد شدن به محتوای اصلی

دختر برادر حسنک روحانی: یک کشتی چند ملیارد تومانی خریدم !!

طناز فریدون دختر برادر حسنک روحانی، با درج فرتور خود در ف. بوک و اینستاگرامش، اعلام کرده که این کشتی چند ملیارد تومانی را خریده است !! به یاد داشته باشید، همه با هم برابرند، اما برخی ها برابرترند !! به یاد داشته باشید هر قانونی عدالت نیست و هر عدالتی قانون نیست !!


ثروتی که از مردم دزدیده می شود، قاچاقی که سازمان یافته انجام می گیرد و بدبخت سربازانی که برای هیچ در مرزها پاسبانی می دهند که مبادا چیزی غیر قانونی از مرزهای آریایی الله زده بگزرد، روزه هایی که مردم می گیرند به امید کمتر خوردن و به توهم جمع کردن توشه ی آخرت، ضریح های زرین استخوان های ارتجاع و فرومایگی، خودروهای لوکس از ما بهتران و جوراب های پاره ی بچه های سیستان و بلوچستان زیر سقف آسمان مدرسه ای که آینده ی خوشی را بهشان نوید می دهد !! زیارت اهل قبور و راهیان نور و اختلاس برادران سپاهی و دعواهای جناحی و آرزوهای مردمی مرگ آیت الله، همه و همه قبول درگاه حقتان...


تصویر بالا، بخشی از کتاب "گل هایی که در جهنم می رویند" است؛ نوشته ی "محمد مسعود" به سال ۱۳۱۷. کتابی که هنوز پس از گزشته نزدیک به یک سده از آن، همچنان حال و احوال اخلاق ایرانیان را به خوبی بازتاب می دهد، گو اینکه هیچ دگرشی در رفتار و باورهایمان ایجاد نشده و چون فسیلی زنده هنوز نفس می کشیم.

آری پدر روحانی بی دین است که البته بهتر است گفته شود از مومنین پر و پا قرص تشیع محمدی و علوی است و نه بی دین. اما پاسبان و پاسداران خمینی زاده آری دزدند و وکیلانمان را نه به نام برگزیده ایم و نه به عمر شناخته ایم !! دولتمان دشمن جانی ماست، می کشد و سرکوب می کند و با تبعیض و تضیع حقوقمان، برای خود ثروت و آسایش دو گیتی را می خرد. دادگستری هنوز دست آخوندهایی چون صادق لاریجانی هاست و فرهنگ بالنده ی مان سرشار از فقر است. ما ملتی دروغگو، خود فریبگر و خود شیفته ایم و با این همه بیماری روانی و اجتماعی، هر سال به استقبال نوروز می رویم !!

دست هایمان همیشه از خرمای بر نخیل ها کوتاهست و آرزوهایمان به سیر شدن شکم و پرداخت بدهی و نزول بانکی محدود می شود. تلاش ما برای خوشی، خوردن و آن کار دیگر است و اگر دستمان به بالاتر از دهانمان رسید، اوج دنیا دیدنمان همان کشورهایی است که خودتان بهتر می دانید.

بر قامت رعیت، به زور و ستم قبای رخت پوشانده اند و هنوز اجرت کشتن نفس را به دنیای دیگر و البته پس از مرگ هواله می دهند. با دو موشک و یک جام جهانی به ارگاسم غرور ملی می رسیم و خانواده های فقیر شهر و روستا را کتمان می کنیم. صنعت وارداتی ما با همدیگر رقابت می کند و در این رقابت، چین از همه پیروزتر است !!

باید کاری کرد: فرار...

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د